• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۵ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5973 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۵ بهمن

نگاهي به شكاف بين تغذيه شهروندان

طبقه گرفتار سوءتغذيه و اسكيني‌هاي فيله‌ساز

زهرا علي‌پور

سوءتغذيه، حالتي است كه فرد، پروتئین مداوم و كالري لازم به‌ طور منظم دريافت نكند. كاهش روند رشد و ناتواني جسمي و آسيب‎پذيري نسبت به بيماري‌هاي ويروسي و... بخشي از عوارض ساده سوءتغذيه‌ در كشورهاست. در ايران اين مساله را بايد كنار جمعيت نزديك به تجربه سوءتغذيه‌ (فقر مطلق) بررسي كرد. همه اينها در حالي است كه يك مربي باشگاه در شمال تهران به «اعتماد» درباره مصرف روزانه بيش از حد پروتئين ورزشكاران باشگاه‌هاي محله‌هاي شمالي تهران و احتمال ابتلا به نقرس برخي‌ از آنها مي‌گويد. البته كه اين دوگانگي جمعيت ايراني‌ها به سياستگذاري و حكمراني مرتبط است؛ مثال ساده ضعف در سياستگذاري و دسترسي نابرابر به منابع كشور را مي‌توان در خبر «توليدات دامي در ايران 5 برابر رشد جمعيت است» ديد؛ معاون امور دام وزارت جهادكشاورزي در سال‌هاي قبل اين آمار را بيان كرده بود.

 

بيش از 6.5 درصد ايرانی‌ها

دچار سوءتغذيه‌اند!

نمره ۷.۹ ايران در شاخص سوءتغذيه در سال ۲۰۲۴

شاخص جهاني گرسنگي (GHI) ابزاري است كه از سمت سازمان‌هاي بين‌المللي براي اندازه‌گيري و بررسي همه‌جانبه گرسنگي در سطح جهاني، منطقه‌اي و ملي طراحي شده است. اين شاخص ابعاد متعدد گرسنگي را در طول زمان بررسي مي‌كند. هدف GHI افزايش آگاهي و درك مبارزه با گرسنگي، ارائه راهي براي مقايسه سطح گرسنگي بين كشورها، مناطق و جلب‌توجه به كشورهايي با سطح گرسنگي بالاتر است. نام ايران هم با وجود اينكه دارنده يكي از بزرگ‌ترين ذخاير نفت‌ و گاز دنياست در اين فهرست ديده مي‌شود. وضعيت ايران طبق نمودار زير در اين شاخص سبز رنگ است. با اينكه اين رنگ به‌ معني وضعيت هشدار يا حالت خيلي خطرناك نيست اما بايد توجه داشت كه اين عدد ميانگين جمعيتي است و يعني جمعيتي از ايراني‌ها در وضعيت پايين‌تر از اين ميزان قرار دارند.

 

از طرفي اين مساله براي ايران زماني خطرناك است كه خطرهاي اقليمي ، بحران‌هاي جمعيتي و... را هم در كنار آن بررسي كنيم. احتمال زياد اين عدد از آنچه در اين شاخص نوشته شده است، بيشتر هم باشد، چرا كه مطالعات ديگري نشان مي‌دهد كه نشانه‌هاي سوءتغذيه مانند كمبود وزن متوسط، 6% ايراني‌ها را درگير كرده است، كمبود وزن خفيف، 25%، كوتاهي قد شديد، 3%، كوتاهي قد متوسط، 8٪، كوتاهي قد خفيف %21، لاغري شديد، 1٪، لاغري متوسط، ​​5٪ و لاغري خفيف، 20٪ در ميان ايراني‌ها گزارش شده است.

 

وضعيت سوءتغذيه ايران در كنار لبنان و مراكش!

نكته مهم اين است كه اين شاخص‌ها گرسنگي را به معني آشفتگي مصرف كمبود كالري كافي تعريف مي‌كنند. سازمان خواربار و كشاورزي ملل متحد (فائو) محروميت از غذا يا سوءتغذيه را به عنوان مصرف هميشگي كالري بسيار كم براي تامين حداقل انرژي غذايي مورد نياز يك فرد براي داشتن يك زندگي سالم و پربار، با توجه به جنسيت، سن تعريف مي‌كند. همان طور كه از نمودار زير مشخص است، ايران بعد از لبنان و مراكش در جدول وضعيت اين شاخص است.

 

كشورهاي بعد از ايران اما با فاصله‌اي يك نمره‌اي از ما قرار دارند.

كوتاهي قد؛ عوارض سوءتغذيه 6 درصدي ايراني‌ها!

پژوهشگران تاثيرات سوءتغذيه را بيشتر از دريافت كالري مي‌دانند. يعني اين وضعيت نشان‌دهنده كمبود در انرژي، پروتئين يا ويتامين‌ها و مواد معدني ضروري است. سوءتغذيه، نتيجه دريافت ناكافي غذا از نظر نوع و تعداد (كميت يا كيفيت)، استفاده كم از مواد مغذي در بدن به دليل عفونت‌ها يا بيماري‌هاي ديگر يا تركيبي از اين موارد است.

به همين دليل در جدول زير كه يكي از تازه‌ترين بررسي‌ها در سال 2024 است عوامل مختلفي از تاثير سوءتغذيه بر جمعيت در سنين متفاوت را سنجيده است. 1.2درصد كودكان زير 5 سال به علت سوءتغذيه يا مولفه‌هاي مرتبط به آن مي‌ميرند.4.1 درصد كودكان بالاتر از 5 سال، وزن كمي نسبت به قد خود دارند كه نشان‌دهنده سوءتغذيه حاد است.

 

5.3 درصد از كودكان ايراني به علت سوءتغذيه مزمن، كوتاه‌قد هستند. درنهايت 6.5 درصد ايراني‌ها كالري مناسبي دريافت نمي‌كنند! براي بررسي ريشه‌اي اين مساله بايد به عوامل زمينه‌اي مانند ناامني غذايي خانوار، اقدامات ناكافي بهداشت مادر يا مراقبت از كودك يا دسترسي ناكافي به خدمات بهداشتي، آب سالم و بهداشتي اشاره كرد. همگي اين موارد در شاخص سوءتغذيه و نارسايي تامين مواد اوليه زندگي سالم هستند و به سياستگذاري‌ها و رفاه عمومي مردم يك جامعه مرتبط است. يك متخصص كادر درمان در يكي از بيمارستان‌هاي بزرگ كشور به «اعتماد» درباره بستري شدن كودكان به علت سابقه سوءتغذيه به‌شكل مادرزادي يا به‌شكل عمومي خبر مي‌دهد. اين پزشك كه حدود 15سال در چند بيمارستان تخصصي و عمومي كشور كار كرده، مي‌گويد: «متاسفانه با شروع فصل سرد و مقاومت نداشتن بدن اين كودكان به علت بيماري‌هاي ناشي از سوءتغذيه، تعداد بستري‌ها هم بيشتر مي‌شود. البته بارها ديده‌ام كه به علت هزينه‌هاي درماني، والدين به بيمارستان مراجعه نمي‌كنند و در مراجعه‌هاي بعدي، كودك با ضعف بيشتري بستري مي‌شود.»

 

۲۷ درصد ايراني‌ها با درآمد روزانه دو دلار زندگي مي‌كنند

در يكي از جديدترين گزارش‌هاي اداره آمار كشور (در تاريخ 18دي 1403) مشخص شد كه 27 درصد ايراني‌ها با درآمد روزانه دو دلاري زندگي مي‌كنند. در توضيح اين جدول آمده است كه اين عددها حاصل طرح هزينه و درآمد خانوار است.

 

اين در حالي است كه فقط هزينه‌هاي سلامت در ايران با سرعت چشمگيري در حال افزايش است. بخش قابل‌ توجهي از درمان‌ها از سبد خانوار اين دهك‌ها خارج مي‌شود.

 

يك ايران ديگر؛ هزينه‌هاي ميلياردي جراحي زيبايي و خطر افزايش مصرف پروتئين!

بر اساس استانداردهاي سازمان بهداشت جهاني، هر فرد بايد به ازاي هر كيلو وزن، يك گرم پروتئين مصرف كند. علاوه بر مواردي كه گفته شد، به‌نظر مي‌رسد جمعيت برخوردار ديگري هم در ايران وجود داشته باشند كه مصرف پروتئين‌شان متفاوت است.

در شبكه‌هاي اجتماعي به برخي از اين گروه «اسكيني» گفته مي‌شود. يعني افرادي كه با مصرف پروتئين، فيبر در رژيم روزانه در كنار ورزش‌هاي منظم و حرفه‌اي يا جراحي‌هاي زيبايي (مانند پيكرتراشي) بدني شبيه مدل‌هاي بدون بافت چربي اضافه پيدا مي‌كنند.

در يك بررسي ميداني از چند مربي باشگاه بدنسازي در محله‌هاي برخوردار تهران مصاحبه‌هايي كرديم و از آنها درباره مصرف پروتئين ورزشكاران اين باشگاه‌ها پرسيديم. نفر اول گفت: «البته بچه‌هاي ما، ورزشكارهاي حرفه‌اي نيستن، اما مصرف پروتئين روزانه و فيبر به ‌نسبت وزن‌ توصيه مي‌شه. بچه‌ها براي چربي‌سوزي هم بايد مواد مغذي مثل بادوم درختي رو دريافت كنن تا عضله‌سازي داشته باشند.» نفر دوم كه مربي يك باشگاه بزرگ‌تر است، مي‌گويد: «يادمه يكي از بچه‌ها آنقدر پروتئين زيادي مصرف كرد كه مدتي خطر ابتلا به نقرس پيدا كرد. البته ما به‌ شكل دايمي به بچه‌ها مي‌گيم كمي هم مصرف قرص‌هاي مكمل براي تنظيم اوره بدن رو فراموش نكنن و حتما گوشت سفيد استفاده كنند.» زنان و مردان در اين باشگاه‌ها در كنار مصرف روزانه پروتئين، قرص‌ يا پودرهاي مكملي براي ساخت عضله هم در رژيم غذايي روزانه‌شان دارند. برخي از اين پودرهاي مكمل به هزينه‌هاي ميليوني هم مي‌رسد. يكي از مربي‌هاي اين باشگاه‌ها از تهيه اين پودرهاي مكمل از كشورهاي ديگر مي‌گويد: «من براي مصرف خودم و چند تا از بچه‌ها اين قرص‌ها رو از تركيه مي‌خرم و براشون ميارم. برامون مهمه كه بچه‌ها قرص‌هاي باكيفيت بخورن.»

 

بنياد مستضعفان و وزارت رفاه هم نمي‌توانند پاسخگوي جمعيت فقير ايران باشند

هادي كهولي، اقتصاددان از دانشگاه City لندن در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره ريشه اين وضعيت گفت. به نظر او مهم‌ترين ريشه اين مساله، سرعت تغييرات اقتصادي و سياسي در يك كشور است: «منظورم از تغييرات، جابه‌جايي‌هاي اقتصادي و تاثير كلان آن بر زندگي و كشور است. ايران كشوري با تجربه عمومي فقيرشدن است. در اين وضعيت با توجه به مساله فساد، با تقريب خوبي، عده‌اي هم از كنار فقر مردم، ثروتمند مي‌شوند. اين دوگانگي موجب مي‌شود كه افراد طبقه متوسط و فقير جامعه نسبت به تمام قشر مرفه و برخوردار جامعه احساس بدبيني داشته باشند.» اين پژوهشگر ارشد دانشگاه سيتي لندن درباره وضعيت فقر در ايران باور دارد كه «به‌ شكل عمومي در 15 -10 سال اخير ما در حال فقير شدن بوديم و به ‌تناسب آن افراد و قشرهايي در حال ثروتمندتر شدن بودند. همين مساله موجب مي‌شود كه اين رفاه از طبقه متوسط جامعه هم گرفته و تجربه نوع ديگري از فقر در اين طبقه هم گسترده شود.» او ادامه مي‌دهد: «آسيب جدي فقر به طبقه متوسط بسيار خطرناك است، چرا كه نااميدي و خروج اين افراد از جامعه، خسران‌هاي به ‌مراتب سنگين‌تري دارد. كمرنگ‌ شدن اين طبقه به علت فقر، تعادل تصميمات سياسي را به‌هم مي‌زند.» هادي كهولي اين مساله را از سوءتغذيه گسترده‌تر مي‌بيند؛ چرا كه كشورهايي مانند ايران بدون تكنولوژي و تخصص نيروي انساني ماهر نمي‌توانند از اين مرحله گذر كنند و پيرو اين مساله هر گونه آسيب به سلامت شهروندان در ابعاد كلان اقتصادي هم براي آينده كشور خطرناك است. او درباره مصداق اين خطرهاي احتمالي به «اعتماد» مي‌گويد: «مهاجرت و نااميدي از سمتي و از بين رفتن نشاط اقتصادي و سياسي از كشور عواقب سنگيني دارد. از سويي نهادهاي بزرگ دولتي هم امروز نمي‌توانند كار جدي يا هدفمندي از پيش ببرند. در وضعيتي كه نزديك به 30 درصد مردم زير خط فقر هستند اساسا نهادهاي حمايتي مثل بنياد مستضفعان و وزارت رفاه براي جوابگويي اين جمعيت فقير ناكافي‌اند. در نگاهي گسترده‌تر به مساله فقر بايد به مسائل اجتماعي توجه كنيم. اينكه ما با پديده رها كردن نوزادان از سمت خانواده‌ها يا رها كردن سالمندان در خيابان‌ها بدون سرپرست روبه‌روييم. افزايش بزهكاري هم از ديگر مسائل اين وضعيت است. پيش‌بيني مي‌كنم كه وضعيت رشد طبقه فقير بيشتر هم شود، چراكه در اين آمار از 11 درصد طبقه فقير در سال ۹۰ به 30 درصد در سال ۱۴۰۳ رسيده‌ايم. تا زماني كه اصلاحات اقتصادي كلان، تصميم‌گيري‌هاي دقيق و جدي براي اصلاح وضعيت سياست‌ خارجه در كشور و برخوردهاي جدي با فساد در كشور رخ ندهد، بايد منتظر بدتر شدن وضعيت هم باشيم».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون