• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3324 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۲ شهريور

«سايكس- پيكو» را فراموش كنيد

نيك دانفورد/ 95 سال قبل از امروز، ديپلمات‌هاي اروپايي در يك كارخانه در سور در حومه شهر پاريس گرد هم آمدند تا معاهده‌اي را امضا كنند كه بتوانند به وسيله آن خاورميانه را از خاكستر امپراتوري عثماني دوباره بسازند. آن برنامه آنقدر سريع شكست خورد كه ما به ندرت آن را به ياد داريم، اما دوام همان معاهده كوتاه‌مدت سور كمتر از «موافقت‌نامه سايكس-پيكو» نبود و تاثيراتي داشت كه ما هنوز مي‌توانيم آن را ببينيم. شايد خوب باشد كه در سالگرد اين معاهده فراموش شده، بخش‌هايي از آن را يادآوري كنيم.

در سال 1915 ميلادي نيروهاي بريتانيايي آماده شدند تا از طريق شبه جزيره گاليپولي در استانبول رژه بروند. دولت بريتانيا در لندن، پايان امپراتوري عثماني را روي دستمال‌هاي ابريشمي چاپ كرد. هرچند اين اقدام كمي زود به نظر مي‌رسيد چون نبرد گاليپولي از جمله پيروزي‌هاي امپراتوري عثماني در خلال جنگ جهاني اول بود. اما با رسيدن سال 1920 ميلادي، اعتماد به نفس بالاي بريتانيايي‌ها موجه شد. نيروهاي متفقين پايتخت عثماني را اشغال كردند و نمايندگان نيروهاي پيروز با حكومت عثماني معاهده‌‎اي را امضا كردند كه بر اساس آن قلمرو عثماني به مناطق تخت نفوذ اروپايي‌ها تقسيم مي‌شد.

معاهده سور پيوستن استانبول و تنگه بسفور به تركيه امروزي را بين‌المللي كرد، اما بخش‌هايي از قلمرو آناتولي را نيز به يوناني‌ها، كردها، ارامنه، فرانسوي‌ها، بريتانيايي‌ها و همچنين ايتاليايي‌ها داد. بنابراين، مي‌بينيم چرا و چگونه طرح اروپا يك بار براي تقسيم خاورميانه شكست خورد. ما اكنون مي‌توانيم مرزهاي كنوني خاورميانه و همچنين تناقضات معاصر ملي‌گرايي كردها و چالش‌هاي پيش روي تركيه مدرن را درك كنيم. در همان سال كه معاهده امضا شد، قدرت‌هاي اروپايي به اين نتيجه رسيدند كه آنها كار بيهوده كرده‌اند. افسرهاي عثماني مانند مصطفي كمال آتاتورك نشان دادند كه در برابر اشغال نيروهاي خارجي ايستادگي مي‌كنند. پس از چند سال مبارزه، آنها باقيمانده‌هاي ارتش عثماني را جمع كرده و ارتش‌هاي خارجي را از خاك كشورشان بيرون راندند نتيجه آن نيز تركيه است كه امروز مي‌شناسيم. مرزهاي جديد آن رسما در سال 1923 در «پيمان لوزان» تاسيس شد. پيمان سور كاملا در غرب فراموش شده بود.

اما آن به عنوان يك ميراث قوي در تركيه ماند، جايي كه محققان از شعله‌هاي پارانويا ناسيوناليستي به نام «سندرم-سور» ياد مي‌كنند. سور قطعا در جدايي‌طلبي كردها در تركيه نقش ايفا مي‌كند ولي ميراث سور به خاك تركيه محدود نمي‌شود. به همين دليل است كه ما بايد براي بررسي تاريخ خاورميانه، در كنار موافقت‌نامه سايكس-پيكو، پيمان سور را قرار دهيم. اين مساله به ما كمك مي‌كند كه بهتر درك كنيم تمام مشكلات منطقه از اينجا شروع شد كه اروپايي‌ها روي يك نقشه سفيد، خطوط مرزي را ترسيم كردند. شكي نيست كه اروپايي‌‎ها از ترسيم مرزها مطابق ميل خود خشنود بودند، چرا كه آنها هر زمان كه مي‌خواستند مي‌توانستند آن مرزها را كنار بگذارند. اما شكست پيمان سور اثبات مي‌كند كه آنها گاهي هم نتوانستند. زماني كه دولتمردان اروپايي تلاش كردند نقشه آناتولي را دوباره بكشند، تمام تلاش‌شان شكست خورد. آنها به دليل قدرت نظامي موفق شدند كه مرزهايي را به خاورميانه تحميل كنند. اگر «يوسف العظمه» سوري ملي گرا، يكي از افسران نظامي ارتش عثماني مي‌توانست موفقيت ارتش آتاتورك را تكرار كند و ارتش فرانسه را در نبرد ميسلون شكست دهد، در آن صورت بود كه تمام نقشه‌هاي اروپا براي شام مطابق نقشه راه سور مي‌رفت. آيا مرزهاي مختلف، خاورميانه را باثبات‌تر مي‌كرد يا شايد خشونت‌هاي فرقه‌اي را كاهش مي‌داد؟ لزوما اين‌طور نبود. اما اگر به تاريخ خاورميانه از چارچوب پيمان سور نگاه كنيم، به نكته‌اي عميق در مورد رابطه علت و معلولي مرزهاي ترسيم شده توسط اروپا و بي‌ثباتي خاورميانه پي مي‌بريم: مناطقي كه مرز‌هاي‌شان توسط اروپا به آنها تحميل شد، همان مناطقي هستند كه پيش از آن به علت ضعف يا عدم ساماندهي، توانِ مقاوت عليه نيروهاي اشغالگر استعماري را ندارند. اگر تركيه از عراق و سوريه ثروتمند‌تر يا دموكراتيك‌تر شد، به اين دليل نيست كه خوش شانس بود، بلكه عوامل ديگري موجب شدند كه تركيه توانست مانع طرح اروپايي‌ها براي ترسيم خطوط مرزي‌اش شود. ارتش و زيرساخت‌هاي اقتصادي به جاي مانده از امپراتوري عثماني از جمله دلايلي هستند كه باعث شدند تركيه دولتي مركزي، مقتدر ملي مدل اروپايي تشكيل دهد. البته برخي كردهاي ناسيوناليسم ممكن است ادعا كنند كه مرزهاي تركيه از اساس اشتباه بودند. به علاوه بي‌كشوري كردها يكي از نقص‌هاي بزرگ در مرزهاي پس از فروپاشي عثماني است. اما زماني كه امپرياليست‌هاي اروپايي تلاش كردند يك كشور كردي را در سور ايجاد كنند، بسياري از كردها در كنار آتاتورك جنگيدند تا آن پيمان را شكست دهند. اين امر يادآور اين است كه وفاداري سياسي مي‌تواند فراتر از هويت ملي باشد. كشور كرد ترسيم شده در پيمان سور تحت كنترل بريتانيا قرار مي‌گرفت. اين مساله از سوي بخشي از ناسيوناليست‌هاي كرد پذيرفته شد اما بقيه با «استقلال» وابسته به بريتانيا عميقا مشكل داشتند؛ بنابراين، آنها به جنبش ملي ترك‌‎ها پيوستند. مخصوصا كردهاي مذهبي ادامه حكومت تركيه يا عثماني را به استعمار مسيحي‌ها ترجيح مي‌دادند. گروهي ديگر از كردها نيز از مساله‌اي ديگر مي‌ترسيدند: آنها نگران بودند كه بريتانيايي‌ها از ارامنه بيرون رانده‌شده حمايت كنند و آنها را دوباره به اين منطقه باز‌گردانند. از اين رو، كردها وقتي ديدند كه كشوري كه براي خود تصور مي‌‎كردند قرار است بيشتر تركي (و كمتر مذهبي) باشد از تصميم خود پا پس كشيدند، چرا كه پذيرفتني نبود. اما گروه‌هاي ديگر كرد، هويت جديد پيشنهادي دولت جديد را پذيرفتند. بسياري از ناسيوناليست‌هاي ترك نيز مقاومت مي‌كردند تا از فروپاشي كشورشان كه برگرفته از پيمان سور بود، جلوگيري كنند در همين حال بسياري از كردهاي ناسيوناليست همچنان در انديشه ايجاد كشور مستقل خودشان هستند. به طور خلاصه بايد بگوييم همچنان كه بسياري از امريكايي‌ها هنوز بر سر ماهيت تصنعي كشورهاي خاورميانه بحث مي‌كنند، تركيه دارد نشان مي‌دهد كه تا چه اندازه اين مشكل واقعي است. نيازي به گفتن درباره خشونت‌هاي از سر گرفته‌شده تركيه در چند هفته اخير نيست. اين خشونت‌ها عناصر سست اجماع «پساناسيوناليسم» تركيه را تهديد مي‌كند. حزب عدالت و توسعه خواستار دستگيري رهبران سياسي كردها و نيروهاي چريك كردها شده است. از اين رو بايد شاهد ناسيوناليست‌هاي هر دو طرف بود كه به موقعيت‌هاي آشتي‌ناپذير خود برگردند. براي 95 سال است كه تركيه مزاياي سياسي و اقتصادي پيروزي خود بر پيمان سور را درو مي‌كند، اما اكنون تركيه به يك مدل سياسي انعطاف‌پذيرتر نياز دارد، مدلي كه جنگ بر سر مرزها را بي‌اعتبار كند. منبع: فارين پاليسي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون