سیل مشهد؛ باران رحمت را بدل به بلای طبیعی کردهایم
مرجان یشایایی
بلاهای طبیعی مانند سیل و زلزله از ابتدای خلق انسان همراه همیشگی او بودهاند. روزگاری دانش ناکافی بشر او را در مقابل بلای طبیعت بیدفاع ساخته بود و گاه شهرها و روستاها را بلاهای طبیعی از میان میبردند، اما انسان به تدریج آموخت چگونه خود را برای مقابله با آنها آماده کند. در سرزمین کمبارانی مثل ایران مدیریت آب همواره از دغدغههای مردم بوده است، تا آنجا که در سنگ نوشتهای از قول داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی میخوانیم: «اهورامزدا! این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ دور بدار...» قناتها برای مقابله با خشکسالی و حفظ منابع آب زیرزمینی از قرنها قبل تا گذشته ای نهچندان دور الگوی غالب در مدیریت آب در ایران بودند و مسیلها الگویی دیگر برای مهار سیلی که هر چند سال یک بار خاک و خانمان این مردم را میشست و میبرد. هر چه بود ایرانیها با کمک دانش و تجربه توانسته بودند به نوعی با بلاهای طبیعی کنار بیایند. تا اینکه فناوری و حرص ثروتاندوزی بیحساب و کتاب از راه رسید. مسیلهای ما، همان گودالهای عمیق و بدقوارهای که قرنها محل گذر سیلابها و محافظ مردم شهر از سیل بودند، با بهانه اینکه دیگر سیل نمیآید! پُر و تبدیل به زمینهای مرغوب شهری شدند و به جای آن رهگذر فراخ، جویهایی ساخته شدند که هیچ تناسبی با آن مسیلهای باستانی نداشتند. از طرف دیگر پوششهای گیاهی طبیعی که سدی در برابر هجوم بیامان سیل بودند، از ریشه خشکانده شدند تا به جای آنها ساختمان سبز شود. نتیجه این که سیلابها که قرار نبود به حرف مسوولان باشند، به جای مسیلها در شهر رها شدند و به خانههای مردم سرک کشیدند و راهها را شستند و خودروها را با سرنشین یا بیسرنشین با خود بردند. این بیتدبیریها شدند فاجعه سیل شیراز در فروردین سال 1398 که به نظر کارشناسان دلیل آن عدم لایروبی مسیر سیل، ایجاد تاسیسات شهری و خیابان در رودخانه خشک شیراز و همچنین تبدیل دره کناری دروازه قرآن به جاده ورودی شیراز اعلام شد. خبرگزاری ایسنا نیز همان موقع به نقل از یک استاد دانشگاه نوشت: «عدم حفاظت از مراتع و استفاده بیش از حد از ظرفیت مراتع و اشغال بستر رودخانه از طریق جادهسازی باعث وقوع سیل شده است.» این سیل در رسانهها سر و صدای زیادی به پا کرد. مسوولان به تندی یکدیگر را متهم کردند، اما تغییری در راه نافرجام بیتوجهی به بلایای طبیعی به وجود نیامد.
حالا سیل سیستان و بلوچستان و مشهد نیز از راه رسیدهاند. سیل سیستان و بلوچستان روستاهای زیادی را آسیب جدی زده است و سیل مشهد خانههای زیادی را خراب کرده یا به صورت جدی آسیب زده و خودروهای فراوانی را هم از دایره کارآمدی خارج کرده. در مشهد مانند شیراز هشدار از قبل داده شده بود. علی کشمیری، فعال محیط زیست - که چهار سال پیش در16 خرداد 1399، با برخی دیگر فعالان محیط زیست و کوهنوردان و دوچرخهسواران زنجیره انسانی در مقابل بیلهای مکانیکی برای توقف تخریب کوهستانهای اطراف مشهد تشکیل داده بودند - درباره تلاش ناکامشان میگوید: «صدای انفجار به ما نشان داد در کوهها خبری هست. داشتند راهآبهای طبیعی را که آب باران به طور طبیعی در آنها جاری و هدایت میشد، از بین میبردند. زنجیره انسانی آخرین اقدام ما بود. قبل از آن، نامه نگاریها و مراجعات ما انجام شده بود، اما متاسفانه هیچ کدام از اقدامات ما موثر واقع نشدند.»
21 نفر در سیل شیراز و 12 نفر در سیل مشهد کشته شدند و خسارات فراوانی وارد آمد. کارشناسان دلیل آمدن سیل را از جمله تغییرات آب و هوایی میدانند که انسان باید خود را در برابر آنها مجهز کند، اما به نظر میآید در کشور ما حتی گام نخست برای مدیریت تغییرات اقلیمی یعنی شناختن و جدی گرفتن این تغییرات هنوز برداشته نشده.