• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5800 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير

یک فنجان قهوه با ایرج میرزا علیخانی

جواد بختیاری

كجا به دنبال ايده مي‌گرديد؟

ذهن من مثل «يهودي سرگردان» است، يعني نوع ايده‌ پيدا كردنم مثل موزه‌ ديدنم است. اول، تمام موزه را مي‌گردم و تعدادي از آثار توجه مرا به خودشان جلب مي‌كنند و بعد براي آنها وقت مي‌گذارم. شايد حدود يك ساعت براي هر كدام‌شان وقت بگذارم. وقتي مي‌خواهم كاري را شروع كنم هم، حس من مرا راهنمايي مي‌كند كه به چه چيزي بپردازم و مطمئنا آن را به بهترين نحو ممكن انجام خواهم داد. به ‌عبارتي، به خاطر ديدن‌هاي زياد، داراي اندوخته‌هاي ذهني فراواني هستم كه هرازگاهي يكي از آنها خودش را نشان مي‌دهد و مشغول كار  روي آن مي‌شوم.

از نظر حرفه‌اي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟

اول، هانيبال الخاص كه شوريدگي و رهايي را و آن وجه هنري را از ايشان ارمغان گرفتم و مرتضي مميز، با آن كاراكتر جذاب آرتيستيك و نظم و مديريتِ توام با سرمستي خيلي روي من اثر گذاشت و آقا جلال كشميري (قهرمان پرتاپ وزنه و ديسك ايران و آسيا) كه سطوت زندگي را از ايشان گرفتم؛ اينكه زندگي را خوب و قشنگ ببينم و براي يك زندگي پرجلال و شكوه تلاش كنم.

بزرگ‌ترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟

از مادرم كه پشت كسي حرف نمي‌زد و همه را با يك نگاه مهربانانه مي‌ديد. شكوه خاصي در شخصيت ايشان بود و با همه مشكلاتي كه در زندگي خودش داشت، هميشه به همه احترام مي‌گذاشت و از آنجايي كه براي خودش احترام بسياري قائل بود، ديگران را هم دوست مي‌داشت.

بزرگ‌ترين دستاورد شما در حرفه‌تان چيست؟

من تصوير خودم را در آثارم مي‌بينم. احساس مي‌كنم كه توانسته‌ام خودم را به عنوان يك هنرمند، درست و خوب بسازم و اين حداقل كاري است كه يك انسان مي‌تواند انجام دهد.

بزرگ‌ترين دستاورد شما در زندگي چيست؟

مسيري را براي نسل جديد درست كرده‌ام كه فرهنگ و هنر ايران را با علاقه‌مندي و عشق و كمي هم با چاشني تعصب نگاه كنند.

فلسفه شما در حرفه‌تان چيست؟

همان‌طور كه دكتر محمدعلي اسلامي‌ندوشن درباره من مي‌گفتند، فلسفه من «تقديس زندگي و تقديس زيبايي» است و در اين راه پافشاري مي‌كنم، چون اعتقاد دارم كه زندگي زيباست.

فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟

پيگير مسابقات تنيس و فوتبال هستم. موسيقي گوش مي‌كنم. هر كدام از ما، جدا از اينكه در دنياي هنر هستيم، در جامعه هم زندگي مي‌كنيم. به همين دليل، مسائل جامعه هم برايم مهم هستند و چون از نوجواني ورزش مي‌كردم، ورزش را هم دنبال مي‌كنم و به من انرژي مي‌دهد. فراغت براي من به معني استراحت نيست، بلكه گرفتن انرژي براي ادامه فعاليت‌هاي گوناگونم است. البته به دنبال هيجان هم هستم.

آيا موضوع مورد علاقه‌اي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكرده‌ايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟

آري، خيلي زياد. هميشه به شكل يك حسرت برايم مانده كه دوباره مجسمه‌سازي را شروع كنم. دغدغه هميشگي من مجسمه‌سازي است.

آيا سرگرمي خاصي داريد؟

موسيقي. به كلاس رديف‌هاي آوازي موسيقي ايراني مي‌روم و خيلي هم جدي تمرين مي‌كنم.

هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟

گروه سوئدي «آبا» را خيلي دوست دارم.

اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟

خسروپرويز (پادشاه ساساني)، با داشتن آن عشق رويايي و زيبايش به شيرين. دكتر محمدعلي اسلامي‌ندوشن، انساني متفكر و صاحب‌نظر و ناب و دِميس روسُس كه حالِ زندگي را مي‌خواند و سلطان محمد نقاش كه حالِ زندگي را نقش مي‌كرد. دوست دارم كنارشان بنشينم و به گفت‌وگوهاي‌شان گوش كنم.

چه چيزي جمع‌آوري مي‌كنيد؟

ظروف نوربلين كه به آنها ورشوي هم مي‌گويند و از آنها زياد هم دارم.

باارزش‌ترين دارايي شما چيست؟

جسم سالم. خيلي هوايش را دارم. اعتقاد دارم بسياري از هنرمندان، زمان بلوغ هنري‌شان در سنين بالاست. ولي متاسفانه در آن سنين ديگر از كار كردن مي‌افتند و حتي برخي از بين ما مي‌روند؛ مثل پرويز مشكاتيان و حسين منزوي. بنابراين، هنرمند موظف است كه جسم خودش را سالم نگه ‌دارد تا در دوران پختگي بتواند همچنان آثارش را خلق كند.

بزرگ‌ترين نگراني و ترس شما چيست؟

به آن فكر نكرده‌ام. هر چه پيش‌ آيد، خوش‌ آيد.

اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام مي‌دهيد را نكنيد، چه حرفه‌اي را انتخاب خواهيد كرد؟

يكي از آرزوهايم اين است كه مربي دووميداني شوم.

از كتاب يك فنجان قهوه با ...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها