بيرحمانه سرد، مثل خيلي از ما
سارا كريمان
در آثار مريم قندچي با عنوان «لايههاي شكننده» هيچ عنصر انساني و نشاني از بقا و تمدن نميبينيم، به راستي گويي در فضايي آخرالزماني در ميان كوهستانها همه چيز به مثابه لايههاي شكننده است.طيف رنگي اين مجموعه سرد و زمستاني است و در وهله اول زمستاني بيرحم را به بيننده نشان ميدهد. زمستاني كه ميتوان استعاره از وضعيت كنوني ما باشد، تنهايي عميقي كه تا چشم كار ميكند از جنبندهاي خبري نيست. تكرار و غلبه اين فضا در اين مجموعه گواه از خوانشي از پيرامون ميدهد. هوا سرد است و تا چشم كار ميكند در تنهايي، در برخي آثار وي حتي ميشود سوز و بوران را حس كرد، اما اين جبري است كه بايد در اين يخبندان بماني و اين سرنوشت محتوم تو است. مناظري كه تو شاهد آن نيستي، بلكه زيستگاه تو است. انتظار گرما نيست، انسان درنهايت قطب، درنهايت سرما، بايد در اين سرما و بوران زندگياش را سر كند. او در برخي آثار خود از صدف استفاده كرده است و شاخههايي بسيار نازك در دوردست او صدف را استعارهاي از پيچيدگي و استحكام و بقا ميداند، صدف بهرغم ظاهر بسيار نازك و ظريفش بسيار مقاوم است.شايد اين صدفهاي تك و تنها ما هستيم كه در اين دشتهاي عاري از حيات هنوز ماندگار و پا برجا ماندهايم. به نظر ميرسد هنرمند ميخواهد به نوعي بيننده را متوجه خاصيت صدفوار بودن و چنين زندگي كردن كند. در ديگر آثارش تكههايي از كاغذ را ميبينيم كه دايرههاي به هم وصل شده هستند كه بعضا نيمي از آنها آينه است. هنرمند تمامي اين الحاقات را دستمايه فريب انسان از ماهيت حقيقي هستي و زندگي ميداند. ما در اين تنهايي وهمآلود تنها و سرد خواهيم ماند. در آثار ديگر زاغهايي را تصوير كرده است كه با نگاهي معصومانه به چشمان بيننده زل ميزنند و رشتهها و پهنهاي سفيد كه گويي دام و فريب براي زاغ است در اين چند اثر هنرمند موكدا زندگي و وقايع و انسانها را دام ميداند. حربهها و وسوسههايي كه در اين سرماي سخت گاه فريبمان ميدهد، گاه ميانديشيم ميتوان از تنهايي سرد نجات يافت و به گرما و بهار رسيد. مريم قندچي در مجموعههاي قبلي خود نيز سبكي به خصوص در بازنمايي دورنماها و مناظر دارد كه با قرار گرفتن تك عناصر اغراق شده وجه رئاليستي آن را مخدوش ميكند مثلا در يكي از آثار همين نمايشگاه پروانهاي بزرگ و اغراق شده با آسمان آبي بالاي سرش روي سطح خنثي زيرش چسبانده ميشد، آرزوي محال پرنده و آسمان آبي يا پرندههايي كه بينشان از بقا در اين يخبندان هستند. مجموعه «لايههاي شكننده» مريم قندچي برداشتي بود از انزوا و تنهايي سردي كه ميشود به وضعيت روحي كنوني بسياراني از ما تعميم داد.