• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۲ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5978 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۱ بهمن

راه و رسم پوزش‌خواهي

نيوشا طبيبي

۱- سوءمديريت و عملكرد بد و كارنامه‌اي پر از خطا، محصول بسياري از مديريت‌هاي چند سال گذشته بوده و البته كه هنوز هم چنين است. عملكرد مديريت‌هاي خرد و كلان در دستگاه اجرايي گاه ختم به بروز اتفاقات ناگوار و خسارت‌هاي تاسف‌بار به جان و مال مردم شده. نگاهي به همين چند پرونده مفتوح ساليان گذشته، مويد عرض بنده است. از چاي دبش گرفته تا خبط و خطاي مسوولان وقت در پروراندن پديده‌اي مثل بابك زنجاني تا خطاهاي مديريت شهري تهران در فروش آثار با ارزش موزه امام علي، اصرار بر قطع درختان و ساخت و ساز در محوطه پارك‌ها تا ساخت مسجد در حريم موزه آبگينه و تئاتر شهر - كه هم تصرفي بي‌جهت و هم كاري نابخردانه در حق مكان بسيار مقدس مسجد بود - تا معضلات كوچك و بزرگ در حوزه‌هاي محيط زيست و ميراث فرهنگي، فقط بخش بسيار كوچكي از نابساماني‌هايي هستند كه اتفاق افتاده و گريبانگير ماست. خدا شاهد است كه قصد سياه‌نمايي ندارم، البته كه هزار كار خوب هم توسط مديراني كه در كار خود تجربه و دانش كافي داشته‌اند، انجام شده، اما خسارات ندانم‌كاري‌ها يا لجبازي‌هاي سياسي يا ناشايستگي مديريت‌ها بسيار زياد است. 
آنچه در شهرداري تهران اتفاق مي‌افتد، محصول ناآشنايي تيم مديريتي فعلي شهر با علم اداره كلانشهري در اندازه‌هاي پايتخت است. نمي‌شود يك شبه دانش اداره چنين شهري را كسب كرد، خوب نتيجه اين شيوه هم مي‌شود آلودگي و ترافيك و ناتواني در حفظ پاكيزگي شهر و ارتقاي كيفيت زندگي اهالي و در نهايت براي آنكه چشم رقباي سياسي هم كور بشود از قبولي در آزمون مديريت شهري و كنترل آلودگي هوا حرف بزنند. 
۲- نمي‌خواهم يادداشت سياسي بنويسم، اما اجازه فرماييد عرض كنم كه پديده «پوزش‌خواهي» از خطا و ناتواني و كم‌كاري كه راه و رسمي اخلاقي است و اتفاقا در سنت ادب و رفتار ايراني هم مولفه‌اي مهم است، يكسره فراموش شده و جاي آن را سينه سپر كردن و از خطاي خود دفاع كردن گرفته. از آنجايي كه رفتار مديران جامعه به آحاد جامعه تسري پيدا مي‌كند، اين پديده نپذيرفتن خطا و پوزش‌خواهي تبديل به فرهنگي فراگير شده و نامهرباني و دشمني و خشونت را در جامعه دامن زده است. 
چند سال پيش، اتفاقي بسيار ناگوار روي داد: محموله‌اي از خون‌هاي آلوده به ويروس ايدز از فرانسه وارد ايران و بدون آزمايش به بيماران هموفيلي تزريق شد، كام‌تان را تلخ‌تر نكنم تا امروز حدود ۲۰۰ نفر از آن بيماران در پي آن خطا جان سپرده‌اند و چه خانواده‌هايي كه از هم پاشيده شده و چه مظلومان بي‌دفاعي كه عزيزان‌شان جلوي چشم‌شان از بين رفته است. اگر مديران آن زمان مسووليت و خطاي خود را در آن پرونده مي‌پذيرفتند و مانند بسياري ديگر از كشورها از فرانسه طلب خسارت و غرامت مي‌كردند، اوضاع به شيوه‌اي ديگر جلو مي‌رفت و تبديل به زخمي باز و دردناك نمي‌شد. اين نمونه‌اي از صدها پرونده باز و مشابه است كه در آن خطايي صورت گرفته، مال‌ها و جان‌هاي مردم ضايع و هدر شده و هيچ كس هم حاضر به عذرخواهي و جبران مافات حتي به زبان نشده است. در مقابل خروارها خطاهاي دستگاه‌ها، تعداد مسوولان محترم و با اخلاقي كه ادامه كار خود را درست ندانسته و استعفا كرده‌اند به انگشتان دست هم نمي‌رسد. 
داستان فرونشست‌ها، بيابان كردن درياچه اروميه و تالاب‌هاي ديگر و آسيب شديد به محيط زيست ايران، صدماتي كه از تحريم‌ها بر ملك و ملت وارد شده، تخريب روزانه ميراث فرهنگي و تاريخي بر اثر ترك فعل يا تصميمات نادرست و هزار معضل ديگر كه مي‌تواند سياهه‌اي بي‌پايان درست كند، محصول مديريت‌هاي مبتني بر آزمون و خطا و عجله و نادانستن علم در اين حوزه‌هاست.
۳- نويسنده اين سطور، به شهادت رفقاي دور و نزديك از خوشبينان عالم است. اما كار چنان از حد گذشته كه جاي خوشبيني باقي نمي‌گذارد. آمدن دولت جديد با قصد و نيت وفاق البته كه اميدهاي فراواني را زنده كرده ولي كار سخت و ناهموار است. هنوز هم ترك فعل‌ها و اغماض‌هاي بي‌جهت يا پشت گوش انداختن‌ها و ولنگاري و بي‌ترتيبي در بسياري از حوزه‌ها به چشم مي‌آيد. 
مثلا در حوزه ميراث فرهنگي، اگرچه وزيري فرهيخته بر مسند نشسته، اما طرح‌هاي تخريب و تحديد آثار تاريخي و محوطه‌هاي باستاني همچنان در كار هستند. از آن بدتر ترك فعل دستگاه‌هاي نظارتي در اين حوزه است به‌طوري‌ كه سايت‌هاي تاريخي و آثار پيدا و پنهان گذشتگان ما، جولانگاه عده‌اي كلاهبردار و غارتگر شده كه با جسارت و گستاخي تمام عمليات خود را روي شبكه‌هاي اجتماعي هم به نمايش مي‌گذارند. 
به‌طور نمونه روي شبكه اينستاگرام حسابي وجود دارد به نام doctor_.... قهرمان پيج، خودش و شريكش را دكتر فلاني و دكتر فلاني معرفي مي‌كند. البته كه سر و وضع و ظاهر و شيوه سخن گفتن‌شان به هيچ‌وجهي به آدم دانشگاه ديده آن هم در رشته باستان‌شناسي و تاريخ و زبان‌هاي باستاني نمي‌خورد. آقايان به مردم آموزش گنج‌يابي مي‌دهند، گنج‌ياب و فلزياب مي‌فروشند، در كار دلالي آثار عتيقه جواهرات و سكه‌هاي باستاني و تاريخي هم هستند. لباس كماندويي به تن مي‌كنند، وارد گورها و دخمه‌هاي باستاني مي‌شوند، جلوي دوربين مدخل‌ها و ديواره‌هاي تاريخي را تخريب مي‌كنند و از اين ماجراجويي‌هاي‌شان لايو و ريلز و از اين قبيل چيزها درست مي‌كنند. صفحه‌اي اينستاگرامي اين يغماگر و مخرب آثار تاريخي كشورمان ۱۶۱ هزار دنبال‌كننده دارد! و البته كه كسي كاري به كارشان ندارد، اما اگر هنرمند سالخورده محترمي با همكار قديمي‌اش دست بدهد، چه‌ها كه نمي‌شود. علي‌القاعده در همين جرم تجاوز به گورها و دخمه‌هاي باستاني يا كلاهبرداري‌هاي احتمالي مدعي‌العموم محترم بايد از طرف ملت وارد شود و داد ما را بستاند.
۴- سخن به درازا كشيد، به شيوه زنده‌ياد حضرت استاد باستاني پاريزي و به قول بيهقي كه «از سخن، سخن شكافد». خلاصه كلام اينكه در عهد وفاق بد نيست شيوه پوزش‌خواهي از ملت و دست كشيدن از طلبكاري و سينه ستبر كردن و چشم دريدن، به زبان خود را نوكر مردم خطاب كردن و در عمل و رفتار خود را خدايگان ديدن، تغيير كند. اگر ترك‌ فعلي رفت، خطايي شد، نابلدي و بي‌ترتيبي‌اي در كار بود، استعفا و عذرخواهي مي‌تواند نام نيكي از عامل خطا به جا گذارد. به خدا اين مناصب، اين دنيا و اين زندگي، فاني و از دست رفتني است، يادتان نرود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون