سيد علي صالحي: نام فيلمتان اقدام به مصادره شعر من است
هاتف عليمرداني: به صورت شفاهي اجازه گرفته بوديم
رضا صديق/ اقتباس از شعر و داستان يكي از رايجترين مسيرهايي است كه سينماگران براي بناساختن بنيان يك فيلم به سراغش ميروند اما گاهي هم ممكن است كه فيلمساز نه از روايت و روند و حجم يك اثر ادبي كه تنها از يك عبارت، نام يا اصطلاحسازي استفاده كند كه اين با اقتباس متفاوت است. همين موضوع هم هميشه محل مناقشه بوده است كه نتيجهاش كسب اجازه و اطلاع دادن به صاحب اثر ادبي است و حتي پرداخت مبلغي جهت استفاده. البته كه هميشه هم در انتهايش حرف و حديثي باقي ميماند و ماجرا به همين چيزها ختم نميشود. اگر صاحب اثر يا اصطلاح ادبي منحصر به ادبياتش راضي نشود از اين معامله يا ماجرا. اين نخستين بار نيست كه نويسندگان و شاعران نسبت به اهالي سينما شكوه ميكنند كه چرا از نام شعر، نام داستان يا اصطلاحسازي شعر و داستاني از ما بدون اجازه استفاده كردهايد. در آخرين نمونه آن سيدعلي صالحي، شاعر نامآشناي معاصر در متني كه در اختيار خبرگزاريها گذاشته است نسبت به فيلم «مردن به وقت شهريور» معترض شده و نوشته: «به اطلاع ميرساند كه فيلم «مردن به وقت شهريور» هيچ ارتباطي با مجموعه شعر «عاشق شدن در دي ماه/ مردن به وقت شهريور» ندارد و مسوولان و كارگردان اين فيلم بدون اجازه رسمي و كتبي از شاعر، اقدام به مصادره اين عنوان كردهاند. از آنجا كه كارگردان اين فيلم اعلام كرده است كه استفاده از شعر صالحي با اجازه او بوده، قانونا اعلام ميشود كه اگر اجازهنامهاي دارند، حتما منعكس كنند وگرنه مخاطبان سينماي ايران بايد مطلع شوند كه اين گونه سرقتهاي آشكار، شايسته جامعه هنري نيست.»
سيدعلي صالحي مجموعه شعري را تحت عنوان «عاشق شدن در دي ماه/مردن به وقت شهريور» در سال 1392 از نشر مرواريد منتشر كرده كه اكنون بخش دوم نام اين مجموعه شده است عنوان فيلم در حال اكران هاتف عليمرداني. فيلمي كه در خلاصه داستانش آمده است: «سينا براي قبولي در كنكور فقط چند ماه فرصت دارد. از يك سو بنياد متزلزل خانوادگي و از سوي ديگر آشنايي او با يك جوان خياباني عاشق موسيقي، ماجراهايي را براي او رقم ميزند...» «اعتماد» در پيگيري اين موضوع با هاتف عليمرداني كارگردان «مردن به وقت شهريور» تماس گرفت تا موضوع را از زبان او نيز بشود. اين كارگردان جوان در ارتباط با سيدعلي صالحي ميگويد: «ايشان استاد ما بوده و هستند و همه ما براي ايشان هميشه احترام ميگذاريم». عليمرداني درباره اعتراض صالحي ادامه ميدهد «براي ما افتخار است كه نام شعر ايشان مزين به فيلممان است و از نام اين شعر استفاده كردهايم و همان طور كه خود ايشان نيز در نوشتهشان گفتهاند داستان اين فيلم ربطي به شعر ندارد». اين كارگردان درباره اجازه داشتن يا نداشتن اين نامگذاري ميگويد: «ما به صورت شفاهي از ايشان اجازه گرفته بوديم و بدون اجازه اين كار را نكرده ايم» و در پايان ادامه ميدهد: «ما با شعرهاي سيدعلي صالحي بزرگ شدهايم و به ايشان هميشه احترام ميگذاريم.»
در مجموعه شعر سيدعلي صالحي شعر بلند سپيدي هست به همين نام، نام كتاب، شعري كه اين گونه به جهان شعريت آغاز ميشود؛ «چرا به ياد نميآورم!؟ به گمانم تو حرفي براي گفتن داشتي / دريغا دختر! دريغا كه جهان / خلاصه خورشيد، در خواب يك شبتاب است / چرا به ياد نميآورم؟»