• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5813 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير

«اعتماد» در گفت‌وگو با دو كارشناس بررسي مي‌كند

خشكاله چيست و چه جايگاهي در مديريت پسماند دارد؟

مزايا و معايب توليد خشكاله در دو مقوله خانگي و صنعتي بايد مورد توجه قرار بگيرد

غزل لطفي 

 در مبحث مديريت پسماند روش‌هاي متعددي براي كاهش و كنترل توليد زباله، تبديل و بازيافت و نهايتا دفن و امحا مورد توجه است يكي از اين روش‌ها توليد خشكاله است.

خشكاله چيست؟ خشكاله همان پوست ميوه و سبزي خشك شده و يا تفاله چاي يا قهوه است. خشك كردن اين گونه ضايعات و دورريزها به صورت خانگي هم قابل انجام است اما بايد دقت داشت با توجه به اينكه نتيجه و محصول اين عمل، در نهايت به عنوان غذاي دام و يا كمپوست و جهت رشد گياهان استفاده مي‌شود، رعايت نكات سلامت‌محور، از اهميت بالايي برخوردار است. در مقوله مديريت پسماند، توليد خشكاله از روش‌هاي كاهش زباله است و با توجه به اينكه حدود ۷۰ درصد پسماند خانگي را زباله‌تر تشكيل مي‌دهد، توليد خشكاله مورد توجه است. اما با توجه به اينكه محصول به دست آمده بر سلامت دام و گياهان و در نهايت انسان‌ها اثر دارد، نيازمند بررسي دقيق‌تر اين مبحث هستيم؛ به همين جهت با ابوعلي گلزاري، پسادكتراي مهندسي و مديريت پسماند و ياشار رضايي سبزوار، دكتراي مهندسي و مديريت پسماند گفت‌وگو كرديم كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

در ابتدا لطفا بفرماييد كه خشكاله چيست و چه اهميتي دارد؟

ابوعلي گلزاري: خشكاله همان پوست ميوه و سبزي خشك شده است. اهميت آن زماني مشخص مي‌شود كه بدانيم ميزان ضايعات مواد غذايي در ايران سالانه حدود 35 ميليون تن برآورد مي‌شود كه اين ميزان دو برابر ميانگين جهاني است. اين پسماندهاي غذايي عموما به محل‌هاي دفن پسماند سرازير مي‌شوند، و در آنجا تجزيه مي‌شوند. اين فرآيند متان كه يك گاز گلخانه‌اي قوي است، را توليد مي‌كند. نتيجتا ساده‌ترين راهكار براي كاهش قابل توجه اثرات زيست محيطي و هزينه‌هاي دفن، كاهش حجم پسماند غذايي ورودي به محل‌هاي دفن است. لذا رسيدگي به انواع ضايعات غذايي از جمله پوست ميوه و سبزي خشك شده براي توسعه اقتصادي و پايداري محيط زيست بسيار مهم است. يكي از راهكارهايي كه در اين خصوص اخيرا ارائه شده، توليد خشكاله از اين مواد است.

ياشار رضايي سبزوار: مشكلي كه در اينجا وجود دارد حجم بالاي پسماند غذايي در كشور و جمع‌آوري مخلوط پسماند شهري است كه مديريت پسماند را براي كشور تبديل به يك چالش بزرگ كرده است. در اين سيستم، جمع‌آوري پسماند غذايي همراه با ساير پسماندها مانند پلاستيك‌ها و قوطي‌ها انجام مي‌شود. براي همين تصميم‌گيران كلان همواره به دنبال راهكارهايي هستند كه ميزان پسماند غذايي را كاهش بدهند يا دست‌كم آن را به صورت جداگانه جمع‌آوري کنند.

این روش در ایران و جهان چقدر مورد استفاده است؟ 

گلزاري: در ايران اين روش به صورت خودجوش و بدون كوچك‌ترين آموزشي توسط برخي از شهروندان به صورت محله‌اي انجام مي‌شود كه از حمايت برخي از انجمن‌هاي محلي نيز برخوردار است و متاسفانه اين انجمن‌ها نيز اطلاعات كافي در اين زمينه ندارند. در جهان عموما كاهش توليد پسماند غذايي از طريق اصلاح الگوي مصرف به عنوان راهكار اصلي ارائه مي‌شود. اين روش نه‌تنها منجر به كاهش حجم پسماند غذايي ورودي به محل‌هاي دفن مي‌شود، بلكه منابعي مانند آب و انرژي را كه در توليد، پردازش و حمل و نقل مواد غذايي استفاده مي‌شود را نيز كاهش مي‌دهد.

