ايران و امريكا: از مسقط تا رم
علي آهنگر
و سرانجام پاي جورجيا ملوني هم به ميان آمد. رم پايتختي كه به اندازه تاريخ، پيشينه دارد. هر جا كه تاريخ هست، رم، ايتاليا و اينك جورجيا ملوني هم هست. ايران و روم خواهران تاريخي يكديگرند. در سرد و گرم تاريخ با هم، در برابر هم و در كنار يكديگر بودهاند و هستند. «آشنا» كردن را بلدند. گفت داني آشنا كردن؟ بگو
گفت ني، از من تو سباحي مجو
«ناآشنايان» اين وادي سهشنبهاي را به تلاطم كشيدند. در صبح زود سهشنبه ۲۶ فروردين به وقت تهران، در گفتوگويي مفصل با فاكسنيوز گفتند سطح غنيسازي تعهدشده در توافق برجام را براي ايران ميپذيرند. عصر نشده اتاق وضعيت تشكيل دادند؛ براي سفير ويتكاف صفحهاي با عنوان «دفتر نماينده رييسجمهور در خاورميانه» در شبكه ايكس باز كردند و بيانيهاي برايش نوشتند كه ايران بايد تمام صنعت هستهاي خود را برچيند! مكان مذاكره هم كه پيش از اين به رم تخصيص يافته بود، دوباره به مسقط برگشت، آنگاه بار ديگر به رم بازگشت. اين تلاطمهاي كاخ سفيد در يك روز، نشان از ناآشنايي ايشان در شنا كردن در بحر طويل مذاكره است. مذاكره دريايي است كه بايد آشنا كردن بدانيد. با دستور و فرمان و تهديد سر نميگيرد. چنانكه در اوكراين و گرينلند و پاناما و كانادا و اينجا و آنجا سر نگرفت. جنگ ميخواهيد؟ بسمالله: اين شما و اين جنگل خشك و تر خاورميانه؛ وارد شويد. گفتوگو و صلح ميخواهيد؟ آداب دارد. ايران را ميخواهيد بشناسيد؟ معرفي ميكنيم: چون به دریا درآيد، آب حيات است؛ و چون به ساحل درافتد، از جنس سنگ و جماد است.
چو به بحر تو درآيم، به مزاج آب حياتم
چو فتم جانب ساحل، حجرم، سنگ و جمادم
اينك اما اين ايران است كه پرده صلح، آرامش، گفتوگو و در كنار يكديگر نشستن و زيستن را براي خاورميانه و جهان بركشيده است. ايران ميبيند و ميداند كه خاورميانه از جنگ خسته و آزرده است. ايران ميداند كه جهان در حال گذار به آيندهاي كه آمادگياش را ندارد، در رنج و نااطميناني است. هشداري كه مديرعامل پيشين گوگل به جهانيان داد. اريك اشميت از تازهترين ديدارش با جهان نزديك آينده گزارش داد. او در بياني هيجانانگيز و دلهرهآور گفت: تا يك سال آينده، بيشتر برنامهنويسان و مهندسان نرمافزار جاي خود را به هوش مصنوعي ميدهند. ديگر از هزينههاي سرسامآور و فخرفروشي تحقيركننده مهندسان نرمافزار تا يك سال آينده خلاص ميشويم. او افزود: در سه تا پنج سال آينده به هوش عمومي مصنوعي يا AGI ميرسيم؛ يعني سامانههايي كه از نظر هوش و توانايي، همتراز با بهترين انسانها هستند؛ يعني به عنوان مثال همزمان ميتوانند بنويسند، تحليل كنند، اختراع كنند و هزار چيز ديگر. دلهرهاي كه اريك اشميت آفريد آنجا بود كه گفت: در شش سال آينده، به « فراهوش» مصنوعي ميرسيم؛ از هوش مصنوعي به فراهوش مصنوعي! يعني موجودي ديجيتال كه از تمام انسانهاي روي زمين با هم، باهوشتر است. هشدار دهشتناك و نكته اصلي خداوندگار گوگل اما اين بود كه: جامعه جهاني براي اين تحولات آماده نيست! بله جهان به سمتي با سرعت به پيش ميتازد كه آماده نيست. آنجا را نميشناسد. در حول و بلا بهسر ميبرد. اريك اشميت هشدار ميدهد سرعت پيشرفت خيلي بيشتر از آمادگي ماست. اين نه تنها پيامي براي شغلها و اقتصاد، بلكه براي آموزش، اخلاق، سياست، امنيت و حتي تعريف « انسان بودن» در آينده است. بله حتي تعريف انسان بودن در آينده. و ايران اين حقيقت را دريافته و فهميده است. همسايگان ايران نيز چنين كردهاند. عربستان، با سرمايهگذاري ۱۰۰ ميليارد دلاري در هوش مصنوعي، امارات با همكاريهاي چند ميليارد دلاري با فرانسه، نشان دادهاند كه آينده را شناختهاند. خاورميانه ديگر تنها ميدان جنگ نيست؛ در آستانه نقشآفريني در جهان هوشمند است. ايران نيز با تكيه بر بزرگترين دارايياش، سرمايه انساني جوان، فناور و دانا ميخواهد در ساخت جهان آينده نقش ايفا كند؛ جهاني كه ديگر با معيارهاي ديروز سنجيده نميشود. پس اگر ايران و امريكا ميخواهند در رم يا مسقط به توافقي دست يابند، بايد فراتر از پروندههاي هستهاي بنگرند. آنها بايد به آيندهاي نگاه كنند كه از راه رسيده است. آيندهاي كه تنها با گفتوگو، همفكري، احترام و همكاري ممكن خواهد بود.