• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۴ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5980 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۴ بهمن

بررسي حواشي داوري جشنواره فيلم فجر در گفت‌وگو با رضا درستكار، یکی از داوران

داوري نمي‌كنيم، داوري مي‌شويم!

جايزه‌ها از حافظه‌ها مي‌روند، ولي هنر هنرمندان برجاي مي‌ماند

تينا جلالي

چهل و سومين جشنواره ملي فيلم فجر با تمام ضعف و قوت‌هايش به خاطره تبديل شد و اتفاقات و حواشي آن به پايان رسيد. دوره‌اي را پشت سر گذاشتيم كه ذات حضور بعضي فيلم‌ها در جشنواره پرسش‌برانگيز بود. تعداد 32 فيلم براي رقابت در كسب سيمرغ در بخش مسابقه كلافه‌كننده بود و منتفي شدن نمايش «قاتل وحشي» اعصاب اهالي رسانه و منتقدان را به هم ريخت، جشنواره‌اي كه حواشي آن از متن بسيار زياد‌تر بود و هر روز موضوعي براي پرسش وجود داشت.

با تمام اين انتقادات اما استقبال از اين رويداد زياد بود و فيلمسازان و بازيگران شناخته شده زيادي در جشنواره شركت كرده بودند و فيلم‌هاي خوبي هم در اين دوره اكران شد، از پيرپسر گرفته تا زيبا صدايم كن و ناتوردشت و بازي را بكش و رها و... .

مهم‌ترين نكته اين جشنواره اما در مراسم اختتاميه اتفاق افتاد، آنجايي كه برندگان اين رويداد با پيش‌بيني‌هاي منتقدان و اهالي رسانه، زمين تا آسمان تفاوت داشتند و انتخاب داوران باعث تعجب بود، ‌فيلم‌هايي سيمرغ دريافت كردند كه حتي به ذهن كسي هم نمي‌رسيد و بازيگراني تقدير شدند كه تصورش را نمي‌كرديم... .

ما با رضا درستكار يكي از اعضاي هيات داوران اين رويداد مهم و معتبر سينمايي گفت‌وگويي داشتيم و درباره همه حواشي اين جشنواره از او سوال كرديم كه ماحصل گفت‌وگوي يك ساعته ما پيش روي شماست.

 

‌جناب درستكار اين مصاحبه را ما زماني انجام مي‌دهيم كه تنها يك ساعت است مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر را پشت سر گذاشتيم، به عنوان آغار بحث بفرماييد چطور شد داوري فيلم‌ها را پذيرفتيد؟ تا جايي كه خاطرم هست شما در چند سال اخير به واسطه اتفاقاتي كه در كشور افتاده بود در جشنواره شركت نداشتيد.

روزي كه به من از طرف جشنواره زنگ زدند؛ تا آن زمان هيچ برنامه و پلني براي حضور در جشنواره نداشتم، همان‌طور كه گفتيد به دليل اتفاقاتي كه در سه سال گذشته در كشور شاهد بوديم اصلا در جشنواره شركت نكرده بودم، چراكه معترض شرايط فرهنگي به وجود آمده در كشور بودم و ترجيح مي‌دادم خودم را حذف كنم، اما خب آنچه در نيمه اول سال شاهد بوديم با آنچه الان در نيمه پاياني سال مي‌بينيم در شيوه زندگي مردم تفاوت بنيادين دارد. منكر فشارهاي اقتصادي شديد نمي‌شوم كه بسيار مقوله‌اي رنج‌آور است. تمام اطرافيانم از خواهر و برادرم گرفته تا دوست و آشنا و همكار همه مبتلابه فشار اقتصادي هستيم، اما با يك نگرش و با اميد به بهبود، خودمان هم بايد به بهبود شرايط كمك كنيم، از همين رو وقتي به من زنگ زدند با اينكه مي‌‌دانستم عده‌اي ممكن است خوش‌شان نيايد، اما پذيرفتم و آن را حمل بر احترام به حرفه و صنف منتقدان و نويسندگان سينمايي تلقي كردم. هيچ اطلاعي هم از ديگر داوران نداشتم، فقط و فقط به دليل اعتمادي كه به آقاي شاهسواري داشتم و از آنجايي كه من مدت‌ها عضو شوراي مركزي انجمن منتقدان بوده‌ام و با آقاي شاهسواري در خانه سينما مراودات نظري داشتم و مي‌دانستم آدمي بسيار حرفه‌اي، محترم و خوبي هستند داوري را پذيرفتم، وقتي هم به جشنواره رفتم، ديدم داوران ديگر بسيار بهتر از من و از افراد متخصص سينما انتخاب شده‌اند. خيلي هم خوشحال شدم. آن تغييرات سازنده را مي‌توانستي به عينه در اين انتخاب‌ها ببيني.

 

‌البته شما سال‌هاي سال است كه در جشنواره‌هاي مختلف به عنوان داور حضور داريد.

بله، اين چهل‌وپنجمين داوري من بود، در قالب هيات‌هاي انتخاب و داوري (فيلم و كتاب) در جشنواره‌ها، تا به حال دو بار هم عضو هيات انتخاب جشنواره فيلم فجر بوده‌ام، اما براي اولين‌بار بود كه در هيات داوران جشنواره فيلم فجر قرار مي‌گرفتم. دوستان ديگر در هيات داوري، همه درجه يك بودند، روزهاي خيلي خوبي را گذرانديم، در يك فشار چند روزه خودمان و تجربيات‌مان و دانش‌مان را محك زديم و در ضمن به آرا و نظرات ديگر دوستان و رسانه‌ها هم توجه داشتيم.

‌جناب درستكار، يكي از بحث‌هاي حاشيه‌اي هيات داوران امسال، انصراف بهرام رادان از جمع شما بود، بعضي معتقد بودند ايشان تعمدا از بخش داوري كنار كشيدند.

خير، اين‌طور نيست، آقاي رادان قول مساعد براي حضور در ميان داوران را داده بود حتي روزهاي ابتدايي گفته بود كمتر فيلم ببينيد تا من به جمع شما ملحق شوم و با هم فيلم‌ها را ببينيم. اما از آنجايي كه در سفر خارج و سر فيلمبرداري بودند جور نشد كه در جمع ما حاضر شوند، ادب كردند، ويس فرستادند، نامه عذرخواهي هم نوشتند .

‌چرا داور ديگري اضافه نشد؟

دو نكته اينجا مطرح بود، اول اينكه ما چهار روز از داور جديد جلو بوديم، روزي 4 فيلم تماشا مي‌كرديم، يعني 16 فيلم ما تماشا كرده بوديم، همين نكته‌اي بود كه آقاي رادان ديگر نمي‌توانست به ما ملحق شود. اين را هم بگويم در تمام روزهايي كه ما داوري فيلم‌هاي جشنواره را بر عهده داشتيم فقط يك روز استراحت كرديم، فشرده هر روز فيلم مي‌ديديم، اما به هر حال اگر بازيگر ديگري به جمع ما اضافه مي‌شد خيلي خوب بود، اما تقريبا غالب افراد اسم‌ورسم‌دار آنها در ميان فيلم‌هاي بخش مسابقه فيلم داشتند و نمي‌توانستند داوري را قبول كنند.

‌براي زوج شدن راي مشكلي نداشتيد؟ نظر ديگر داوران چه بود؟

وقتي آقاي شاهسواري در اين باره با ما صحبت كرد، به او گفتيم كه براي ما فرقي نمي‌كند و تلاش مي‌كنيم اختلافي در داوري پيش نيايد. اما وقتي راي ما سه به سه مي‌شد، مي‌خنديديم، اما 90 درصد راي‌ها اقناعي بود و اكثر راي‌هاي ما هم زير 5 راي نبود.

‌بپردازيم به اصل ماجرا و همان ويترين سال آينده سينماي ايران كه بازتاب آن را در جشنواره امسال فيلم فجر ديديم، آقاي درستكار آيا حضور 32 فيلم در بخش مسابقه زياد نبود؟

بله، زياد بود. هم در مقام منتقد و هم در مقام داور اينجا مي‌گويم، تعداد 32 فيلم در بخش مسابقه به استانداردهاي يك جشنواره آن هم در بازه زماني 10 روز لطمه مي‌زند و به نظرم هم بايد فيلم‌هاي بخش مسابقه كمتر و هم جوايز كمتري داده مي‌شد. خب اين نكته را بدانيم كه احتمال دارد به لحاظ موضوع منافع ملي با سليقه شخصي من قابل انطباق نباشد و دو چيز ديگر باشند. من وقتي قبول كردم در اين جشنواره حضور پيدا كنم به معيارهاي آن تن در مي‌دهم. اما اگر خودم دبير جشنواره بودم و سليقه من بود يا از اعضاي برگزار‌كنندگان بودم اين جشنواره را با 10 يا 15 فيلم برگزار مي‌كردم، هم كيفيت فيلم‌ها بالا مي‌رفت و هم مخاطبان با حوصله‌اي بيشتر فيلم‌ها را مي‌ديدند. اما خب چه كنيم كه جشنواره ما شبيه هيچ جشنواره‌اي در جهان نيست، يكسري جوايزي در بخش‌هاي مختلف اعم از صدابرداري، صداگذاري، طراحي لباس و غيره مي‌دهند كه در هيچ جشنواره ديگر شاهدش نيستيم.

‌اين موضوع آيا خوب است يا بد؟

در پاسخ بايد گفت هم خوب است و هم بد. به نظرم اين جشنواره بيشتر به جشن ملي شباهت دارد. اشكال هم ندارد، اما اگر بخواهيم به جشنواره‌اي استاندارد برسيم بايد زيرساخت‌ها را قوي كنيم و تغييرات زيادي بدهيم. به هر حال من يك عنصر از ساير عناصر ناوگان جشنواره بودم و اين موضوع را از همان اول پذيرفتم، نه من كه همه هيات داوران اين موضوع را پذيرفتند. من به كشورم و منافع ملي آن احترام مي‌گذارم و طبيعي است كه در شرايط ويژه، سليقه خودم را ذيل آن تعريف مي‌كنم نه بر آن.

‌حالا نظرتان درباره كيفيت فيلم‌هاي جشنواره امسال چيست؟

بازگشت به سينماي گلخانه‌اي! به ‌عينه نيمي از فيلم‌ها فضاهايي كهنه داشتند كه اين موضوع طبيعتا محصول تفكر مديران سه سال گذشته است.اين فيلم‌هايي كه من در جشنواره ديدم بخش بيشتري از آنها كمكي به جريان فزاينده سينما نمي‌كند كه هيچ، اصلا به اكران عمومي در نمي‌آيد. خودتان در جشنواره ملاحظه كرديد مخاطبان جشنواره با آنها كنار نيامدند تا چه رسد به مخاطبان اكران عمومي .

‌پرسش اصلي همين است كه چطور اين فيلم‌ها در جشنواره اكران مي‌شود؟

من نظرم اين است كه چون اولين سال بعد از دولت سيزدهم اين جشنواره برگزار شد، مسوولان با كمي اغماض به فيلم‌ها نگاه كردند و حتي دلجويي هم چاشني اين نگاه بود و طبيعتا حضور اين فيلم‌ها در جشنواره در راستاي شعار دولت هم صورت گرفت تا وفاق ملي به وجود بياورند و شعارهاي دولت جنبه اجرايي بگيرد. ولي خب من هم مي‌دانم اكثريت فيلم‌ها ضعيف بودند. من كه جاي هيات انتخاب نيستم ولي فكر مي‌كنم هيات انتخاب هم با تعامل و مدارا به فيلم‌ها راي دادند و نكته مهم‌تر اينكه اگر اين فيلم‌ها در جشنواره به نمايش در نمي‌آمد بعد محل اعتراض مي‌شد كه كيفيت فيلم‌ها فلان و بهمان است و جشنواره چه است و چه نيست... .

ما خوب مي‌دانيم كه فيلم‌هايي مثل غريزه، پيرپسر، قاتل وحشي و ركسانا كه در دولت قبل دچار مشكل شدند و توقيف بودند و مسوولان در دوره قبل لاپوشاني كردند، آثاري به مراتب بهتر از محصولات ارايه شده بود. كارها همه تلنبار شد و رفع گره از آنها بر عهده مسوولان سينما در اين دولت افتاد. اميدوارم كارگزاران فرهنگي بتوانند اين فيلم‌ها را اكران كنند تا لطمه‌اي به سينماي ملي ما نخورد. راستش! دارم فكر مي‌كنم كه به حساس‌ترين دوره تاريخي خود در زمينه‌هاي فرهنگي رسيده‌ايم. تصميم‌سازي‌ها الان واقعا بايد درست و مستدل باشد و درصد خطاها بسيار كم.

‌شما در جريان هستيد كه چرا فيلم قاتل وحشي براي اصحاب رسانه اكران نشد؟

ما هم طبيعتا پيگير بوديم، اما اين نكته را بدانيد، آقاي شاهسواري سينماگر هستند، مثل ما در بخش خصوصي كار مي‌كنند، مي‌دانم ايشان تمام تلاش خود را كرد كه فضاي اكران اين فيلم را در جشنواره به وجود بياورد، قرار بود اين فيلم در جشنواره اكران شود، اما در لحظه‌هاي آخر اتفاقاتي افتاد كه در يد آقاي شاهسواري نبود. اين فيلم پروانه نمايش خارجي دارد، اما تا به امروز نتوانسته در داخل اكران شود.

اجازه دهيد اينجا نكته‌اي براي شما تعريف كنم، فيلم قاتل وحشي را سال 1398 كه من در هيات انتخاب جشنواره فيلم فجر بودم به دبيري آقاي داروغه‌زاده ديده بودم و از همان زمان دوست داشتيم در جشنواره باشد، اما دو اشكال آن زمان وارد بود؛ اول اينكه فيلم فاين‌كات نبود يعني كامل نبود و نكته دوم اينكه مشكلات مالي وجود داشت و تهيه‌كننده مانع حضور فيلم در جشنواره شد. ما آن سال با ديگر اعضاي هيات انتخاب شرط كرديم كه بگوييم اين فيلم را نديديم تا فيلم آقاي نعمت‌الله سال آينده در جشنواره باشد، اما سال بعد همانا و كرونا همانا و بعد بازي‌هاي سياسي گريبان فيلم را گرفت و هنوز كه هنوز است قاتل وحشي اكران نشده. امسال هم اجازه ندادند! اما اين را بگويم كه بالاخره قاتل وحشي اكران مي‌شود و روسياهي براي آنهايي مي‌ماند كه تا به امروز فيلمساز و سينماي ايران را اذيت كرده‌اند كه اين فيلم اكران نشود. به ‌قول خودشان حق‌الناس است.

‌آقاي درستكار بسياري از سوال‌هايي كه از شما مي‌پرسيم در مقام منتقد است و قطعا به مسووليت داوري مربوط نيست، نظر شما درباره حضور فيلم كمدي آن هم بي‌كيفيت در جشنواره چيست؟

من معتقدم مسوول جشنواره نگاهي پدرانه‌اي به سينماي ايران داشت و سبدي كامل از تنوع محصولات را به مخاطب ارايه داد و خب صحبت‌هايي هم هست كه مردم شرايط مطلوب و درستي ندارند با تماشاي اين فيلم‌ها كمي حال‌شان خوب شود. به اين منظور دو سه، كمدي هم در جشنواره شركت داده شد، اما نكته مهم آن، اين بود كه اين فيلم‌ها اساسا كمدي نبودند و آثاري بسياري ضعيف از آب در آمدند كه مردم هم نپسنديدند.

‌و جالب اينكه خود مردم در جشنواره از كمدي‌ها استقبال نكردند.

آخر اين فيلم‌ها كمدي نيستند، شبه‌كمدي‌هايي هستند با ساختارهايي به ‌شدت شل و وارفته. منطق روايي ندارند و سازندگان‌شان هم به مسائل فني و هنري كه توجهي ندارند. با انواع ترفندها مي‌خواهند مخاطب را بخندانند كه مردم هم نمي‌خندند و دوره‌شان دارد سر مي‌آيد. اين نكته را هم بايد در نظر گرفت كه مخاطبان جشنواره اغلب از افراد متفكر و فرهيخته هستند كه به تماشاي هر فيلمي نمي‌نشينند و از فيلم كمدي ضعيف هم خوش‌شان نمي‌آيد. اين فيلم‌هاي كمدي كه در جشنواره نمايش داده شد به نظرم ضعيف‌ترين فيلم‌هاي كمدي سينماي ايران در طول اين سال‌ها بود.

