به بهانه شصت و سومين سالگرد كودتاي 28مرداد
اتكا به نيروي داخلي، نيازامروز صنعت نفت
محمد علي خطيبي٭
امروز شصت و سومين سالگرد كودتا عليه دولت ملي ايران است. دولتي كه مهمترين يادگاري كه از خود باقي گذاشت ايده ملي شدن صنعت نفت و قطع شدن دست خارجيهااز سرمايههاي ملي مردم ايران بود. صنعت نفت ايران از آن زمان تاكنون چهار برهه حياتي را از سرگذراند كه پرداختن به آن در شرايط كنوني و پساتحريم از اهميت بالايي برخوردار است. بحث ملي شدن صنعت نفت، بحث مثبتي بود كه در آن زمان تلاشهايي براي عملي كردن آن انجام شد و دستاوردهايي هم از خود به جاي گذاشت كه با كودتاي امريكايي 28 مرداد ماه 1332 بخش عمدهاي از اين دستاوردها بر باد رفت. در منطقه خاورميانه ايران پيشگام ملي شدن دولتها شد اما مشكلات عديدهاي براي دولت ملي به وجود آمد. مشكلاتي از جنس مشكلات اخير كشور، زيرا در آن زمان هم نفت ما توسط ابرقدرتها و بهويژه انگلستان با تحريم روبهرو شد و همين تحريمها پايههاي كودتايي را كه چندي بعد رخ داد را محكم كرد. بعد از كودتا متاسفانه بخش عمده دستاوردهاي رهبران و ايدهپردازان نظريه ملي شدن صنعت نفت بر باد رفت و نهايتا امريكا جاي انگليس را در صنعت نفت ايران گرفت، هر چند كه در ظاهر به نظر ميرسيد كه نفت ايران ملي شده است. اما اين مسائل باعث نشد كه مردم ايران آرمان ملي خود را فراموش كنند و متعاقب انقلاب اسلامي، اين آرمان تحقق يافت. درواقع در دولت ملي دكتر مصدق، ايده و جرقهاي زده شد كه با تاخيري 25 ساله جامه عمل پوشيد. در نتيجه، ملي شدن صنعت نفت ايران عملا در دوران بعد از انقلاب اسلامي انجام شد. بعد از انقلاب 18 هزار مستشار، نيروي متخصص و شركتهاي خارجي از كشور رفتند و عملا اداره امور به دست نيروهاي داخلي و ايراني افتاد. نيروهايي كه خود از فعالان انقلاب بودند و با اعتصابات خود كمر رژيم شاهنشاهي را شكستند، بعد از انقلاب هم و حتي در دوران جنگ و بمباران پالايشگاهها هم اجازه ندادند كه اين صنعت تعطيل شود و آن را سر پا نگه داشتند. صنعتگران نفت، با تمام مشكلاتي كه بعد از انقلاب وجود داشت، نشان دادند كه دست از منافع ملي خود نميكشند و اجازه نميدهند كه توليد نفت متوقف شود. آنها با اين كار، تواناييهاي خود را به رخ جهانيان كشيدند. بعد از انقلاب اسلامي و بهويژه بعد از آغاز جنگ تحميلي، صنعت نفت بهطور تمام و كمال در اختيار ايرانيان بود و كماكان هم در دست توليدكنندگان و صنعتگران داخلي است. در دوران دفاع مقدس، صنعت نفت ما باز هم آبديدهتر شد و در آزموني سخت، باز هم سربلند بيرون آمد. در آن زمان امنيت بخش زيادي از پالايشگاههاي كشور با خطر رو بهرو شد اما، فعالان نفت به هيچوجه از مسووليت خود شانه خالي نكردند و توانستند كاري كنند كه فروش نفت ما در بدترين شرايط نظامي هم متوقف نشود. اما سختتر از آزموني كه در دوران پيش از كودتاي 28 مرداد، انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي، آزموني بود كه در دوره اخير صنعت نفت ايران در مقابل تحريمها از سر گذراند. فشاري كه در ايران دوران اخير به اين صنعت آمد، به واقع اگر بيشتر از فشار زمان جنگ نبود، كمتر از آن هم نبود. در تحريمهاي اخير صنعت نفت در تمام زمينههاي از خريد تجهيزات تا فروش، از حمل و نقل تا بيمه و خلاصه در هر جايي كه احتمال تحرك اين صنعت بود، با محدوديتهاي قابل ملاحظهاي مواجه شد. حتي خريداران نفت و انرژي ايران هم زير فشار قرار گرفتند كه ديگر از ايران خريد نكنند، يا شركتهاي كشتيراني با تهديدهاي دول غربي رو بهرو شدند. در حالي كه در زمان جنگ هشت ساله، مهمترين فشاري كه به اين صنعت آمد بمباران بود، در دوران اخير از همه طرف با فشارهاي طاقت فرسا رو بهرو شد. اين فشارها شبيه فشاري بود كه در ابتداي دهه 30 به دولت ملي وارد شد با اين تفاوت كه گستره آن بهمراتب بيشتر بود. اگر صنعت نفت ايران تجربيات دوران كودتا، انقلاب اسلامي و جنگ را نداشت، قطعا نميتوانست در دوران اخير سرپا بماند. درنتيجه ما بايد از اين چهار مرحله بياموزيم، زيرا هر كدام از اين دوران درسهايي دارند كه با هزينههاي گزافي از سر كشور باز شدند. مهمترين درس تمام اين دوران، اين است كه بايد به نيروي داخلي خود متكي باشيم، چرا كه قطعا اگر اتكا به نيروي داخلي نبود، در دوران جنگ يا تحريمهاي اخير، قطعا صنعت نفت ما از رمق ميافتاد. اتكا به نيروهاي داخلي از اين جهت حايز اهميت است كه صنعتگر داخلي تا به آخر با ايران و كشور خود ميماند و به هيچوجه حاضر نيست وطنفروشي كند. در دوران پساتحريم كه احتمالا با سرمايهگذاريهاي خارجي روبهرو ميشويم، نبايد نيروهاي داخلي را با بيمهري رنجاند، چرا كه اگر آنها نبودند كشور خيلي زودتر با توفانهاي سهمگين و جانكاه رو بهرو ميشد. علاوه بر اين از مسير تجربيات چند دهساله صنعت نفت، امروز نيروهاي توليدي كشور توان اين را دارند كه علاوه بر داخل، در پروژههاي كشورهاي ديگر هم وارد شوند. با اين كار ميتوانيم بيش از پيش از دريچه صنعت نفت و انرژي كشور به تقويت اقتصاد ملي دست بزنيم. ايده حاكم بر دولت ملي دكتر مصدق، جرقهاي بود كه هر چند در كوتاهمدت شكست خورد، اما تبديل به يك خواست مردمي و تودهاي در كشور شد. جرقهاي كه با چند سال تاخير به ثمر نشست و امروز ما ميتوانيم قاطعانه اعلام كنيم كه صنعت نفت ما ملي و متكي به نيروي ايراني است. ٭ سفير سابق ايران در اوپك