رضايي: در كل كشورهاي مختلف رويكردهاي متفاوتي نسبت به پوست ميوه و سبزي خشك شده توليد شده در منازل دارند. برخي از كشورها از اين پسماند مستقيما در توليد كود و كمپوست استفاده مي‌كنند كه علاوه بر كاهش حجم پسماند غذايي ورودي به محل‌هاي دفن و در نتيجه كاهش توليد متان، با توليد محصولي مغذي براي خاك، سلامت خاك و بازده كشاورزي را بهبود مي‌بخشند. برخي ديگر از كشورها از اين پسماند در توليد بيوچار يا همان زغال زيستي بهره مي‌برند. بيوچار شكل پايداري از كربن است كه دي اكسيد كربن را جذب مي‌كند و در نتيجه انتشار گازهاي گلخانه‌اي را كاهش مي‌دهد. همچنين باعث افزايش حاصلخيزي خاك و حفظ آب مي‌شود. در برخي كشورها نيز از نشاسته پلي ساكاريدي موجود در پوست برخي ميوه‌ها كه به پكتين معروف است در توليد صنعتي ژله، مربا، مارمالادو برخي داروها استفاده مي‌شود.

آيا در جهان كشورهايي هستند كه تجربيات مشابه داشته باشند؟ آمار قابل استنادي در اين زمينه داريم؟ 

گلزاري: بررسي كاربرد خشكاله به عنوان خوراك دام در ساير كشورهاي جهان نشان مي‌دهد به دليل نگراني‌هاي بالقوه در مورد ايمني مواد غذايي، تركيبات ناپايدار، آلودگي، هزينه‌هاي توليد بالا و مقررات مربوط به استفاده از محصولات مشتق شده از ضايعات در خوراك دام، كمتر رايج است. همچنين ضايعات مواد غذايي به دليل محتواي آب زياد، در حين جمع‌آوري، حمل و نقل و ذخيره‌سازي مستعد پوسيدگي و كاهش كيفيت هستند. علاوه بر اين استفاده از ضايعات مواد غذايي به عنوان خوراك حيوانات به دليل خطر بيماري‌هايي مانند تب برفكي در سطح جهاني مورد اقبال نيست. به عنوان مثال، در اتحاديه اروپا پس از شيوع بيماري تب برفكي در سال 2002، استفاده از ضايعات غذايي به عنوان خوراك دام ممنوع شد. در مقابل، در كشورهاي آسياي شرقي مانند ژاپن و كره، به شرط اجراي عمليات حرارتي ضايعات غذايي جمع‌آوري شده براي جلوگيري از آلوده شدن دام به بيماري‌ها منعي ندارد.

تجربيات انگليس در خصوص معضل باقي مانده مواد غذايي نشان مي‌دهد كه تحت هر شرايطي، خوردن اين باقي مانده‌ها (غذاهاي دست‌خورده) توسط انسان، بهترين گزينه است. چرا كه حمل و نقل آن منجر به انتشار گازهاي گلخانه‌اي مي‌شود. حتي اگر نيمي از اين غذاها به خيريه‌ها اهدا شود و نيمي ديگر در محل دفن پسماند بدون زيرساخت مناسب ريخته شود، باز هم بهتر از ساير گزينه‌ها، به ويژه تبديل به خوراك دام است. بررسي‌ها در اين كشور نشان مي‌دهد كه دفع در محل دفن پسماند بدترين گزينه موجود براي مواد غذايي است. از اين رو انحراف اين غذاها از محل دفن پسماند اهميت ويژه‌اي دارد. بررسي‌ها در خصوص پسماند ميوه و سبزيجات در اين كشور نيز نشان مي‌دهد كه اگر اين مواد براي مصرف انسان نامناسب باشد، هضم بي‌هوازي بر توليد خوراك دام ارجح است.

