واقعگرايي يا استقبال از خطر؟!
جعفر گلابي
متاسفانه مثل هميشه بايد بگوييم در شرايط حساسي به سر ميبريم.كاش روزي فرا برسد كه براي هر چيز در آرامش و بدون نگرانيهاي بزرگ تصميم بگيريم.يكي از دلايل تلاش نخبگان و عقلا و متعهدان به كشور اين است كه شرايط حساس از بين برود و ما هم مثل بسياري از ملتها به امور روزانه خود بپردازيم و هر بار از جايي كه فكرش را نميكنيم شوكي به ما وارد نشود.روز جمعه بايد تصميم بسيار مهمي بگيريم و هيچ يك از شخصيتها و چهرهها و جامعهشناسان و دانشمندان با هر تفكر و تمايل سياسي يا غيرسياسي نميتوانند اهميت روز جمعه را نفي كنند و نميكنند.البته در اين ميان هستند به اصطلاح جامعهشناسان معدودي كه صريحا نابودي جامعه را اعلام كرده و با افتخار وبعضا شوقي كودكانه مردم را به قهر و انفعال و بيتفاوتي و نااميدي فرا ميخوانند و آخر نظرشان اين است كه راهي جز خرابي و رها كردن كشور به حال خود نداريم. اما سخن صحيح و مسلم و تاريخي اين است كه هيچ ملت بالغ و رشيدي مملكت خود را در توفان حوادث رها نميكند و با تمام توان براي حفظ و شكوفايياش از جان مايه ميگذارد. آنها كه جز راه انتخابات و فعاليتهاي مدني و قانوني براي بهبود اوضاع راههاي ديگر از جمله خيابان را تجويز ميكنند به اصطلاح نفسشان از جاي گرم بلند ميشود.آنها كه اغلب يا در پستوي خانه خويش يا در خارج از كشور براي خطرناكترين گزينهها فرمانفرمايي ميكنند، فقط خويش را مينگرند و شجاعتشان هرگز مسوولانه و ناظر به واقعيتها نيست.بگذريم كه برخي براي انفعال مردم مواجب ميگيرند و هر تنش و خرابي و بحران اقتصادي و اجتماعي كه پيش ميآيد نرخ خود را بالاتر ميبرند و مستانه از بهتر شدن سوروساتشان لذت كسب ميكنند! هر كس اگر خودش باشد و خودش مختار است هر تصميمي براي امورات خويش بگيرد ولي هرگاه تصميم من در اعماق زندگي ميليونها نفر تاثير ميگذارد، اخلاق و كرامت و انسانيت و نوعدوستي و تدين حكم ميكند، بترسم و حداكثر احتياط را در تصميم خويش دخالت دهم.
روز جمعه مردم تكليف بسياري از امور را مشخص خواهند كرد و هر رايي و هر قهري با صندوقهاي راي پيام و پيامدهاي قطعي خواهد داشت.اگر انتخابات رونق لازم را نداشته باشد و به جهان اعلام نكنيم كه ما در حفاظت از كشور خود ذرهاي ترديد نداريم بدون تعارف درهايي از دژ مستحكم ايران را براي بيگانگان طماع باز كردهايم!آنها در شرايط بيتفاوتي مردم نسبت به مصالح و ضروريات خويش جسور ميشوند و هر كس توانست نفعي براي خود ميجويد.ما بدون تعارف از آينده ميترسيم و اين عين عقلانيت و هوشياري است.ما ازگسترش فقر و فساد و فلاكت ميترسيم. از نابودي منابع آبي كشور ميترسيم. از انزواي ايران در روابط بينالمللي ميترسيم. از تشجيع ايرانستيزان دنيا براي ضربه زدن به منافع و امنيت ملي خويش ميترسيم.شجاعت ما در آگاهي و تصميم درست ما نهفته است. آنها كه ميگويند راي دادن يا ندادن تاثيري در اوضاع كشور ندارد يا از واقعيتهاي جهان بيرحم بياطلاعند يا مسووليتشناسي لازم را به خرج نميدهند.
كساني واقعا و بدون لكنت زبان مردم را از مرور تجربه سوريه و عراق و افغانستان و ليبي اعراض ميدهند و آن را فريبي براي كنش سياسي و اجتماعي مردم قلمداد ميكنند. هركس دلش براي كشور ميسوزد، عراق و سوريه و...را رها كند و به اوضاع اوكراين بنگرد. يك تصميم غلط رييسجمهور اين كشور چند سال است كه اوكراين را درگير جنگي كرده كه عاقبتش معلوم نيست.حالا نخبگان و دلسوزان اين كشور به درستي ميپرسند كه چرا اوكراين بايد سپر بلاي اروپا و ناتو شود؟ اگر رييسجمهور دورانديشي در اين كشور حاكم بود، ميتوانست با نفي پيوستن به ناتو از وقوع تجاوز روسيه جلوگيري كند و بنا بر برخي برآوردها تاكنون بيش از 120 هزار نفر از مردم و سربازانش را به كام مرگ نفرستد و زيربناهاي اين كشور نابود نشود.در طرف روسی هم همين معنا حاكم است و خود را به ورطهاي كشانده كه عاقبتش مشخص نيست.اين تجربه كوچك تاريخي نشاندهنده تاثير عميق تصميمها در هر كشوراست.ما كشور قدرتمندي هستيم ولي با هيچ كس سر جنگ نداريم.ما طي يك قرن اخير همواره از خود دفاع كردهايم و به نظرم مردم ما هم كاملا صلحطلبند و آرامش خواهند.روز جمعه روز تصميمگيري مردم و رساندن پيام دلخواهشان به دنياست. روز تعيين تكليف تورم و مشكلات اقتصادي و بيكاري و فلاكت و فقر است. مواضع نامزدهاي محترم انتخابات كاملا مشخص است. در يك سو يك پزشك كاردان و پاكدست و موفق در مديريتهاي كلان قرار گرفته كه متواضعانه فرياد ميزند كه بايد براي مشكلات كشور به كارشناسان مراجعه و با جهان مذاكره كرد و تحريمها را برداشت و در سوي ديگر نامزد محترمي است كه به قول خودش همواره در سايه بوده و كار اجرايي به معناي دقيق كلمه نكرده است و علنا برنامهاي براي رفع تحريمها و نه دور زدن آنها ندارد.روز جمعه شايد آخرين شانس ما براي آغاز بهبود اوضاع كشور و تلاش براي ارتباط عزتمندان با جهان است. ايراندوستان خود به فكر بروند و بر اساس واقعيتها تصميم بگيرند.