• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5938 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي

نگاهي به سريال «غربت» به كارگرداني امير پوركيان

تكراري و نافرجام

محمدرضا دلير

سريال غربت، داستان حاشيه‌نشيناني را به تصوير مي‌كشد كه براي رسيدن به زندگي آرماني خود، اقدام به سرقت از كميته امداد مي‌كنند! آنها تمام آنچه در كميته امداد به عنوان نذورات مردمي حفظ مي‌شود را حق طبيعي خود مي‌دانند. سريال غربت جديدترين ساخته امير پوركيان است كه پيش از اين، سريال پرمخاطب ممنوعه را ساخته بود. سريال غربت با محوريت زنان و در ژانر درام ساخته شده است. در سال‌هاي اخير ميل به تصوير كشيدن زندگي مردم پايين شهر در ميان فيلمسازان ايراني شدت گرفته. شايد از ابد و يك روز به بعد، اما آيا اين آثار نسبتي با واقعيت پايين شهر دارند؟ آيا اصلا موفق بوده‌اند؟ ملكه گدايان، ياغي، پدر گوارديولا و سريال‌هاي شبيه آنها، آثاري هستند كه مي‌توان گفت در حاشيه موج سريال‌هاي نمايش خانگي گم‌ شدند. علت اين شكست شايد تكرار فرمي است كه براي مخاطبان جذابيت زيادي ندارد. اين فرم را پيش از اين سريال‌ها در آثار سعيد روستايي و هومن سيدي ديده‌ايم.  حالا سريال غربت نيز پا به اين چرخه شكست‌خورده گذاشته است. سريالي برگرفته از زندگي گروهي كه مواد مخدر قاچاق مي‌كنند و قصد دارند با دست به سر كردن صاحب كارشان و برنامه‌ريزي براي يك سرقت بزرگ زمينه را براي مهاجرت فراهم كنند. عوامل خطرناكي كه سريال غربت را به شكست نزديك مي‌كند. اساسا اين دسته از سريال‌ها از همان دقايق ابتدايي با يك مرثيه آغاز مي‌شوند. مرثيه براي تمام كاراكترها. شخصيت‌هاي سريال غربت نيز چنين هستند. يك اجتماع كوچك شبيه رختكن بازنده‌ها كه موفقيت در ميان آنها جايي ندارد. نمايش مفلوكانه كه از همان ابتدا ما را دعوت به ترحم مي‌كنند سبكي است كه شايد در چند سال اخير باعث شكست سريال‌هايي چون غربت شده است. گريم اغراق‌آميز كاراكترها يكي از عواملي است كه سريال غربت را به اين حال و روز انداخته است. حتي با يك نگاه ساده به پوستر اين سريال مي‌توان از ديدن آن صرف‌نظر كرد! 
جنس ناهنجاري‌هاي اجتماعي در سريال غربت فرآيند داستاني ضد خانواده در آن، به گونه‌اي است كه اين اثر براي رده سني كمتر از ۱۸ سال نامناسب است. اين سريال كه قرار است فرهنگ و ارزش‌هاي يك جامعه خاص را به تصوير بكشد، توجه به جزييات و حساسيت‌هاي فرهنگي آن جامعه را مغفول گذاشته است. در مواردي سريال غربت باعث رنجش مردم اهواز شده است و مردم اين منطقه احساس كرده‌اند كه به ارزش‌هاي فرهنگي و به ويژه به جايگاه و نقش زنان در جامعه آنها بي‌احترامي شده است. سريال غربت را مي‌توان ذيل آثاري قرار داد كه در چند سال اخير سعي كرده‌اند به نمادگرايي نزديك شوند هر قدر هم سازندگان آن، اين موضوع را انكار كنند باز هم اين موضوع در اثر هويداست.  وروديه غربت با لانگ‌شات از مكاني است كه تا پايان سريال قرار است براي ما بشود غربت! محله‌اي كه شبيه زندان است و اطراف آن را فنس پوشانده و حتي ديده‌باني دارد! ساكنان آن نيز زناني هستند كه از آنها به طرق مختلف توسط فري يا همان فرهاد، بهره‌كشي مي‌شوند. دوربين غربت به جز فضاسازي زندان در اثر كاري ديگري را انجام نمي‌دهد و سعي مي‌كند صرفا در ماجراها حضور داشته باشد. از نقاط مثبت اين سريال مي‌توان به كارگرداني خلاقانه، بازي نسبتا قوي بازيگران و روايت جذاب داستان اشاره كرد اما نهايتا بايد بگويم سريال غربت يك اثر تكراري و نافرجام است!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون