ميثم سليماني / نزديكي روسيه به كشورهاي عربي به خصوص مصر و عربستان مدتي است در صدر اخبار منطقه قرار گرفته است. سفر روز گذشته عبدالفتاح سيسي به روسيه و بحث امضاي قرارداد ساخت نيروگاه اتمي در مصر از جمله مهمترين مباحث ديدار روساي جمهور دو كشور به شمار ميآيد. بر اين اساس با مجتبي اماني، رييس سابق دفتر حفاظت از منافع ايران در مصر گفتوگويي داشتيم تا ابعاد اين سفر و علل نزديكي كشورهاي عربي به روسيه را مورد بررسي قرار دهيم.
ارزيابي شما از ابعاد سفر عبدالفتاح سيسي، رييسجمهوري مصر به روسيه چيست؟
بعد از انقلاب مردم مصر و پيروزي آن در 22 بهمن1389 به علت اينكه مبارك وابستگيهاي بسيار زيادي به امريكا داشت و يكي از علل انقلاب عليه وابستگيهاي اين نظامهاي عربي به امريكا بود، به نوعي نگاه به شرق و توازن در روابط خارجي مصر به يك بحث عمومي مبدل شد. از همين رو بود كه برخي تحليلگران و شخصيتهاي سياسي مصري با اشاره به اينكه تكيه ما به صورت كامل به امريكا باعث خسارتهايي شده و مصر در طول 30 سال حكمراني مبارك هيچگونه پيشرفتي نداشته است اين مطلب مطرح شد كه مصر بايد از رقابت روسيه و امريكا براي پيشبرد اهداف و پيشرفت اقتصادياش استفاده كند. در همين چارچوب ما شاهد سفرهايي از سوي مرسي و همچنين سيسي به روسيه بوديم. گرچه تلاش مرسي براي اين روابط به علت نداشتن فرصت به جايي نرسيد اما در زمان سيسي نوعي از روابط و رفت و آمد سياسي بين مصر و روسيه شكل گرفت كه به عنوان مثال ميتوان به سفر همزمان وزيرخارجه و دفاع روسيه به قاهره و همچنين مشابه آن توسط هيات مصري به مسكو اشاره كرد. به نظر ميرسد كه اين نوع نگرش در داخل مصر به يك روزنه اميدي براي مصريها و خروج از بحرانهاي اقتصادي و سياسي كه درگير آن هستند، به يك گفتمان عمومي تبديل شده است كه از خلال آن ميتوان برخي عقبماندگيها در زمان مبارك را جبران كنند. البته من اعتقاد دارم كه نه نگاه به شرق و نه نگاه به غرب هيچكدام منجر به فايده نميشود.
خبرها حاكي از آن است كه در اين سفر بناست ميان روسيه و مصر قرارداد ساخت نيروگاه اتمي امضا شود، دو كشور از اين موضوع چه اهدافي را دنبال ميكنند؟
مصريها از حدود 60 سال گذشته به دنبال احداث نيروگاه هستهاي هستند و اين كار همزمان و همراستا با فعاليتهاي هستهاي رژيم صهيونيستي است. آنها در اين رابطه اميد داشتند كه كشورهاي خارجي از جمله امريكا، فرانسه و آلمان و اخيرا روسيه ساخت نيروگاه اتمي براي مصر را قبول كنند. اكنون نيز گفته ميشود قراردادي ميان مصر و روسيه در حال انجام است. اما در حال حاضر با توجه به وضعيت لرزان و متزلزل خاورميانه و همچنين ضمانتهايي كه برخي قدرتها از جمله روسيه و در راس آن امريكا به امنيت رژيم صهيونيستي دارند، كمك كردن به مصر براي انجام چنين كاري، به هيچوجه عملي نيست، خصوصا با توجه به شرايط بحراني منطقه كه پرداختن به كارهاي دراز مدت در آن باب ميل هيچ كسي نيست.
فكر ميكنيد نيروگاه هستهاي در حد يك قرارداد باقي خواهد ماند؟
يك قرارداد ميتواند مراحل مختلفي داشته باشد. كه از جمله آن تامين مالي يا تامين شرايط آن است يا حتي پذيرش خواستههاي سياسي كشور سازنده. من فكر ميكنم بحث قرارداد هستهاي يك مصرف داخلي در خود مصر دارد كه نشان ميدهد مسوولان اين كشور به حل مشكل برق مصر اهتمام دارند. چرا كه اكنون ساعات زيادي در روز مردم اين كشور مجبور به تحمل قطعي برق هستند.
به نظر ميرسد روسيه و مصر مدتي است به هم بسيار نزديك شدهاند، واكنش امريكا نسبت به اين موضوع چه خواهد بود؟
امريكاييها از اينگونه اقدامات راضي نيستند. آنها به علت ناتواني در بخشي از پرداختهاي مالي به مصر در حال از دست دادن قاهره هستند. در حالي كه امريكاييها ميتوانستند در برابر مصريها سخاوتمند باشند تا اين كشور در چارچوب قرارداد كمپديويد هيچ تهديدي براي رژيم صهيونيستي نباشد. در نتيجه مصر چارهاي جز اين ندارد كه رو به سوي كشورهاي ديگر بياورد. فراموش نكنيد كه عربستانيها براي اينكه نارضايتي خود را از اقدامات امريكا در منطقه نشان دهند و خصوصا نگاهي كه امريكاييها در ابتدا نسبت به بركناري مرسي داشتند، از نزديكي روابط مصر و روسيه استقبال كردند. به طور مثال گفته شده كه عربستانيها پول يكي از قراردادهاي نظامي ميان مصر و روسيه را پرداخت كرده اند. زيرا امريكا از دادن هواپيماهاي اف16 و همچنين هليكوپترهاي آپاچي به مصر خودداري ميكند.
به جز بحث امضاي قرارداد هستهاي در روابط روسيه و مصر چه چيز ديگري دنبال ميشود؟
نخست اينكه نگاه براي توازن در روابط خارجي مصر است. دوم اينكه عربستان مشوق اين موضوع است كه پيوندهايي ميان روسيه و مصر ايجاد كند تا به زعم خود نياز نداشته باشد در پروندههاي خارجي نظر امريكا را مورد توجه قرار دهد. مورد بعدي مصرف داخلي اين موضوع است كه دولت نشان دهد حاميان ديگري در خارج از كشور داريم تا نشان دهند از شرايط تك قطبي نظام مبارك پيروي نميكنيم. مجموع مواردي است كه مصر را به سمت روسيه سوق داده است.
اينگونه به نظر ميرسد روسيه در تلاش است تا كشورهاي عربي از جمله عربستان، اردن و مصر را به سمت خود سوق دهد، اين حلقه با چه هدفي در حال شكلگيري است؟
بخشي از اين ميتواند مرتبط با مسائل سوريه باشد. روسها تمايل دارند در خاورميانه و غرب آسيا حضور داشته باشند. چون كشورهايي همچون اردن، عربستان و مصر يكي از عوامل تصميم ساز و تاثيرگذار در قضيه سوريه هستند. علاوه بر اين برخي كشورهاي عربي در قضاياي مختلف و متعددي از امريكا نارضايتيهايي دارند و سعي ميكنند با اين حركتها امريكا را از اقدامات خود به عقبنشيني وادارند.
منظور شما كدام اقدامات امريكاست؟
به طور مثال امريكاييها در قضيه سوريه آنگونه كه عربستانيها ميخواستند ورود پيدا نكردند، همچنين امريكاييها در خصوص تحولات مصر برخورد مورد رضايت سيسي را نداشتند، اردن هم اينچنين وضعيتي را دارد. امريكاييها آن كمكهايي را كه به واسطه قرارداد كمپ ديويد به اعراب داشتند ديگر مانند گذشته ادامه نميدهد. اينها مجموعه عواملي است كه كشورهاي عربي را به سمت روسيه سوق ميدهد. روسيه هم نقش مهمي در منطقه دارد و اين نوع پيوندها شكل گرفته است و در مجموع اين نوع موضوعات بخش نمايشي براي وادار كردن امريكا به دادن امتيازهاي بيشتر وجه غالب آن است.
آيا فكر ميكنيد اين حلقه براي مخالفت با امريكا در حال ايجاد شدن است؟
اين موضوع وجوه مختلفي دارد. ولي وجه غالب اين است كه اين كشورهاي عربي به يك حركت نمادين و سمبليك عليه امريكاييها نياز دارند. البته تاكيد ميكنم كه اين تمامي ماجرا نيست اما وجه غالب را ميتوان در اين موضوع جستوجو كرد و خيلي نميتوان اميدوار بود كه همه اين رفت و آمدها و قراردادها به نتيجهاي منجر شود.