‌آقاي درستكار داوري امسال با حواشي زيادي همراه بود. نظر شما چيست؟

اينكه قانون يك جشنواره را قبول كنيم و بعد بخواهيم عليه آن حرف بزنيم به نظرم جرزني است. اما من يك راي از شش راي بودم اگر داوري امسال جشنواره خوب بود من هم سهم داشتم، اما اگر هم بد بود باز هم سهم داشتم. همان روز اول به ديگر دوستان در هيات داوري گفتم كه ما فيلم‌هاي جشنواره امسال را داوري مي‌كنيم، اما در وهله اول خودمان داوري و قضاوت مي‌شويم. بايد حواس‌مان جمع باشد. در جلساتي كه داشتيم جدل و گفت‌وگو زياد داشتيم، زورمان را زديم، اما قبول كنيد فيلم‌ها تفاوت بنيادين با هم نداشتند. اصلا شك نكنيد كه اگر فيلم پيرپسر در جشنواره بود در همه بخش‌ها لايق جايزه بود و من به حرف منتقدان احترام مي‌گذاشتم. اما وقتي قريب به اتفاق فيلم‌ها كيفيت متوسط داشتند، وقتي فيلمي شاخص در جشنواره نداشتيم، وقتي سويه فيلم‌ها محافظه‌كارانه بود چاره‌اي هم جز اين انتخاب‌ها نبود. موافقم كه جوايز بين تمام شركت‌كنندگان تقسيم شد، قبول دارم و اين ضعف است، اما اين را هم قبول ندارم كه اگر هيات داوران ديگري بودند سليقه ديگري داشتند و جوايز به برگزيدگان ديگري مي‌رسيد، معيار زيبايي‌شناسي مگر تفاوت مي‌كند؟! اينجا ديگر سليقه بحث نيست، ما سعي كرديم ارزش‌هاي فيلم‌ها را ببينيم و شناسايي كنيم كه در اين شناسايي قطعا من سهم داشتم باز هم مي‌گويم اگر داوري خوب بود من هم سهم داشتم، اگر بد بود من هم سهم داشتم.

‌يعني راي شما اين افراد بودند؟

بله، قاطعانه مي‌گويم كه 90 درصد راي من اين افراد بودند. ولي اين نكته را هم بگويم دوستاني كه مرا مي‌شناسند، مي‌دانند كه در داوري‌ها تلاش مي‌كنم به بخش هنري سينما توجه كرده و سهم آنها را در داوري‌ها لحاظ كنم. در تمام سال‌هاي فعاليتم از بخش هنري دفاع كرده‌ام، يادداشت نوشته‌ام و... در بخش داوري جشنواره امسال هم همين نگاه را اتفاقا پررنگ‌تر دنبال و سعي كردم انتخاب‌ها كليشه‌اي و دمده و از روي مصلحت و غيره نباشد. باز هم مي‌گويم زورم را زدم، اما نقدها را مي‌پذيرم. انسانيم و دچار انواع خطا؛ اما از راي‌هايي كه داديم پشيمان نيستيم شايد خطا كرده باشيم، اما تماشاي 32 فيلم در بازه زماني دوازده يا سيزده روزه ضريب خطا را بالا مي‌برد، اما اين نكته را فراموش نكنيد كه بسياري از اين فيلم‌ها جايزه اصلي‌شان را از زمان مي‌گيرند، در چند سال اخير افرادي سيمرغ‌شان را گرفتند كه من اسم فيلم‌شان را يادم نمي‌آيد. فيلم‌هاي خوبي هم در اين جشنواره بودند كه جايزه نگرفتند، قبول‌شان داريم.

‌نكته‌اي بسيار درباره داوري مدنظر بود اينكه بعضي فيلمسازان در اين دوره جايزه نگرفتند كه تصور مي‌شد جوايز به آنها برسد و فيلم‌شان هم انصافا بد نبود.

از آن سال‌ها كه علي معلم در قيد حيات بود و من داور جشن حافظ (12 دوره) بودم هميشه از سهم‌دهي در جشنواره دوري كردم. خاطرم هست در آن سال‌ها در جشن حافظ سه سال پشت سر هم به آقاي رضا دلپاك جايزه داديم، طوري كه همه صداي‌شان بلند شد، اما من قاطعانه پاي راي خودم ايستادم و گفتم تا زماني كه فاصله رضا دلپاك با نفر بعدي صد پله است بايد به رضا دلپاك جايزه داد .

اين را هم بگويم كار اين فيلمسازان هم حتما جايزه و جايگاه دارد، اما نگاه ما در داوري اين بود كه مثلا در فيلم شمال از جنوب غربي، مصطفي زماني بار كل فيلم را به دوش مي‌كشيد يا خانم نادري در شوهر ستاره بار فيلم بر دوشش بود. خانم نادري در فيلم شوهر ستاره، فاصله زيادي با خودش داشت و قصه روي او مي‌چرخيد. فرقي كه هيات داوري امسال هم داشت، اين بود كه استادان مسووليت داوري را بر عهده داشتند، از آقاي كمال تبريزي و آقاي رييسيان كه خودشان تجربه كار با استادان بازيگري نظير پرويز پرستويي يا ليلا حاتمي و ... را داشتند، آقاي زرين‌دست يا خانم مهاجر كه سال‌هاست در سينما كار مي‌كنند يا آقاي ضرغامي كه انسان بسيار درجه يكي هستند، روي خواسته‌شان تاكيد داشتند، اما به نظرات بسيار توجه مي‌كردند. قاطعانه مي‌توانم بگويم كه اين دوره از جشنواره هيات داوران بسيار دوستانه و آرام روزها را پشت سر گذاشتيم با راي‌هايي بسيار آسان. ظرف دو ساعت جمع‌بندي كرديم و تمام.

‌آقاي درستكار نگاه سياسي در جشنواره حاكم بود؟ از نهادي يا ارگاني به داوران فشار وارد شد؟

همان روز ابتدا به آقاي شاهسواري گفتم كه من آدم ارگاني نيستم، ملاك فيلم‌ها برايم ارگان و نهاد نيست، اما او در جوابم گفت خير، اصلا ملاك داوري‌ها ارگان و نهاد نيست. اتفاقا تا روز آخر مي‌خنديديم و به آقاي شاهسواري مي‌گفتيم اگر نظري، ديدگاهي هست به ما بگوييد، اما اصلا فشاري روي داوران نبود. دو ساعت مانده به اختتاميه نظرات‌مان را به جشنواره داديم. همه‌ چيز در آرامش و نهايت احترام به پايان رسيد. خودم به شخصه خدا را شكر كردم كه داوري بسيار شسته و رفته و بسيار متين صورت گرفت. به تمام برگزيدگان از صميم قلبم تبريك مي‌گويم به آنهايي كه جايزه نگرفتند هم از صميم قلبم تبريك مي‌گويم كه در اين شرايط بسيار بسيار سخت كشور فيلم داشتند و تاريخ سينماي ايران را ياري دادند. ما همه سوار يك كشتي هستيم و به قول معروف كشتي به راه خودش ادامه مي‌دهد.

‌آقاي درستكار شما خودتان كه مي‌دانيد فيلم پيرپسر كيفيت خوبي دارد، نمي‌شد كه به اين فيلم جايزه‌اي داده شود؟

ببينيد ركسانا و غريزه را نديدم، اما پيرپسر را ديدم اما واقعا نمي‌شد، اگر اين فيلم در بخش مسابقه بود قطعا جايزه مي‌گرفت و البته بايد به ساير حاضران جشنواره هم احترام گذاشته مي‌شد.

جايزه‌ها از حافظه‌ها مي‌روند و هنر هنرمندان برجاي مي‌ماند. اگر درباره بهروز وثوقي و فريدون گله سخني گفتم، همين بود. به تاريخ نگاه كنيم. گله فراموش شده بود و بهروز وثوقي 40 سال است كه مهاجرت كرده، اما همه ما دوستش داريم به‌ خاطر كندو، قيصر، گوزن‌ها و... .

‌ضمن خسته نباشيد، ممنونم كه وقت‌تان را به ما اختصاص داديد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون