چهره واقعي بازار سرمايه
علي پروين ٭
بسياري از سهامداران حقيقي و حقوقي پس از اعلام توافق هستهاي انتظار صعودي قدرتمند از بازار را داشتند. به همين دليل و با خوشبيني مردم و سهامداران، بازار قبل از توافق با استقبال از خروجي مذاكرات رشد خوبي را تجربه كرد اما با اعلام توافق ورق برگشت و روند نزولي بازار آغاز شد.اين روزها بسياري از سهامداران متعجب از چنين رخدادي و در انتظار برگشت بازار؛ شاهد آب شدن سرمايههاي خود هستند. اما اگر گذري بر واقعيت بازار داشته باشيم اين انتظار رنگ ديگري به خود ميگيرد. از آنجايي كه بورس دماسنج اقتصاد كشور است، ميتوان گفت با تمامي اين اتفاقات مثبت و منفي؛ هنوز هم اين دماسنج عدد درست را به ما نشان ميدهد. در اقتصادي كه تمامي بازارهاي آن در ركود به سر ميبرند و صنايع آن در فروش كالا و گردش نقدينگي با مشكل روبهرو هستند و گزارشات ميان دورهاي آنها اين مشكلات را تاييد ميكند؛ نميتوان انتظار رشد و بهرهوري از بازار سرمايه را با وجود اين صنايع كه اكثريت در همين بازار فعاليت ميكنند داشت. به هرحال اگر واقعيت بازار را از نگاه ديگري بررسي كنيم شايد درك رفتارهاي اينچنيني بازار قابل قبولتر باشد. از شواهد و قراين اين طور به نظر ميآيد كه دولت نيز خيلي علاقهمند به رشد بازار سرمايه و خروج نقدينگي از بانكها به بازار بورس نيست زيرا اين امر موجب بروز مشكلاتي براي بانكها كه با كمبود نقدينگي دست و پنجه نرم ميكنند، ميشود و در ادامه موجب آزاد شدن پتانسيل پولهاي سرگردان و افزايش تورم در سطح جامعه ميشود. در نظر داشته باشيد حتي با رفع تحريمها در گروه بانكي در صورتي كه سوييفت باز شود و فعاليتهاي آنها در خارج كشور مجدد از سر گرفته شود، باز هم با سيستم ناكارآمد و قوانين دست و پاگيري روبهرو هستند كه معضل اصلي فعلي آنهاست و تا زماني كه به سيستمهاي مدرن بانكداري و استاندارد روز دنيا نزديك نشوند نميتوان انتظار يك جهش فوقالعاده را از آنها داشت. در صنعت سيمان چه تحريم باشيم و چه نباشيم با بودجه انقباضي دولت و كمبود تخصيص اعتبارات براي پروژههاي عمراني با انبوهي از دپوي محصولات سيماني در انبارها روبهرو هستيم. در غرب كشور حتي با وجود توافقات هستهاي، حضور داعش در عراق و مرزهاي غربي سبب بروز مشكلاتي عديده در صادرات سيمان شده است. در صنعت پتروشيمي افت قيمت نفت جهاني (كه حتي كارشناسان پيشبيني نرخهاي پايينتر را نيز دارند) باعث كاهش نرخ محصولات صادراتي شده است و همين امر پيامدهايي چون كاهش سود پتروشيميها را رقم زده است. ضمن اينكه نرخ خوراك 13 سنت نيز فعلا تاب و توان را از اين صنعت ربوده است. در صنعت پالايشي قيمت نفت و دلار تاثير مستقيمي بر سود سهام پالايشيها دارد كه با كاهش قيمت نفت و دلار نسبت به سال 92 نتيجهاي جز كاهش سودآوري نمادهاي اين گروه را نداشته است. صنايع معدني مشكلاتي دوچندان دارند. از يك طرف بهره مالكانه و ركود در بازار ايران را و از طرفي ركود در چين و كاهش سنگ آهن بلاي جانشان شده است. در گروه خودرويي اخبار مذاكرات اين شركتها با خودروسازان خارجي جذاب به نظر ميرسد اما از حرف تا عمل فاصله زياد خواهد بود و شروع همكاري و راهاندازي خطوط توليد در ايران و دستيابي به بازارهاي هدف مستلزم كوشايي فراوان و سپري شدن زمان است. البته در گروههاي ديگر هم با توجه به مشكلاتي كه اين شركتها در اين سالها تجربه كردهاند نميتوان منتظر معجزه بود و همان طور كه اثر تحريمها با گذر زمان در صنايع و صورتهاي ماليشان نمود پيدا كرد، ديده شدن اثرات رفع تحريم نيز نيازمند گذران زمان است. با توجه به شرايط فعلي كشور، صرفا ميتوان به آينده اميد داشت و اميدوار بود كه شرايط اقتصادي به يك ثبات نسبي برسد و شركتها و صنايع با رفع تحريمها و دستيابي به تكنولوژيهاي روز دنيا و بهينهسازي خطوط توليد خود شكوفا و پويا شوند و به موجب آن با رشد سودآوري و تقسيم سود مناسب در مجامع، بازار سرمايه كشور به شكل منطقي و نه حبابگونه رشدي با شيب معقول را تجربه كند. ٭تحليلگر بازار سرمايه