يك خبر، سه چهره/ افزايش خشونت در طبقه متوسط
تهران هويتش را حفظ نميكند
ژاله شاديطلب ٭
از ديرباز خشونت در طبقات مختلف جامعه وجود داشته است و اين تلقي اشتباه است كه فكر كنيم فقط اقشار فرودست به خشونت متوسل ميشوند، بنابراين از پرداختن به اين مساله كه خشونت از طبقات فرودست به طبقههاي متوسط و ديگر طبقهها تسري يافته است، اشتباه است و مهمتر از اين موضوع بايد پرسش كرد چرا اين همه خشونت در جامعه ما گسترش يافته است. گزارشها و شواهد دال بر افزايش خشونت نه تنها در ايران بلكه جامعه جهاني و كشورهاي پيشرفته است اما در ايران آمار دقيق و علمي درباره وضعيت خشونت در يكي چند دهه اخير در دست نيست تا به استناد آن مثلا بتوانيم بگوييم خشونت عليه زنها و كودكان در جامعه ايراني نسبت به مثلا چند دهه پيش افزايش يافته است. ما براي فهم وضعيت خشونت به اين دست آمارها و پژوهشها نياز داريم و گم شدن گزارشهاي مربوط به خشونت خانگي و ديگر انواع خشونتها كمكي به ما نميكند و فقط پاك كردن صورت مساله است. الان نهادهاي مسوول مانند سازمان زندانها يا كلانتريها و ديگر مراكز از وضعيت آماري و كمي خشونت مطلع هستند اما من به عنوان يك معلم در جريان آمارها نيستم و از اينرو پرهيز دارم بگويم خشونت افزايش يافته است. در شكلگيري خشونت و گسترش آن عوامل متعددي نقش دارند.
جامعهشناس
خشونت، طبقه نميشناسد
امانالله قراييمقدم ٭
گزارشها و شواهد نشان از افزايش خشونت در سطح جامعه ميدهد و اگر در مقاطعي اين تلقي عام بود كه اقشار فرودست مرتكب خشونت ميشوند اما ميبينم اين رويه در قشرها و طبقههاي مختلف جامعه رو به افزايش است. هرچند از منظر جامعهشناسي خشونت طبقه نميشناسد و عوامل متعددي در ظهور و بروز خشونت و گسترش آن نقش دارند. رابرت مورتون ، جامعهشناس امريكايي ميگويد وقتي آدمها هدف را ميبينند اما امكاني براي رسيدن به آن هدف يا اهداف را ندارند به نوعي به خشونت متوسل ميشوند، بر اين اساس اقشار مختلف مردم بسته به شرايط فرهنگي و تربيتي مستعد خشونت ورزيدن هستند و در اين باره مستثنايي نيست. از ديدگاه جرياني از جامعهشناسان ريشه خشونت را بايد در نوع خانواده جستوجو كرد، شرايط تربيتي و فرهنگي و همچنين مالي و رفاهي در سوق پيدا كردن افراد جامعه به خشونت موثر است. وقتي فرد آرزوها و آمالي دارد و تلاشهاي او براي تحقق آن انتظارها راه به جايي نميبرد، طبعا بر روحيه و رفتار وي اثر ميگذارد. از طرفي بايد شرايط دشوار زندگي شهري و شتاب بسيار زياد كلانشهرهاي ايران را در نقشآفريني رويكردهاي خشونتطلبانه موثر دانست. شتاب، تنشزا و خشونتآفرين است. از سويي مسائل مالي و ميزان برخورداري آدمها از امكانات مادي و رفاهي نيز در شكلگيري خشونت موثر است و ما شاهد هستيم متاسفانه به دليل دشواريهاي معيشتي متعدد، آستانه تحمل آدمها كاسته شده است و سبب بروز خشونت ميشود. ٭ جامعهشناس
خشونت مدام بازتوليد ميشود
شيرين احمدنيا ٭
ظهور و بروز خشونت دلايل مختلفي دارد، اعم از مسائل روانشناختي و فرهنگي در اين مساله تاثير دارد و فقدان آموزشهاي لازم و آگاهي در كسب مهارتهاي روابط اجتماعي نيز از ديگر مسائل دخيل در اين مساله است. همچنين برخي آموزههاي فرهنگي هم در پرخاشگري و خشونت موثر است. از طرفي الگوهاي رفتاري خشونتطلبانه و پرخاشگرانه از طريق خانواده و سينه به سينه به افراد منتقل ميشود و اين فرايند مدام بازتوليد ميشود. ناگفته پيداست كه مسائل اقتصادي و مالي نيز در اين حوزه، متغير مهمي است و افزايش فشارهاي اقتصادي ناشي از وضعيت نامناسب درآمدها و از سويي افزايش نابرابريهاي اجتماعي سبب افزايش خشونت ميشود از اين رو خشونت در همه طبقههاي اقتصادي ديده ميشود؛ تنها تفاوت اعمال خشونت در نوع آن است و ممكن است در اقشار فرودست توام با اعمال خشونت عيان و آشكار معطوف به ضربه زدن به جسم فرد باشد در طبقههاي متوسط و بالاتر اما معطوف به خشونتهاي كلامي و رواني باشد از اينرو نميتوان گفت خشونت معطوف به يك طبقه جامعه است و ضمن اينكه گزارشها و شواهد نشان ميدهد اين مساله آسيب جسمي رساندن به ديگران در طبقههاي مختلف جامعه تسري يافته است.
جامعهشناس