رضايي: در سال 2006، ژاپن و كره‌جنوبي به ترتيب 5/52 و 5/42 درصد ضايعات غذايي در توليد خوراك دام بازيافت كردند. در اين كشورها، توليد اين نوع از خوراك از ضايعات مواد غذايي، به ‌شدت تحت نظارت است و فقط در تأسيسات ثبت شده با روش‌هاي مشخص انجام مي‌شود. مثلا در ژاپن بر اساس قانون «ترويج استفاده از پسماندهاي مواد غذايي بازيافتي» ضايعات مواد غذايي بايد حداقل به مدت 30 دقيقه در دماي 70 درجه سانتيگراد در تاسيسات توليد خوراك گرم شوند يا در كره‌جنوبي بر اساس قانون «كنترل خوراك دام و ماهي» اين ضايعات بايد تا دماي 80 درجه سانتيگراد استريل شوند و سپس با پوسته ذرت يا برنج براي رسيدن به حد استاندارد رطوبت كه در حدود 70 تا 80 درصد است، مخلوط شوند. بر اساس همين قوانين استفاده از ضايعات مواد غذايي خانگي به عنوان خوراك در ژاپن ممنوع است چرا كه كنترل و نحوه ذخيره‌سازي آنها در منازل ممكن نيست و احتمال آلوده شده اين مواد به مواد مضر بالاست.

در كل بر اساس قوانين اين كشورها، انواع خاصي از ضايعات مواد غذايي كه به عنوان «ضايعات غذايي كنترل شده» شناخته مي‌شوند، براي استفاده در توليد خوراك مجاز هستند. اين ضايعات، به دسته‌هاي خاصي از ضايعات غذايي توليد شده در صنايع غذايي اشاره دارد كه براي اطمينان از ايمني، مراحل پردازش و بهداشت مناسب را طي كرده‌اند. همچنين ضايعات غذايي كه براي استفاده در توليد خوراك در نظر گرفته شده‌اند بايد براي از بين‌ بردن پاتوژن‌ها، آلاينده‌ها و سموم احتمالي تحت پردازش قرار بگيرند. اين پردازش معمولا شامل روش‌هايي مانند گرم كردن، خشك كردن يا تخمير براي اطمينان از ايمني خوراك است. بر اساس قوانين ژاپن، استفاده از مواد خطرناك، آلاينده‌ها يا موادي كه سلامتي حيوانات يا انسان‌ها را به خطر مي‌اندازند از قبيل فلزات سنگين، آفت‌كش‌ها، تركيبات سمي، فرآورده‌هاي گوشتي و ضايعات غذايي خام يا فرآوري نشده به ويژه از منابع خانگي يا منابع كنترل نشده، ممنوع است. شايان توجه است كه در ژاپن، ضايعات غذايي توليد شده از منابع مختلف، مانند تأسيسات فرآوري مواد غذايي و رستوران‌ها، در نقطه توليد تفكيك مي‌شوند و فقط انواع تاييد شده ضايعات مواد غذايي براي اهداف بازيافت جمع‌آوري مي‌شوند. همچنين در طول فرآيند جمع‌آوري و فرآوري، كنترل كيفيت شديدي براي حصول اطمينان از اينكه مواد تشكيل‌دهنده خوراك حاصل با استانداردهاي ايمني و نظارتي مطابقت دارند، اجرا مي‌شوند. این تجربيات نشان مي‌دهد كاربرد پسماند غذايي براي خوراك دام در كشورهاي جهان چندان رايج نيست و كشورهاي محدودي كه اين كاربرد را مجاز دانسته‌اند نيز محدوديت‌هاي سختگيرانه به همراه نظارت دقيق در طول زنجيره توليد خوراك دام اعمال کرده‌اند.

از منظر موافقان، توليد خشكاله چه مزايايي دارد؟

گلزاري: از منظر موافقان مزاياي اين طرح در كاهش چشمگير وزن و حجم پسماند روزانه و كاربرد مجدد آن در خوراك دام است. واردات نهاده‌هاي دامي داراي اهميت خاصي در اقتصاد كشور است؛ در حال حاضر به دليل كمبود علوفه و غذاي دام در كشور، بخش عظيمي از واردات كشور به اين محصولات اختصاص داده شده است. از طرفي كاشت برخي از نهاده‌ها مانند ذرت، نياز به مصرف آب بالايي دارند، از اين رو توليد آنها در كشور با توجه به بحران آبي موجود منطقي نيست. از طرفي ديگر با وقوع جنگ روسيه و اوكراين تامين اين نهاده‌ها با مشكلات جدي مواجه شده چرا كه دو اين كشور در تأمين اين كالا نقش پر رنگي در جهان ايفا مي‌كنند. موافقان توليد خشكاله بر اين باورند كه برخي از نيازهاي كشور در زمينه تغذيه دام، مرتفع مي‌شود و علاوه بر كاهش وابستگي كشور به ساير كشورها، مانع از خروج ارز نيز مي‌شود.

