آيا شعار رفع تحريم ضدارزشي است
سيدكاظم اكرمي
حضرت آيتالله مصباح يزدي در سخنراني با جمعي از بسيجيان مازندران شعار رفع تحريم را شعاري انتخاباتي و ضدارزشي دانستهاند و بنده نميدانم چرا مقام معظم رهبري برخلاف فرموده ايشان در مورد برجام تاكيد اكيد دارند كه تحريمها بايد ازابتداي عمل به توافق ايران و 1+5 برداشته شود، آيا تحريمها اثري بر زندگي بسياري از مردم و ازجمله اكثريت قريب به اتفاق كارمندان دولت، بهويژه معلمان عزيز نگذاشته است؟ آيا حضرت استاد از تعداد مردمي كه دراثر تحريم موفق به استفاده از داروهاي خاص نشده و روزها و شبهايي را در رنج بهسر برده و تعداد قابل توجهي از بين بيماران به علت بيدارويي جان به جانآفرين تسليم كردهاند، اطلاعي دارند؟آيتالله مصباح از اينكه نمايندهاي شعاري بدهد كه مردم خوششان بيايد ناراحت ميشوند و اين شعارها را ضدارزشهاي اسلامي ميدانند و بنده ميپرسم آيا زندگي خوب و راحت بهويژه براي اقشار محروم و مستضعف شعارهاي حضرت امام(ره) و ساير رهبران روحاني و انقلابي نبود؟ البته حضرت امام(ره) و همه بچه مسلمانهايي كه شكنجههاي دوره ستمشاهي را در زندانها تحمل كردند، زندگي خوب را در كنار ارزشهاي الهي مطرح ميكردند. آنها ميخواستند بعد از انقلاب جامعهاي آزاد و آباد و سرشار از عدالت و بركنار از تبعيض بسازند كه زمينهساز تعالي و حركت مردم به سوي ارزشهاي الهي باشد و در مجلس خبرگان اول هم سخن شهيد بهشتي همين بود كه با ايجاد كار و زندگي درست براي مردم بايد زمينه تعالي آنها را فراهم كرد.اما داستان اصحاب صفه و زندگي سخت آنها كه مورد رضاي الهي و ستايش پيامبر بوده است، هميشگي نبوده و نميتواند باشد زيرا همان پيامبر عزيز فرموده است كادالفقران يكون كفرا» كه در زبان فارسي با ضربالمثل آدم گرسنه ايمان ندارد ترجمه شده است. اميرالمومنين علي عليهالسلام هم حاصل كار حكومتي خود را در مورد مردم كوفه چنين بيان فرموده است: «ما أصبح بالكوفـ[ أحد إلا ناعماً إن أدناهم منزلـ[ ليأكل من البر يجلس في الظل ويشرب من ماء الفرات» يعني امروز در شهر كوفه همه در رفاه زندگي ميكنند، پايينترين افراد نان گندم ميخورند، خانه دارند وآب آشاميدني سالم مينوشند (ترجمه استاد علامه آقاي محمدرضا حكيمي) و باز فرمود «و اضاء كلم الاسلام... و ما عال فيكم عائل ولا ظلم منكم مسلم ولا معاهد» يعني اگر حكومت اسلامي راستين بر سر كار باشد، احكام نوراني اسلام زندگاني همه را روشن ميكند (و سامان ميدهد) و در جامعه اسلامي، فقيري و نيازداري نميماند و به احدي ستم نميشود؛ مسلمان يا غيرمسلمان (ترجمه و توضيح استاد حكيمي در كتاب ارزشمند «منهاي فقر» كه همگان بايد حداقل دو بار آن را بخوانند تا اسلام را از كار مسلمانها جدا كنند). مطلب ديگري كه حضرت آيتالله مصباح زير سوال بردهاند تعامل با دولتهاي جهان است كه از شعارهاي انتخاباتي آقاي رييسجمهور بوده است و الان به آن عمل ميكنند. آقاي مصباح بيان داشتهاند كه: اسلام با سختي به دست ما رسيده است، آيا تحمل اين رنجها براي رسيدن به توسعه و برداشتن تحريمها بود؟ آيا آنها (گذشتگان) تعامل سازنده را بلد نبودند؟ لازمه اين فرمايش ماندن در شرايط توسعهنيافتگي و تعامل نكردن با دولتها و ملتهاي جهان است. خوب ميتوان پرسيد صلح حديبيه پيامبر و قراردادهاي ترك جنگ ايشان با بعضي قبايل يهودي، تعامل سازنده نبود؟ آيا رفتار علي عليهالسلام در آغاز دفاع در برابر خوارج تعامل سازنده نبود؟ آيا تعاملي كه از اول انقلاب با روسيهاي كه گاه به ضرر ما راي داده است و كار راهاندازي تاسيسات برق بوشهر را سالها عقب انداخته است تعامل نبوده است، آيا روابط ما با چين تعاملي سازنده نبوده است؟ آيا روابط با چين در دوره آقاي احمدينژاد كه همواره مورد تاييد جنابعالي و همفكرانتان بوده است و منجر به رفتن ميلياردها دلار به آن كشور و وارد كردن مدادپاككن و سنگپا و صدها جنس ناقابل به كشور شده است تعامل با دولت و ملتي بيگانه نيست؟ آيا قرآن كريم در آيه 8 سوره ممتحنه ما را به نيكي كردن و عدالت ورزيدن با غيرمسلمانهايي كه با ما سر جنگ ندارند تشويق نكرده است؟ آيا رييسجمهور محترم در قضيه هستهاي و برخورد با امريكا سياست برد- برد را پيش نگرفتند و آيا در مدتي كه وزير خارجه دانشمند و كاردان و شريف ما، آقاي دكتر ظريف با اعضاي 1+5 مذاكره ميكردند، رييسجمهور در برابر زيادهخواهيهاي امريكا نايستادند؟ و سوال آخر بنده از حضرت استاد اين است كه در مدت هشت سال دولت نهم و دهم كه ملت ما تحقير شد، تحريم شد و علنا صدها نفر فروش يك كليه خود را اعلام كردند دولت احمدينژاد را از جهت تعامل عاقلانه و پيامبروار نكردن، مورد نقد قرار داديد؟
آيا از دولتي كه معاون اول و يكي از وزرايش به علت مسائل مالي در زندان هستند، برائت و عذرخواهي شده است؟ حضرت آقاي مصباح بنده به مقام علمي شما احترام ميگذارم (دو سالي هم با موسسه علمي شما) همكاري داشتهام، اما تاسف ميخورم كه حضرتعالي و روحانيون بلندپايه كشور ما به جاي پدري نسبت به همه احزاب و گروهها و دعوت آنها به رعايت دستورات همهجانبه (مادي و معنوي) اسلام عزيز، طرف يك گروه را گرفته و موقعيت معنوي و روحاني خود را تضعيف ميكنند. در پايان هم عرض ميكنم مانند جنابعالي با افراد و گروههايي كه فقط شعارهاي دنياخواهانه ميدهند، به ويژه كساني كه برعكس شعارهاي ظاهرا الهي و ديني ميدهند و دنبال قدرت و ثروت هستند رابطهاي ندارم و اين نكته پيشپا افتاده راهم يادآور ميشوم كه تا فقر، بيماري، ناداني، نااميدي به زندگي و افسردگي در جامعه هست زمينه قابل توجهي براي شعارهاي غيرمادي باقي نميماند.