عليرضا رحيمزاده/
از ماشين پياده شدم. با ۱۰ دقيقه پيادهروي به محوطه دانشكده فني دانشگاه تهران در اميرآباد شمالي رسيدم. وارد ساختمان بزرگ انستيتو مهندسي نفت شدم. آسانسور. طبقه آخر.
من- عذر ميخوام. من با آقاي ازلي قرار مصاحبه دارم.
- بله. بفرماييد. خوش آمديد. اون طرف هستن. همراه من بياييد.
نشستم. سه جوان هم روبهروي من نشستند.
حامد جعفري (كارشناسي مهندسي كامپيوتر نرمافزار) به همراه محمدرضا ازلي (مهندسي كامپيوتر سختافزار) و عليرضا جوزي (كارشناسي مديريت كسب و كار) موسسان وبسايت تك راسا (techrasa.com) هستند. استارتآپي كه خبر از استارتآپها ميدهد. وبسايتي به زبان انگليسي كه قصد دارد تا هرچه در مورد استارتآپ و شركتهاي نوپا در ايران ميگذرد براي خارجيها مخابره كند.
احساس كردم در قلب سيستم هستم. اينها همهچيز را ميدانند.
استارتآپ چيست؟
ويكي پديا ميگويد: «شركت نوپا (به انگليسي: Startup company) طبق تعاريف به يك شركت يا يك مشاركت يا يك سازمان موقت گفته ميشود كه در جهت جستوجوي راهحلي براي يك مدل كسب و كار قابل توسعه و تكرارپذير راهاندازي ميگردد.» به زبان ساده ميتوان گفت كه استارتآپ همان تبديل ايده به يك كسب و كار موفق است. شركتهايي مانند وايبر، واتسآپ، تلگرام و... نمونههايي از يك استارتآپ هستند كه با بهرهگيري از دانش مناسب و البته، استفاده از فرصتها توانستند به مثالي موفق در اين زمينه تبديل شوند.
استارتآپ در ايران از كجا آغاز شد؟
شايد بتوان رضا هاشمي، موسس پرشين بلاگ را در اواخر دهه ۷۰ از جمله قديميهاي استارتآپ در ايران معرفي كرد كه در حال حاضر جايگاه بسيار مناسبي پيدا كرده است. با اينكه در آن زمان بستر مناسبي از اينترنت در ايران وجود نداشت و درصد بسيار كمي از جامعه به فضاي مجازي دسترسي داشتند. بياييد تا سال ۸۶ كه شركتي به نام ديجيكالا به تقليد از آمازون ايالات متحده كار خود را آغاز كرد. ميتوان گفت كه دو چاشني اساسي در زمينه شركتهاي نوپا در حال حاضر فناوري و نوآوري است. اكثر استارتآپها امروزه بر پايه فناوري ايجاد ميشوند.
در اواسط دهه ۸۰ در ايران ايجاد درگاه الكترونيكي براي پرداخت آنلاين پول و كسب اعتماد در بين مردم براي اين موضوع كار بسيار دشواري بود. به طوري كه شايد كمتر كسي تمايل به خريد اينترنتي داشت كه با پرداخت آنلاين پول، كالايي را طلب كند اما امروزه فضاي مجازي مملو از كالاهايي است كه ديگر نيازي به حضور فيزيكي براي خريداري آنان وجود ندارد و شما به راحتي ميتوانيد آن محصول را در منزل خود تحويل بگيريد. اين يك پيشرفت است. شركتها در آن زمان اين مسير را براي ديگران هموار كردهاند و حالا آنهايي كه تازه وارد گود شدهاند كار نسبتا سادهتري دارند. حالا ديگر مردم اعتماد ميكنند.
استارتآپ چه ميخواهد و چه چيزي تحويل ميدهد؟
استارتآپها سرمايهگذاري سنتي نميخواهند. هيچ استارتآپي بر پايه ۱۰ سال فعاليت و سپس درآمدزايي كار نميكند چون از فلسفه خارج است. بودجه اوليه نمونههاي موفق هيچوقت زياد نبوده. اين ماهيت استارتآپ است. گفته ميشود در حال حاضر ديجيكالا ۳۰۰ ميليون دلار ارزش دارد. شايد خودشان هم فكرش را نميكردند كه ايدهشان روزي به چنين جايگاهي برسد.
با ورود كانون كار آفريني ايران، استارتآپ در ايران شكل منظمتري به خود گرفت. برگزاري استارتآپ ويكندها (استارتآپ ويكند رويداد آموزشي- تجربي در سراسر دنياست كه در انتهاي هفته برگزار ميشود. در اين برنامه شركتكنندگان شامل برنامهنويسان، مديران تجاري، بازاريابان حرفهاي و طراحان گرافيك گرد هم ميآيند تا انتهاي هفته طي 54 ساعت ايدههاي خود را مطرح و آماده سرمايهگذاري كنند.) در ايران شدت گرفت و اين موضوع علاقهمندان بسياري زيادي پيدا كرد و موج جديد ايجاد شد. تا قبل از اين، موسسان آن شركت نوپا با ارتباطات شخصي خود در بين دوستان، آشنايان يا اقوام مراحل مختلف ايدهپردازي تا سرمايهگذاري را پيش ميبردند و ارتباطات محدود به اين دايره بود اما با ساماندهي استارتآپها در ايران نوع ارتباط ايدهپردازان و سرمايهداران شكل جديدي به خود گرفت و اكوسيستم مناسب استارتآپ به وجود آمد.
اكوسيستم يعني محيطي كه اعضاي آن بتوانند با ثبات نسبي در كنار يكديگر زندگي كنند. اين اكوسيستم از «سيليكن ولي» (Silicon Valley) در كاليفرنياي ايالات متحده آغاز شد. جايي كه گوگل، مايكروسافت، اچپي و چندين شركت بزرگ ديگر در آنجا شكل گرفتند. كارآفرينان و ايدهپردازان گرد هم ميآمدند و شركتهاي نوپا ايجاد ميشد. بعدها اين موج به كشورهاي مختلف سرايت كرد و حالا اينجا هستيم. اين اكوسيستم شامل دولتهاست. شامل سازمانهاي مردم نهاد يا همان انجياوهاست. رويدادهايي مثل استارتآپ ويكندها در اين اكوسيستم شكل ميگيرند. شتابدهندگان استارتآپ (شركتهايي كه امكانات مختلف را در اختيار موسسان يك استارتآپ قرار ميدهند تا بتوانند ايدههاي خود را عملي كنند) در اين سيستم به وجود ميآيند. در ايران معاونت فناوري رياستجمهوري همكاري خوبي با استارتآپ ويكندها داشته است. كانون كارآفريني ايران به عنوان يك انجياو موثر، زمينه بسياري از كارها را فراهم كرده و به فعاليت موثر خود ادامه ميدهد. اين اكوسيستم جايي است كه جوانان به دنبال آرزوهايشان ميروند. جايي است كه جوانان دوست دارند تا در زندگي مردم دنيا تغيير ايجاد كنند. بحث ما فقط كسب و كار و پول نيست. بحث اين است كه مشكل را پيدا كنيم. بحث اين است كه مشكل را حل كنيم. استارتآپها كانون تجمع جوانان خلاق و صاحب ايده هستند. با ايدهاي كه دردي را دوا نكند، بايد خداحافظي كرد. در واقع همه اين مباحث مانند يك قيف است؛ قيفي كه ايده و سرمايه را با كمك سازمانها و نهادهاي مختلف ميگيرد و در نهايت بستر كسب درآمد ايجاد ميشود. ايدهها بايد پخته شوند. وقتي پخته شدند، روانه بازار ميشوند و فرشتگان سرمايهگذار (Angel Investor) يا صندوقهاي سرمايهگذاري (Venture Capital) از آن يك غول اقتصادي ميسازند. اين اكوسيستم طوري شكل ميگيرد كه مشكلات و كمبودهاي خود را برطرف كند. خودش نواقص را حل ميكند.
در مرداد ماه سال ۹۴ هستيم. اخيرا خبرهاي خوبي ميرسد. تحريمها قرار است برداشته شوند. استارتآپ ايران در چه جايگاهي قرار دارد؟
سرعت رشد چشمگير است. نمونههاي زيادي وجود دارند. همفكر (hamfekr.net) هر هفته استارتآپ ويكند را در چند شهر بزرگ برگزار ميكند. استارتآپ اسپارك، هاكا تهران، جشنواره وب ايران و نمونههاي بسياري كه در اين سالهاي اخير سرعت رشد فوقالعادهاي داشتهاند.
با تحريم يا بدون تحريم فرقي نميكند. استارتآپ شكل ميگيرد. قدرتمند ميشود و درآمد كسب ميكند. روحيه كارآفريني مشكل را پيدا ميكند. سعي ميكند و تا حلش نكند، دست از تلاش برنميدارد. اين چيزها ربطي به تحريم ندارد. كارآفرين است كه استارتآپ را ميسازد. ميشنويم كه ميگويند اگر غولهاي خارجي وارد ايران شوند، نمونههاي ايراني ورشكسته ميشوند. اين حقيقت ندارد. به هيچوجه اتفاق نميافتد. نمونه بوميسازي شده در بين مردم جايگاه خود را پيدا كرده است و به اين راحتيها هم از پا نميافتد. مردم به خوبي ميدانند كه اين جامعه در سرويس اشتراك ويديو، برنامههاي موبايل، خريد و فروش آنلاين و غيره فقط براي ايرانيان است. اين يعني جايگاه ثابت. مردم به آنها اعتماد دارند. قطعا يكي از عوامل موفقيت و رشد سريع اين خدمات بوميسازي شده در زمينههاي مختلف، در دسترس نبودن نمونه خارجي است اما نميتوان تمام تلاش را به يكباره زير سوال برد. دو عامل مهم در اين مدل وجود دارد؛ اول خوب بشناسيد و بعد خوب بوميسازي كنيد.
ما ميتوانيم جايگاه استارتآپ در ايران را در منطقه با تركيه مقايسه كنيم. تركيه خيلي به ايران شبيه است. در واقع تركيه يعني ايران بدون تحريم و حالا تركيه يك قطب كارآفريني در دنيا است. به طوري كه بزرگترين رويدادهاي استارتآپي دنيا را در آنجا برگزار ميكنند. شايد بتوان گفت تحريم هم خوب است و هم بد. ايران با تحريم فرصت براي آزمون و خطا زياد دارد. رقابت داخلي است. اما بدون تحريم فضا باز ميشود و ديگر نميتوان اشتباه كرد. آن موقع اشتباه برابر با ورشكستگي است. چون رقيب خارجي آنقدر قوي است كه جاي اشتباه براي شما باقي نميگذارد.
ورود سرمايهگذاران خارجي براي ايران فوقالعاده است. نه صرفا به خاطر پول. شايد پول جزو كوچكي باشد. آنها با خودشان فناوري ميآورند. تكنيكهاي صحيح مديريتي ميآورند. آموزش ميآورند كه همه اينها باعث افزايش سطح كيفي همه شركتهاي داخلي ميشوند. بايد از آنها بخواهيم كه به جز پول بقيه امكانات را در اختيارمان بگذارند. آنها از خدايشان است كه فناوري و آموزش را براي خودشان حفظ كنند. دليلي نميبينند كه اينها را همراه با سرمايه انتفال دهند اما در اين صورت ما باختهايم. بايد به فكر آينده باشيم.
در مورد سرمايهگذاران خارجي هم همين است. شركتهاي استارتآپ نبايد صرفا به دنبال پولهاي هنگفت از جانب سرمايهگذاران باشند. بايد به جوانب ديگر مانند ارتباطات قوي سرمايهگذار با ديگر شركتها هم توجه كنند. شبكه ارتباطات بسيار مهم است. استارتآپهايي هستند كه سرمايهگذاران متعددي دارند. شايد چند صد سرمايهگذار ميآيند و ميروند. بحث فقط پول نيست. بحث بر سر شبكه ارتباطات است.
مشكلات چيست؟
ميتوان بحث مشكلات را از مسائل حقوقي آغاز كرد. جاي قوانين حفاظت از سرمايهگذاري در ايران خالي است. به خصوص براي سرمايهگذاران خارجي كه نياز به جلب اعتماد بيشتري دارند. بايد بدانند كه سرمايهاي كه ميآورند، امن است. آنها به دنبال اين هستند كه سرمايهگذاري در ايران راحت باشد. تحريمها ناگهان برنگردند. از سرمايهشان حفاظت شود. اينها را ميخواهند. اما وقتي قوانيني براي اطمينان طرف مقابل نباشد، سرمايه وارد نميشود.
ماليات هم داستان خود را دارد. ميگويند شركتهاي دانشبنيان معاف از ماليات هستند اما نحوه ثبت اين شركتها به قدري مشكل است كه كارآفرين تازه كار كه با هزار مشكل مالي دست و پنجه نرم ميكند، به قول معروف بيخيال ميشود.
از طرفي ما شفافسازي مالي منظمي در ايران نداريم. به جز بورس بقيه شركتها گزارش مالي خاصي منتشر نميكنند. ميترسند. در ايران بر عكس است. نميدانند كه همين شفافسازي به ورود سرمايهگذار خارجي كه از همه جا بيخبر است، كمك ميكند. اين ترس بد است. بايد آن را از بين برد. بايد قوانين را دوباره تدوين كرد.
مشكل بسيار بزرگي را جا انداختيم. واژهاي شش حرفي به نام «سربازي». كارآفريني كه دو سال از عمر خود را صرف خدمت اجباري كند، عملا باخته است. وقتي عضوي كليدي از يك تيم كارآفرين هستيد، نميتوانيد براي دو سال همهچيز را رها كنيد و برويد. اين خلأ را چه كسي پر ميكند؟! جوانان بعد از فارغالتحصيلي در مقطع كارشناسي براي فرار از سربازي بايد ارشد بخوانند. مجبور هستند. در اقتصاد امروز، بخش قابل توجهي از چرخه مالي يك كشور به دست شركتهاي نوپاي خصوصي ميچرخد و اين مشكل در نهايت به يك كشور لطمه ميزند. وقتي مملكت نتواند از كارآفرينان حمايت كند، در نهايت به ضرر خود آن سرزمين است. البته بايد بگوييم كه اين مشكل در خيلي از كشورهاي دنيا وجود دارد و صرفا مختص ايران نيست.
يك مشكل فرهنگي هم داريم. خانواده حمايت چنداني از يك كارآفرين جوان انجام نميدهد. ديدگاهي سنتي وجود دارد كه فرد بعد از فارغالتحصيلي از دانشگاه برود و گوشهاي استخدام شود و ماهيانه حقوقي بگيرد اما شما كارآفرين جواني را تصور كنيد كه استخدام جايي نيست و خودش رييس خودش است. خانوادهها به سختي اين موضوع را قبول ميكنند. آرامش فرد را بر هم ميزنند. اگر خرجها هم بالا رود و درآمدزايي نباشد، قوز بالا قوز است. كارآفريني ريسك زيادي ميطلبد. بايد اين ريسك را تحمل كرد. بايد فرهنگ استارتآپي را درك كرد. كار دفتري روزانه هشت ساعته نداريم. شايد بعضي اوقات روزها و شبها بنشينيم و خانه نرويم. تيم هستيم. اينجا همه، همه كاري ميكنند. از هيچ شروع ميكنيم ولي هدف داريم. دانش داريم. راه را ميشناسيم و خود را براي همه موانع آماده كردهايم. مديران موفق اين روزها همانهايي هستند كه در آغاز جواني صاحب فكر و ايده بودهاند و شايد هيچ پولي نداشتند. ولي شروع كردند. بايد درك كنيم كه مشكلات فقط براي ايران نيست. سال ۲۰۰۹ را در نظر بگيريد. ميليونها نفر به دليل بحران اقتصادي در دنيا بيكار شدند. هزاران شركت ورشكسته شدند. بعد از آن بود كه سرعت رشد استارتآپ در دنيا افزايش شديدي يافت. ايدهها پديدار شدند و غولهاي تجاري تازهاي شكل گرفتند. استعداد و پول بايد در ارتباط با يكديگر باشند. ما در ايران هم استعداد داريم و هم پول و سرمايه. اما برقراري ارتباط اينها با يكديگر مهم است. جهت دهي مهم است.
تك راسا (TechRasa) چيست؟
تك راسا در واقع يك پايگاه خبري به زبان انگليسي است كه سعي ميكند خارجيها را در جريان رويدادهاي استارتآپي در ايران بگذارد. در واقع هر آنچه در مورد استارتآپ ايران ميخواهيد؛ البته به زبان انگليسي!
چطور شكل گرفت؟
محمدرضا ازلي: «من در روزنامه دنياي اقتصاد مشغول بودم. مصاحبهاي با محسن ملايري (موسس شركت آواتك) داشتم. بعد از مصاحبه گپي خودماني زديم و من ايده شكلگيري چنين چيزي را برايش گفتم. بسيار استقبال كرد و پيشنهاد داد تا بياييم در فضاي كاري آواتك كه پر است از استارتآپهاي گوناگون كه به اميد به ثمر نشستن در تلاش هستند، كار كنيم. ابتدا تيمي شكل گرفت ولي انسجام لازم را نداشت و فروپاشيد. گذشت تا با حامد جعفري و عليرضا جوزي در استارتآپ ويكند دانشگاه شريف آشنا شدم.
حامد جعفري: «من و عليرضا از مدتها پيش يكديگر را ميشناختيم و از جمله برگزاركنندگان يكي از استارتآپ ويكندهاي دانشگاه شريف بوديم. محمدرضا به ما پيوست. ايدهاش را مطرح كرد. ايده آشنايي بود چراكه قبلا در ذهن خودمان چيزي شبيه به اين را ساخته بوديم و محمدرضا در واقع فتيله را روشن كرد.»
عليرضا جوزي: «تيم شكل گرفت و ما با استقبالي فوقالعاده روبهرو شديم. بسياري از كارآفرينان موفق ايراني كه وبسايتهاي معروفي دارند و مردم حتما آنها را ميشناسند از ما حمايت كردند. از جيب خودمان سرمايهاي براي راهاندازي يك وبسايت گذاشتيم و كار شروع شد. استقبال خوبي هم در داخل و هم در خارج از كشور از ما و سايتمان انجام شد. از دانشگاههاي ايالات متحده پيامهايي با نهايت تعجب ميآمد كه آيا واقعا در ايران اين اتفاقات رخ ميدهند؟ باورشان نميشد. به اعتقاد من ايران معدن طلاي دستنخورده براي خارجيهاست. بايد قدر مملكتمان را بدانيم و از سرمايههايش نهايت استفاده را ببريم.»
چه برنامهاي براي آينده داريد؟
اول بايد بگوييم كه با همكاري كانون كار آفريني ايران و شركت سيد استارز سوييس (seedstars) دو ماه ديگر رويدادي بينالمللي را برگزار خواهيم كرد. دومين همايش سيد استارز تهران در شهريور ماه برگزار خواهد شد كه رقابتي جهاني براي استارتآپهاست. در انتهاي اين مراسم دو تيم براي رقابت با ۵۰ كشور ديگر به سوييس اعزام ميشوند و در نهايت با كسب امتيازات لازم جايزه نيم ميليوني دلاري را دريافت خواهند كرد. 5/1 ميليون دلار هم به عنوان كمك براي راهاندازي شركت نوپاي خود اخذ ميكنند تا شروعي توفاني داشته باشند.
تا سه ماه آينده نيز قصد داريم بخش فارسي سايت را هم راهاندازي كنيم تا بيش از پيش در اين زمينه فعاليت داشته باشيم.
هدفتان چيست؟
ما قصد داريم تا ايران را به عنوان غول استارتآپي در منطقه به دنيا معرفي كنيم. ميخواهيم جاي تركيه را بگيريم. ما چيزي از تركيه كم نداريم. حتي جوانان بسيار مستعدتري داريم. هيچ دليلي ندارد كه تركيه اول باشد و ما اينجا.
و سخن آخر...
عليرضا جوزي: «اگر روحيه كار آفريني داريد، اگر آرزو داريد، بهترين زمان، همين حالا است. دست به كار شويد!»
حامد جعفري: «ما در كشورمان محدوديت نداريم. شرايط بدي هم نداريم. همين امروز شروع كنيد.»
محمدرضا ازلي: «تنها محدوديت، ذهن شماست.»
برش
استارت آپها سرمايهگذاري سنتي نميخواهند. هيچ استارتآپي بر پايه ۱۰ سال فعاليت و سپس درآمدزايي كار نميكند چون از فلسفه خارج است. بودجه اوليه نمونههاي موفق هيچوقت زياد نبوده. اين ماهيت استارتآپ است.