رضايي: موافقان بر اين باورند كه كاهش حجم پسماند منجر به كاهش شيرابه‌هاي توليدي در مراكز مديريت پسماند نيز مي‌شود كه اين خود مزيت بزرگي است. همچنين موافقان اين طرح به پژوهشي اشاره مي‌كنند كه در مقياس كوچك، توليد خشكاله براي خوراك دام موفقيت‌آميز بوده است. آنها بر اين باورند كه افزايش نياز به نهاده‌هاي دامي در كشور و عدم تامين به موقع آن مي‌تواند كشور را به سمت نقض حريم جنگل‌ها براي كاشت گياهان مناسب تغذيه دام سوق بدهد كه اين خود اثرات زيان باري را به همراه خواهد داشت كه توليد خشكاله ضمن كاهش وابستگي كشور به ساير كشورها و خروج ارز، مي‌تواند از وقوع اثرات منفي كمبود خوراك دام در كشور جلوگيري كند.

ديدگاه مخالفان اين روش چيست؟ 

گلزاري: مهم‌ترين دليل مخالفان اين طرح امكان توليد سم آفلاتوكسين و ورود اين سم به خوراك انسان است. همچنين نبود دستورالعملي مدون در اين خصوص منجر به تحميل سلايق شخصي در توليد خشكاله مي‌شود.

رضايي: عدم آشنايي مردم با اين پديده منجر به توليد خشكاله به صورت غيرعلمي و ورود سمومي از پسماند خانگي از جمله پلاستيك و باتري به محصول نهايي مي‌شود. همچنين ميزان مواد مغذي موجود در خشكاله توليد شده در طول سال ثابت نيست كه اين امر براي دامداران مشكل‌آفرين است چرا كه تعادل مواد مغذي در خوراك براي دام امري مهم است. همچنين جمع‌آوري آنها در منزل براي افراد حاضر در منزل نيز مي‌تواند خطرناك باشد.

شما موافق اين طرح هستيد يا مخالف آن و دلايل موافقت يا مخالفت شما با اين طرح در چيست؟

گلزاري: من با اين طرح از دو منظر مخالف هستم؛ بحث اول: مشكلات مرتبط با سلامتي اين طرح است و بحث دوم: از منظر علم مديريت پسماند است. در بحث مشكلات مرتبط با سلامتي اين طرح، اگر فرآيند توليد و مصرف خشكاله را به سه مرحله توليد خشكاله، جمع‌آوري و حمل و مصرف نهايي آن طبقه‌بندي كنيم در هر مرحله ايرادات و مشكلاتي هست كه مي‌تواند خسارات شديدي را به همراه داشته باشد. در خصوص توليد در ابتدا بايد مشخص شود كه توليد آن به چه نحوي قرار است صورت بگيرد. به‌ طور كلي به دو شكل مي‌توان خشكاله را توليد کرد؛ در روش نخست توليد در مقياس خانگي صورت مي‌گيرد به نحوي كه شهروندان پسماند ‌تر خود را از پسماند خشك جدا کرده و در منزل آن را خشك مي‌کنند و در پايان به متولي جمع‌آوري خشكاله تحويل مي‌دهند. در اين روش شهروندان نقش توليد كننده خشكاله را بر عهده دارند و واحدهاي صنعتي تنها مديريت جمع‌آوري آن را بر عهده دارند. 

در روش دوم جمع‌آوري مستقيم پسماند ‌تر توسط متولي جمع‌آوري براي توليد خشكاله در مقياس صنعتي صورت مي‌گيرد و شهروندان تنها نقش توليد كننده پسماند را دارند و توليد خشكاله بر عهده واحدهاي صنعتي است.

در روش نخست كه در آن شهروندان نقش توليدكننده خشكاله را بر عهده دارند، كاهش چشمگير حجم و وزن پسماند و در نتيجه كاهش چشمگير هزينه‌هاي جمع‌آوري پسماند را شاهد خواهيم بود؛ اما اين تنها بخشي از ماجرا است. در اين روش شهروندان شركت كننده در اين طرح بايد محلي را در منزل خود به اين امر اختصاص بدهند و آموزش‌هاي لازم در خصوص نحوه خشك كردن و موادي كه بايد خشك شوند را دريافت کنند؛ چرا كه خشك‌ كردن اين پسماندهاي‌ تر بايد كاملا جدا از ساير پسماندها و به گونه‌اي باشد كه رطوبت آنها از بين برود و هوا به راحتي در ميان آنها جابه‌جا شده و كپك و پشه سراغ آنها نرود. با توجه به حساسيت فرآيند توليد خشكاله، احتمال آلودگي محصول توليد شده نهايي در اين روش بسيار بالاست؛ به عنوان مثال اگر باتري، لامپ يا مواد روغني در كنار اين مواد باشند يا خشك کردن پوست ميوه با برچسب پلاستيكي آن صورت بپذيرد يا خشك ‌كردن منجر به توليد كپك گردد ، محصول نهايي آلوده خواهد بود و مصرف آن مضر مي‌شود. در كل فرآيند خشك ‌كردن مواد غذايي براي توليد خشكاله به ‌شدت مستعد آلوده شدن يا رشد قارچ‌هاي بيماري‌زايي به‌نام آسپرژيلوس (Aspergillus) است. اين قارچ، سمي به نام آفلاتوكسين (Aflatoxin) توليد مي‌كند كه در صورت خوردن، تنفس و يا تماس پوستي مي‌تواند منجر به نكروز بافتي، التهاب شديد كبد، سرطان كبد و سرطان معده شود. افرادي كه در منزل با توليد خشكاله سر و كار دارند در معرض اين قارچ و سموم آن نيز قرار دارند. اين موارد تنها چند نمونه ساده از مواد آلوده كننده خشكاله هستند. براي جلوگيري از اين مشكلات شهروندان بايد فضاي مناسبي براي توليد خشكاله در خانه خود تخصيص بدهند كه اين موضوع نيز چندان باب ميل افراد نيست. 

در روش دوم توليد خشكاله - كه در آن متولي خصوصي يا دولتي مسووليت جمع‌آوري پسماند غذايي و توليد خشكاله را بر عهده دارد - كاهش حجم و وزن پسماند رخ نمي‌دهد و لذا كاهشي در هزينه‌هاي جمع‌آوري نيز صورت نمي‌گيرد. اما خطر توليد كپك يا آلوده شدن آن به‌ شدت افزايش مي‌يابد، چرا كه همچنان شهروندان بايد محلي را در منزل خود به اين امر اختصاص بدهند و آموزش‌هاي لازم در خصوص موادي كه بايد جداگانه جمع‌آوري شوند را دريافت کنند تا از آلودگي آن جلوگيري شود؛ همچنين جمع‌آوري بايد به ‌طور مداوم انجام شود تا پسماند جمع‌ شده در منزل شهروندان دچار كپك‌زدگي نشود. از طرفي ديگر خودروی جمع‌آوري کننده در هر مسير از جمع‌آوري حجم بالايي از پسماند را منتقل مي‌كند و در صورتي كه تنها بخشي از آن آلوده باشد ممكن است كل بار پسماند را آلوده کند. همچنين پس از هر بار تخليه بار پسماند - در صورتي كه مخزن جمع‌آوري به درستي گندزدايي نشود - آلودگي به بارهاي بعدي نيز ممكن است منتقل شود.

رضايي: بنده نيز با اين طرح مخالفم و دلايل مخالفت بسياري هم براي آن وجود دارد. علاوه بر مواردي كه گفته شد بايد بگويم كه پس از توليد خشكاله، محصول نهايي معمولا به عنوان خوراك دام مصرف مي‌شود. اما همان طور كه اشاره شد، يكي از خطرات بالقوه توليد خشكاله، توليد سم آفلاتوكسين است كه در صورت ورود به جيره غذايي دام مي‌تواند خطرات جبران‌ناپذيري را به صنعت پرورش دام كشور وارد كند. از آنجايي كه پرورش دام و طيور به منظور توليد گوشت و فرآورده‌هاي لبني براي مصرف انسان صورت مي‌گيرد اين سموم نهايتا وارد بدن خود ما به عنوان مصرف كننده اين مواد مي‌شود.

علاوه بر اين مشكل، ميزان مواد مغذي موجود در خشكاله توليد شده در طول سال ثابت نيست؛ چرا كه اين امر بستگي مستقيمي به عادات غذايي مردم در طول سال دارد كه با تغيير فصول تغيير مي‌كند. نوسان در ميزان مواد مغذي موجود در خشكاله تعادل خوراك دام را بر هم مي‌زند؛ بر قراري مجدد تعادل مستلزم صرف هزينه اضافي براي دامدار است. همچنين حيوانات مختلف نيازهاي رژيمي مختلفي دارند كه اين خشكاله‌ها نمي‌توانند همه آنها را بر طرف كنند. از اين رو اين رويكرد از منظر اقتصادي جاي بحث و بررسي بسياري دارد. در كنار اين مباحث، اين طرح ايراداتي هم از منظر مديريت پسماند دارد.

ايرادات مديريت پسماندي اين طرح چيست؟

گلزاري: امروزه رويكرد جهان در خصوص توسعه، رويكردي چند وجهي با هدف كاهش اثرات منفي زيست‌محيطي، اقتصادي، اجتماعي و سلامتي و حفظ منابع است كه ما به عنوان توسعه پايدار با آن آشنا هستيم. در اين خصوص در بحث مديريت پسماند، گفتمان اقتصاد چرخشي در سلسله مراتب پسماند شكل گرفته است؛ اين گفتمان در حال حاضر متر و معيار ما براي بررسي ميزان پايداري روش‌هاي گوناگون در مديريت پسماند است. از آنجايي كه راهكار توليد خشكاله از پسماند، به عنوان راهكاري براي مديريت بخشي از پسماند غذايي و خانگي ارايه شده است، ميزان همسويي اين راهكار با اين گفتمان در پسماند بايد بررسي شده تا مشخص شود كه اين راهكار تا چه ميزان با اهداف «توسعه پايدار در مديريت پسماند» همسو است. اين گفتمان ۱۰ اصل دارد كه به ترتيب سلسله مراتب اهميت ۳ اصل نخست آن به راهكارهاي كاهش ميزان توليد پسماند، ۵ اصل دوم آن به راهكارهاي استفاده مجدد و ۲ اصل انتهايي آن به بازيافت مواد مي‌پردازد. بر اين اساس، اصل اول در اين گفتمان كاهش توليد، اصل دوم استفاده مجدد و اصل سوم و نهايي بازيافت پسماند است. توليد خشكاله از پسماند اصل اوليه را در اين گفتمان كه همان كاهش پسماند است، در نظر نمي‌گيرد. كاهش توليد پسماند به ‌نحوي كه موافقان توليد خشكاله اذعان دارند، به معناي كاهش حجم پسماند جمع‌آوري شده توسط خودروی جمع‌آوري پسماند نيست، بلكه به معني كاهش توليد آن در محل توليد پسماند است كه در اين مبحث منزل شهروندان است. به بياني ديگر طرح توليد خشكاله در منزل اگر چه حجم پسماند جمع‌آوري شده را كاهش مي‌دهد اما باعث كاهش حجم زباله توليد شده نمي‌شود و در دراز‌مدت ممكن است با ايجاد اين ذهنيت در عموم مردم كه «پسماند غذايي توليدي من در نهايت به مصرف دام و طيور مي‌رسد پس اگر ميزان آن افزايش يابد در واقع خوراك بيشتري براي دام توليد شده پس مشكلي ندارد» منجر به افزايش توليد پسماند غذايي و پسماند‌ تر شود. از اين رو اين طرح مانع از هدررفت منابع و كاهش اثرات مرتبط با پسماند نمي‌شود.

رضايي: توليد خشكاله از پسماند غذايي خانگي محصولي است كه براي خوراك دام و طيور چندان مناسب نيست و ممكن است به كلي نامناسب باشد. اين به آن معني است كه ما تمام وقت و هزينه خود را صرف محصولي بي‌ثمر كرده‌ايم و نتيجتا مجبور خواهيم بود كه از خشكاله به عنوان بهبود ‌دهنده خاك يا خوراك توليد كمپوست استفاده كنيم. براي توليد بهبود ‌دهنده خاك از اين پسماند روش‌هاي بهتر با بهره‌وري بالاتري نيز وجود دارد كه در مقايسه با خشكاله روش‌هاي مديريت پسماندي بهتري هستند. كاربرد خشكاله در توليد كمپوست نيز مناسب نيست چرا كه اساسا در توليد كمپوست وجود آب عاملي اساسي است اما در توليد خشكاله آب پيش‌تر حذف شده و عملا كاري بيهوده انجام شده است.

به‌طور كلي در حالي كه بازيافت نقش مهمي در مديريت پسماند ايفا مي‌كند، اولويت‌بندي به حداقل رساندن ضايعات مواد غذايي با اهداف پايداري، بيشتر همخواني دارد و مزاياي متعددي براي جامعه، اقتصاد و محيط زيست دارد. طرز فكر تبديل پسماند غذايي به خشكاله نه‌تنها منجر به كاهش پسماند نمي‌شود بلكه در درازمدت مي‌تواند منجر به افزايش توليد ضايعات غذايي شود. در نتيجه، طرح پيشنهادي در حفظ موثر منابع و كاهش اثرات نامطلوب مرتبط با آن ناكام خواهد شد.

به عنوان جمع‌بندي اگر نكته‌اي هست، بفرماييد.

گلزاري: در مجموع عدم امكان نظارت دقيق بر اجراي چنين طرحي در مقياس خانگي، در كنار مخاطرات توليد خشكاله چه در منزل و چه در مقياس صنعتي براي افراد و با در نظر گرفتن اين نكته كه اين راهكار منجر به كاهش پسماند غذايي و در نهايت توليد پسماند نمي‌شود، اين راهكار، راهكاري ناقص و ناپايدار از منظر مديريت تخصصي پسماند است. لذا براي رفع معضل پسماند غذايي در كشور باید راهكارهاي ديگر با پايداري بيشتر در نظر گرفته شود. دوستان! ما در كشوري داريم راجع به خشكاله و تبديل پسماند ‌تر به خشك و جداسازي آن صحبت مي‌كنيم كه در حالت معمولي مردم ما هنوز پسماند ‌تر را از خشك جدا نمي‌كنند چه برسد به اينكه پسماند ‌تر را خشك كنند و جدا كنند! به جاي تمركز بر اين مباحث بايد تمام همت خود را متمركز كنيم برای آموزش و هدايت تغيير رفتار در تفكيك پسماند در مبدا. اينجانب با مطالعه تاريخچه مديريت پسماند حداقل 50 كشور، هيچ كشوري بدون تفكيك اصولي مديريت پسماند نتوانسته معضل پسماند را مديريت كند. همه دوستاني كه دغدغه بحقي راجع به محيط زيست و مديريت پسماند دارند و در اين زمينه پرتلاش و دغدغه‌مند بوده و پتانسيل ارزشمند اين عرضه هستند لطفا بيشتر راجع به اين مسائل تفكر كنند و مسيرهايي كه جهان نتايج خوب گرفته را طي كنند و تافته جدا بافته نباشند و مسيرهاي تخيلي را به نمايش نگذارند و كمك كنند تا با همگرايي و آموزش صحيح و اصولي پسماندهاي عادي به بهترين نحو مديريت شوند.

رضايي: اصولا ارائه طرحي در اين ابعاد و در حوزه محيط‌زيست نيازمند انجام ارزيابي اقتصادي و زيست‌محيطي است. موافقان اين طرح تنها به پژوهشي استناد مي‌كنند كه در مقياس كوچك، موفقيت‌آميز بوده است. اما با توجه به اينكه طرح براي خوراك دام ارائه شده حساسيت آن بالاست و استناد به يك پژوهش در مقياس غيرصنعتي و به صورت كنترل شده ابدا اساس علمي ندارد. اصولا چنين طرح‌هايي ابتدا در مقياس آزمايشگاهي بررسي مي‌شوند، سپس به مرور و طي چند مرحله مقياس آن بزرگ‌تر مي‌شود تا به مقياس صنعتي برسد و در طي آن مشكلات آن بررسي و در صورت امكان رفع مي‌شود. در مجموع به نظر بنده اين راهكار، با اصول توسعه پايدار در مديريت پسماند همراستا نيست و براي اين مشكل بايد به فكر راهكارهاي ديگر با بررسي‌هاي دقيق‌تر باشيم.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون