رسانههاي تركيهاي در تاريخ ۲۱ اكتبر ۲۰۲۴، از فوت مبلّغ و روحاني ترك فتحالله گولن، بنيانگذار «جنبش خدمت»، در ايالت پنسيلوانياي امريكا كه از سال ۱۹۹۹ در پي تبعيدي خودخواسته در آنجا اقامت داشته و به دست داشتن در كودتاي ۲۰۱۶ متهم شده است، خبر دادند. با اعلام خبر درگذشت فتحالله گولن، تركيه پرونده مردي را ميبندد كه نقشهاي مختلف و متنوعي در سياست داخلي ايفا كرده بود و فراتر از يك خطيب بود.
فتحالله گولن در سال 1941 در شهر ارزروم شرق تركيه به دنيا آمد، جايي كه دينداري بين ساكنان آن مناطق غالب است و اين امر شامل گولن نيز ميشود. او در يك خانواده مذهبي بزرگ شد كه فرصت يادگيري دروس و آموزههاي ديني را برايش فراهم كردند كه اين امر به او امكان مطالعه علوم ديني به ويژه رسائل النور اثر نويسنده صوفي معروف بديعالزمان سعيد نورسي را داد. دور از كانونهاي سنتي محافظهكاران ترك در ازميركه به سكولاريسم معروف است ستاره «گولن» درخشيد جايي كه او به عنوان امام يكي از مساجد آنجا كار ميكرد و از آنجا جماعت «خدمت» را در سال 1970 تاسيس كرد و از ازمير «سكولار»، كه بسياري از رهبران سازمان بعدها از آنجا ظهور پيدا كردند، با تكيه بر نقشهاي خدماتي و اجتماعي براي جذب اعضاي بيشتر به ويژه قشر نخبگان، جماعت مذهبي به ساير نقاط تركيه توسعه پيدا كرد؛
از همين رو آن را يك محفل روحاني صوفيانه ميديدند. دوره كودتاي نظامي سپتامبر ۱۹۸۰ دوره طلايي گولن و سازمانش بود، زيرا رهبران كودتا به او اجازه فعاليت و گسترش دامنه فعاليتهايش را دادند درحالي كه بر جناحهاي راست و چپ سياسي به يك اندازه فشار آوردند و دهها نفر از رهبران و اعضاي هر دو طرف را دستگير و محاكمه كردند. به نظر ميرسيد كه فرمانده كودتا ژنرال كنعان اورن و دستيارانش به پر كردن خلأ روحانيت در جامعه با يك گروه ديني مورد اعتماد نياز داشتند تا با نتايج انقلاب اسلامي در ايران و همچنين با موج احتمالي افراط گرايي ناشي از آغاز جنگ افغانها عليه اتحاد جماهير شوروي مقابله كنند. تركيه در آن زمان هنوز در خط مقدم مقابله با خطر كمونيسم و نفوذ فكري و سازماني آن در كشور بود بنابراين به وجود چنين سازماني كه در اين ماموريت به دولت كمك كند نياز داشت.
به اين ترتيب، گولن از نزديكي خود به حكومت نظامي كشور بهرهبرداري كرد و سازمانش را از نوسانات سياسي حفظ كرد كه اين امر به گسترش كمي و كيفي آن منجر شد. اين سازمان از پيامدهاي كودتاي فوريه ۱۹۹۷ كه دولت نجمالدين اربكان رهبر حزب رفاه را سرنگون كرد جان سالم به در برد و گولن حتي با تصميمات نظاميها عليه مذهبيون همسو شد. اين شرايط ادامه يافت تا اينكه در تركيه جماعت گولن به نام «سازمان موازي» شناخته شد.
مرگ فتحالله گولن كه تركيه او را تروريست ميداند ممكن است پيامدهاي زيادي بر سياستهاي تركيه در داخل و خارج داشته باشد به ويژه اينكه پايان گولن نقطه عطف برجستهاي به شمار ميآيد چه در مسير مقابله با جنبش و چه در روابط تركيه با قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي كه جنبش خدمت در آنها فعال است. همچنين انتظار ميرود كه مرگ گولن پيامدهاي مستقيمي بر انسجام داخلي جنبش، موجوديت و ساختار آن و همچنين بر الگوي تعاملات با چالشهاي جديد در مرحله پس از گولن خواهد داشت. به احتمال زياد مرگ گولن منجر به مجموعهاي از پيامدهاي سياسي و اجتماعي براي دولت تركيه در مرحله آينده خواهد شد كه ميتوان آنها را به شرح زير بيان كرد:
۱- كاهش توانايي اردوغان در توجيه بحرانهاي داخلي:
بسياري از تحليلگران احتمال ميدهند مرگ گولن كه محور جنبش خدمت و نماينده اصلي آن است از توانايي رييسجمهور رجب طيب اردوغان در مقابله با انتقادات و فشارهاي داخلي كه با آن مواجه است به ويژه در مورد ادامه كاهش كيفيت سطح زندگي و محدوديتهاي شديد برفعاليت مخالفان سياسي در داخل تركيه بكاهد زيرا اردوغان در سالهاي گذشته عادت كرده بود كه جنبش خدمت را براي توجيه بخشي از بحرانهاي داخلي كه تركيه با آنها مواجه است مورد هدف قرار دهد و معرفي كردن جنبش خدمت به عنوان يك سازمان تروريستي و مخالفت با گرايشهاي ايدئولوژيك آن را به عنوان ابزاري براي بسيج داخلي به نفع سياستهاي حزب عدالت و توسعه به كار گيرد.
۲- خنثيسازي فشارهاي آنكارا بر كشورهاي اروپايي:
طبق بسياري از برآوردها مرگ گولن ممكن است به خنثيسازي فشارهاي تركيه بر كشورهاي اروپايي در موضوعات مورد اختلاف كمك كند، زيرا پيشبيني ميشود كه تمركز و فعاليتهاي جنبش خدمت در كشورهاي اروپايي به ويژه در آلمان و اتريش درآينده كاهش يابد. همچنين به دليل احتمال سردرگمي درون جنبش كه ممكن است بر تامين مالي اين سازمان در اروپا تاثير بگذارد احتمال دارد برخي از عناصر به پناهگاههاي جايگزين روي آورند و اين به معناي تضعيف اهرم آنكارا براي فشار به كشورهاي اروپايي براي پيگرد عناصر جنبش است.
۳- كاهش اثرگذاري يادبود كودتاي سال ۲۰۱۶:
وقايع كودتاي ناموفق تابستان ۲۰۱۶ يكي از ابزارهاي اصلي در سياست داخلي است كه رييسجمهور رجب طيب اردوغان در سالهاي اخير به كار گرفته است. استفاده فزاينده از يادبود كودتا در سياست تركيه با تعدادي از محركهاي اصلي مرتبط بوده است از جمله تاكيد مجدد بر قدرت نظام حاكم، تقويت نفوذ داخلياش و كنترل دقيق بر ساختارهاي امنيتي كشور. كافي است اشارهاي به نامگذاري «روز دموكراسي و وحدت ملي» روي وقايع كودتا داشته باشيم كه نشان از اهميت يادبود اين رويداد از نگاه دولتمردان تركيه است. اردوغان بر آن بود كه با يادآوري كودتا راه را براي بسيج داخلي تركيه در حمايت از سياستهاي دولت عدالت و توسعه هموار سازد. به عنوان مثال، اردوغان در آستانه جشنواره اخير يادبود كودتا در ۱۵ جولاي ۲۰۲۴ گفت: «مقابله مردم با تلاش كودتا بزرگترين حماسهاي است كه مردم ما پس از جنگ استقلال نوشتند» و افزود: «همانطور كه در جنگ استقلال اتفاق افتاد بار ديگر عزم و اراده مردم استقلال ملت را در شب ۱۵ جولاي نجات داد.» اما مرگ گولن ممكن است درخشش جولاي ۲۰۱۶ را از بين ببرد به ويژه اينكه گولن و اقامت او در پنسيلوانيا محور سخنراني اردوغان در روز يادبود بود.
4- بازگشت مناقشات داخلي حول جنبش خدمت:
با وجود تلاشهاي رييسجمهور تركيه و حكومتهاي عدالت و توسعه در سالهاي گذشته براي ريشهكن كردن نفوذ و تاثير جنبش خدمت در جامعه تركيه از طريق اعمال محدوديتها و نظارتهاي بيشتر، مرگ گولن پس از رنج شديد از بيماري ممكن است دوباره جنبش خدمت را در خيابانهاي تركيه زنده كند و فضاي قابلتوجهي از همدردي با حاميانش پس از مرگش ايجاد كند، بهويژه اينكه گولن عمليات كودتاي ناموفق تابستان ۲۰۱۶ را محكوم كرده بود و دخالت در آن را انكار كرده است.
بايد گفت كه گولن هنوز هم در ميان بخشهايي از مردم و طبقات ديني و مذهبي وسيعي در تركيه داراي نفوذ است، همچنين برخوردهاي ايدئولوژيك بين حزب عدالت و توسعه و جريانهاي سكولار مزيت نسبي براي جريانهاي مذهبي در تركيه از جمله جنبش خدمت فراهم ميكند.
تكانههاي درون سازماني
چندين بازتاب احتمالي بر سازماندهي جنبش خدمت پس از مرگ گولن وجود دارد كه مهمترين آنها به شرح زير است:
۱- مشكل جانشيني گولن در درون جنبش:
طبق بسياري از برآوردها جنبش خدمت ممكن است با چالش بزرگ و درگيري در مورد انتقال به رهبري جديد پس از فوت گولن مواجه شود به ويژه در مورد رهبري ساختارهاي جماعت در اروپا و ايالاتمتحده. اين موضوع به سطوح بيسابقهاي پس از وخامت وضعيت سلامتي فتحالله گولن رسيد جايي كه باندهاي مختلفي در داخل جنبش به دليل رقابت بر سر رهبري ظاهر شدند از جمله گروه مصطفي اوزجان رييس «گروه شركتهاي كيناك» و مدير پولهاي سازمان و گروه بربروس كوجاكورت مسوول فعاليتهاي خارجي جنبش.
در فهرست جانشيني مورد انتظار نام مصطفي اوزجان برجسته است شخصي كه كار خود را به عنوان واعظ در امور ديني از ازمير آغاز كرد و اكنون خارج از تركيه است و بر منابع مالي سازمان تسلط دارد كه به او قدرت درونسازماني زيادي ميدهد.
همچنين نام جودت ترك اوغلو وجود دارد كه به عنوان صندوق سياه گولن توصيف ميشود و مسوول حفاظت از او بود اما در داخل سازمان محبوب نيست و از مدتها پيش به فساد و ثروتاندوزي غيرقانوني از طريق پولهاي سازمان متهم شده است. به جز نامهاي ديگري مانند: عثمان شيمشك و اكرم دومانلي مسوولان مديريت پروندههاي شبكههاي اجتماعي نام مسوول سازمان در اروپا عبدالله آيمز كه مدتي است تهديد به جدايي شاخه اروپايي جماعت از شاخه امريكايي آن ميكند به دليل نارضايتي از نقشي كه جودت ترك اوغلو در داخل سازمان ايفا ميكند، وجود دارد.
۲- انشقاق و انشعاب عناصر از جنبش:
به دليل درگيريهاي داخلي انتظار ميرود گروههايي از جنبش خدمت پس از فوت گولن خارج شوند، علاوه بر احتمال بروز اختلال در تامين حمايت مالي لازم براي گروههاي وابسته به جنبش در برخي كشورها كه ممكن است اين گروهها را به پيوستن به نهادهاي تبليغي جايگزين وادار كند يا شايد برخي از آنها به فكر بازگشت به تركيه و تسليم خود به دستگاههاي امنيتي و اعتراف به دخالت جنبش در كودتاي تابستان ۲۰۱۶ بيفتند به طوري كه از قانون «ندامت» كه دولت عدالت و توسعه پس از كودتا وضع كرد بهرهبرداري كنند قانوني كه بر تسليم شدن خود متهمان كودتا يا حاميان آن و اعتراف به اتهامات در ازاي كاهش مجازات تاكيد دارد. به موازات اين، ممكن است برخي از عناصر حركت به تغيير جهتهاي خود بپردازند يا به كار كردن به طور مستقل در كشورهايي كه در آنها زندگي ميكنند به تبليغ ايدههاي جنبش و اصول گولن بسنده كنند اما بدون پايبندي به چارچوب نهادي جنبش.
۳- تضعيف حضور جنبش خدمت در سطح جهاني:
همه نشانهها حاكي از آن است كه پس از فوت گولن حضور جغرافيايي جنبش خدمت كاهش خواهد يافت به ويژه در مناطقي كه قبلا مراكز فعاليتهاي آن بودند، مانند آسياي مركزي، آفريقا، اروپا و امريكا. شايد نزاع اوليه بين رهبران جماعت بر سر داراييها و اموال بهترين دليل بر اين مدعا باشد. گفته ميشود كه جماعات جنبش خدمت سالانه درآمدي بين ۲۰۰ تا ۲۵۰ ميليون دلار به تنهايي از مدارس خصوصي در ايالاتمتحده كسب ميكنند. علاوه بر اين جنبش داراي املاك و مستغلات ديگري در اروپا و برخي كشورهاي آفريقا و آسيا است كه درآمد مالي معتنابهي به همراه دارد.
۴- گرايش به عدم تمركز در فعاليتهاي جنبش:
مديريت جنبش خدمت در زمان گولن با تمركز شديد اداره ميشد كه داراي كاريزما و حضور قوي بين پيروانش بود و نفوذ قابلتوجهي در بخش وسيعي از كشورهاي جهان به ويژه در اروپا و ايالات متحده داشت. اما مرگ او و افزايش ناآراميهاي داخلي در داخل جنبش ممكن است به گسترش مديريت غيرمتمركز در مرحله آينده منجر شود بهطوري كه هر گروه در هر كشور به يك سازمان مستقل تبديل شود و شايد هيچ رهبر جديدي نتواند اراده خود را بر اين گروهها تحميل كند به ويژه با توجه به افزايش شدت قطببندي بين رهبري اصلي جماعت و ظهور گروههاي مخالف و منتقد درون جنبش درسالهاي اخير و تلاش هر يك از آنها براي تحميل ديدگاه و تسلط خود بر جهتگيريها و مسيرهاي آينده جنبش. بر اساس آنچه گفته شد، ميتوان گفت كه مرگ گولن ممكن است تاثير زيادي بر سازمان مركزي بهطور كلي و بر شعب وابسته به سازمان چه در اروپا و چه در ايالات متحده يا آسيا و آفريقا داشته باشد.
آيا سازمان متلاشي ميشود؟
فتحالله گولن نماد و سمبل سازمان و پيروانش بود زيرا كتابها و افكارش و سخنرانيهايش -كه خطيب ماهري بود- عقل و ذهن اين پيروان را در داخل و خارج تركيه شكل ميداد، بنابراين مرگ او امروز يك ضربه معنوي و نمادين مهم خواهد بود اما در سطح سازمان و انسجام آن اين بستگي به نحوه انتقال رهبري دارد.
سازمان موفق شده است از طريق شبكه وسيعي از مدارس و موسسات خدماتي و فرهنگي به علاوه سرمايهگذاريهايي كه به ميلياردها دلار ميرسد شعبههاي خود را از تركيه به كشورهاي آسياي مركزي، اروپا، ايالاتمتحده، امريكاي لاتين و آفريقا گسترش دهد. با اينكه با تلاشهاي ديپلماتيك دولت تركيه موسسات اين سازمان در بسياري از كشورها بسته شدهاند فعاليتهاي آن هنوز در برخي كشورها وجود دارد. از اين رو انتظار نميرود كه سازمان بهطور ناگهاني منحل شود اما ممكن است به دليل رقابت بر سر جانشيني گولن و كنترل امپراتوري مالي گسترده جنبش دچار انشقاق و انشعاب شود.
اما بايد اشاره كرد كه ساختارهاي سازمان تحت كنترل گسترده دستگاههاي اطلاعاتي كشورهاي موجود در آن به ويژه ايالاتمتحده و آلمان قرار دارند و ممكن است اين كشورها اجازه ندهند كه سازمان به اين شكل متلاشي شود به دليل احتمال استفاده از آن عليه تركيه در شرايط بيثباتي بزرگي كه اكنون منطقه شاهد آن است.
در پايان ميتوان گفت مرگ گولن چالشهاي جديدي را تحميل خواهد كرد چه از نظر استفاده ابزاري رييسجمهور تركيه از مبارزه با جنبش خدمت در فضاي داخلي براي فرافكني برخي چالشهايي كه با آن مواجه است به ويژه اينكه او گولن و جماعتش را در زمره تروريستها طبقهبندي ميكند و همچنين آنها را مسوول وخامت برخي اوضاع سياسي و امنيتي كشور ميداند و چه از نظر مسيرهايي كه جنبش خدمت به آنها ورود خواهد كرد وچه از نظر انسجام درون سازمان و نوع فعاليت آن.
دكتراي روابط بينالملل از تركيه