زندگي شهري مدرن!
بهروز مرباغي
در ادبيات اجتماعي و شهري، غالبا، تعريفهاي مختلف از مفهوم و توصيف «مدرن» وجود دارد. رايجترين تعريف، البته در ميان افواه، مدرن يعني تازه! هرچيز جديد را مدرن خطاب ميكنند. در مواردي هم مدرن به آن چيزي ميگويند كه سنتي نيست. قديمي نيست. يا اصيل نيست. مثلا خانههاي ساختهشده از بتن و سنگ و آهن را مدرن تلقي ميكنند يا موسيقي پاپ را مدرن ميشمارند. لباسهاي عجيب و غريب را مدرن مينامند. همين اغتشاش در تعريف «مدرن» سببساز انحراف در فعاليت معماري و شهرسازي هم ميشود. در تعريف جامعه مدرن هم اين اغتشاش فكري وجود دارد. در جايي كه مثلا مترو و خيابانهاي پهن وجود داشته باشد، از نظر برخيها جامعه يا كشور مدرن است. به خصوص اگر پر از آسمانخراش و ساختمانهاي بلند و عجيب باشد. ولي اينها، بهتنهايي، جامعه را و كشور را مدرن نميكنند. جامعه مدرن چند ويژگي مهم دارد كه دو مورد از آنها در راس قرار دارند. ويژگي اول حكمراني و مديريت سيستمي است و دومي خردپذير بودن جامعه و حكمراني. در جامعه مدرن «سيستم» به جاي «فرد» مينشيند و جماعت تابع خواست و اراده فرد نيست. تحت قوانين و اصول يك سيستم زندگي ميكنند و آرامشي در برنامهريزي زندگي خود دارند. در اضطرابِ تغيير آدمها و بههم خوردن ساختار و برنامههاي زندگيشان نيستند. چنين نيستكه هركس بهقدرت برسد ريشه قبليها را بزند و چرخ را از نو اختراع كند. جامعه به روال منطقي خود ادامه ميدهد و نوآمدگان بايد بر اندوخته قبليها بيفزايند نه اينكه همه سابقه و سبقه را زير سوال ببرند. در جامعهاي كه هر تازه به قدرت رسيده در نفي گذشته و گذشتگان بكوشد، آرامشي براي مردم نميگذارد. اگر هركه به مقام و منصبي برسد ديگران را تخطئه كند، يعني همين آدم هم فردا تخطئه خواهدشد. مردم به مرور متوجه پوچي برنامه و سياست ميشوند و از مشاركت و تعامل عمومي خارج ميشوند چون هميشه ترس از اين دارند كه فردا متهم يا مجرم شناخته خواهندشد. علت اصلي اين امر آن است كه جامعه تحت يك سيستم نميچرخد. فرد است كه تعيين راه و سياست ميكند. چنين جامعهاي نميتواند مدرن ناميده شود. در جامعه مدرن، تنش بين تك تك افراد به حداقل ميرسد و وظايف هرشخص در قبال افراد و حكومت از قبل معين است و نيازي به چانهزني و دغلكاري ندارد. در جامعه مدرن به دليل حكمراني سيستمي، رشوه و اختلاس به حداقل ميرسد. اندوختن ثروت و پولدارشدن مذموم نيست و نشانه توان و ابتكار فرد است. چون طبق چرخدنده سيستم هركس هرچقدر درآمد داشتهباشد، با پرداخت حقوق دولتي و ملي، صاحب خالص پول خود است و ميتواند به آن افتخار كند و به هرشكلي كه دلش ميخواهد از پول و ثروت خود استفاد كند. نيازي به پنهانكاري و ريا نيست. ثمره رنج خود است و لذتبردن از آن هم حق اوست!
معمار و مدرس دانشگاه