ايران آماده همكاري با تمام بازيگران در سوريه است
محمدابراهيم ترقينژاد/ «درخواست ميكنيم تا ايران نقش سازنده خود را در جهت حل و فصل بحران سوريه ايفا كند.» اين عبارتي است كه اين روزها سران و مقامهاي عالي كشورهاي غربي براي حل بحران سوريه بيان ميكنند و ديگر تكرار اين اظهارات، روزانه شده است. از ديگر سو، كمتر مقام عالي كشورهاي غربي باقي مانده است كه اين اظهارات را نگفته باشد. در اين باره با حميدرضا دهقاني، رييس اسبق مركز مطالعات خاورميانه و خليج فارس دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه گفتوگويي داشتهايم كه در ادامه ميآيد:
در روزهاي گذشته شاهد اظهارنظر مقامات غربي در جهت مشاركت ايران و روسيه در جهت حل و فصل بحران سوريه هستيم. اين اظهارات به چه ميزان ميتواند كمككننده در حل بحران سوريه باشد؟
از ابتداي بحران سوريه، يكي از مسائلي كه همواره مطرح بود، اين بود كه مشكلات سوريه به چه ميزان مربوط به مداخلات ديگران و به چه ميزان داخلي است. آن چيزي كه در سالهاي اخير اتفاق افتاده، اين است كه برخي تلاش ميكردند ثابت كنند كه مداخلهاي از بيرون سوريه صورت نگرفته ولي آنچه در عمل ثابت شد، اين بود كه مشكل اصلي در سوريه به دليل مداخلات برخي كشورهاي منطقه و فرامنطقه است. يكي از نمودهاي اين مساله نيز آن است كه كشورهاي مداخلهگر خارجي در سوريه اجازهاي به كشورهاي حامي سوريه براي نقشآفريني در جهت حل و فصل بحران نميدادند و به همين خاطر، ايران در اجلاس ژنو 1 و 2 شركت نكرد و حتي در اجلاس ژنو2 با آنكه سازمان ملل ايران را دعوت كرد ولي به دليل فشارهاي عربستان اين دعوت پس گرفته شد. اظهارات اخير مقامات غربي، گام نهادن در مسير صحيح است و ايران از قبل اين آمادگي را داشته و دارد تا با همكاري همه بازيگران موثر در جهت حل مساله سوريه گام نهد. ايران معتقد است كه راهحل مساله سوريه راهكاري سياسي دارد و راهكارهاي نظامي همچون گذشته موجب پيچيدگي مساله ميشود و ناكارآمدي آن اثبات شده است.
پس ميتوان گفت كه مقامات غربي نخستين گام را براي همكاريهاي احتمالي مشترك با يكديگر برداشتهاند؟
اين همكاريهاي احتمالي به اين بستگي دارد كه به چه ميزان جديت در اظهارات مقامات غربي ديده شود. ما به هر ميزان كه طرف غربي را در اظهاراتشان جديتر ببينيم، معتقديم كه ميزان احتمال موفقيت راهحل نيز افزايش مييابد.
آيا اين جديت هماينك در اظهارات مقامات غربي مشاهده ميشود؟
با توجه به برخي دادهها، اين اظهارات ميتوانند مبناي همكاريهاي منطقهاي و بينالمللي ايجاد كند و در صورت اجرا ميتواند گامهاي مثبتي را به دنبال داشته باشد. به عبارت ديگر، در گذشته اظهارات مايوسكننده و منفي را ميشنيد ولي صحبتهايي كه الان مطرح ميشود، مثبت و اميدبخش است و اميدواريم همه كشورهايي كه مشكلات سوريه را درك كردند به اين برسند كه بايد با ايران براي حل مساله همكاري كنند تا بتوانيم به يك فصل تلخ تاريخي در سوريه پايان دهيم.
هماينك ايران و روسيه با طرفهاي مقابل درباره مسائلي اختلاف ديدگاه دارند. اين اختلافات به چه ميزان ميتواند مانع همكاريهاي احتمالي يا كند شدن روند همكاريها شود؟
هماينك اين اختلافات درباره آينده بشار اسد كمتر شده است چون حداقل برخي كشورها پذيرفتهاند كه رييسجمهور كنوني سوريه در روند انتقالي حضور داشته و خودش جزيي از اين روند باشد و البته به اين نكته رسيدهاند كه بشار اسد نقش عمدهاي در مبارزه با تروريسم داشته و بايد او بخشي از روند مبارزه با تروريسم باشد. هماينك در اظهارات مقامهاي غربي و حتي ترك با درجات متقاوتي شاهد اظهارات اينچنيني هستيم. درباره آينده بشار اسد نيز بايد بگويم جمهوري اسلامي ايران معتقد است كه آينده رياستجمهوري سوريه بايد توسط مردم اين كشور رقم بخورد و هيچ كشوري حق ندارد تا نظر خود را درباره سوريه به مردم اين كشور ديكته كند. اگر به طرح ايران نگاه كنيد، با وجود اينكه ايران در اجلاس ژنو حضور نداشته است، طرحش بيش از هر طرح ديگري با مباني اين اجلاس همخوانتر است زيرا معتقد است كه آينده مردم سوريه بايد توسط مردم در يك انتخابات آزاد رقم بخورد. معتقدم اگر غربيها در اين باره نرمش به خرج دهند و نشان بدهند كه به دنبال حل مساله هستند، روند حل مساله بيش از زمان ديگري فراهم ميشود.
فكر ميكنيد غربيها به چه ميزان دست ايران و روسيه را براي حل مساله سوريه باز گذاشتهاند؟
اين روند نبايد در اختيار امريكا باشد كه بخواهد براي حل مساله سوريه دست ما را باز كند يا ببندد. تنها كساني كه حق دارند تا دست كسي را باز يا بسته كنند، مردم سوريه هستند. در طول اين سالها نيز اختلاف اصلي بر سر همين موضوع بوده است. ما با خواستهاي مشروع ملت سوريه موافق هستيم، مخالف تروريسم بوده و معتقديم كه نبايد مداخلهاي خارجي در اين باره صورت گيرد. اعتقاد داريم كه آينده سوريه بايد براساس خواست و راي مردم سوريه باشد. اين اصول، مباني پذيرفته شده جهاني هستند پس ما بايد مطالبه كنيم تا آنها دست از مداخله بردارند و به بازي استفاده از تروريسم به عنوان يك اهرم فشار پايان دهند. اگر اين مساله در گفتار و رفتار غربيها مشاهده شود يعني متوجه شويم كه آنها به سمت اين اصول بينالمللي در حال حركت هستند، امكان دستيابي به راهكاري مشترك وجود دارد. در سوريه دو مشكل وجود دارد؛ يكي اختلاف گروه معارض با دولت سوريه و ديگري تروريسم تفكيري است كه اين تروريسم در سوريه و عراق هماينك متبلور شده اما مختص به سوريه و عراق نيست، بلكه خطري است كه سراسر منطقه و جهان را تهديد ميكند.
آخرين رايزنيها در رابطه با طرح جمهوري اسلامي ايران در جهت حل و فصل بحران سوريه به كجا رسيده است؟
جمهوري اسلامي ايران از دو سال قبل تا به امروز طرحي را در اين باره طراحي و ارايه كرده كه در ماههاي اخير آن را بهروزرساني كردهايم و در سفرهايي كه به كشورهاي موثر در حل بحران سوريه كردهايم، با آنها در اين باره مشورت كردهايم تا طرحمان را تكميل كنيم. اين تكميل شدن از اين جهت است تا عملياتي شده و منتج به نتيجه شود و به نحوي نباشد كه در كاغذ باقي بماند. بنابراين تلاش كردهايم تا طرحمان علاوه بر واقعي بودن، عملياتي بوده و براساس اصول پذيرفته شده جهاني باشد تا بحران مزمني را در منطقه حل كند. در اين راستا، مشورتهاي بسياري در اين باره صورت گرفته و در آينده نيز اين مشورتها ادامه مييابد.
طرح ايران با طرح روسيه چه تفاوتها و شباهتهايي دارد؟
قضاوت كردن درباره طرح روسيه، نيازمند آگاهي از جزييات بيشتر درباره طرح مسكو است ولي نظرمان درباره اقدامات روسيه در سوريه آن است كه اين اقدامات در جهت مبارزه با تروريسم است و ما آن را مثبت ارزيابي ميكنيم.
نخستين اقدام اوليه مشتركي كه ايران و غرب ميتوانند براي حل مساله سوريه انجام دهند، چيست؟
همانطور كه گفتم در سوريه دو مشكل وجود دارد؛ اختلافات گروههاي معارض با دولت سوريه و تروريسم كه ضروري است در هر دو موضوع، به صورت همزمان گامهايي برداشته شود. در مساله تروريسم، اگر بتوانيم كشورهاي مختلفي را كه در اين باره آسيب ديدهاند يا در معرض آسيب ديدن هستند به همراه كشورهايي كه در حال تسهيل اين مساله هستند، گردهم جمع كنيم و آنها به يك چارچوب مشترك براي مبارزه با تروريسم دست يابند، ميتوان گفت كه گام اوليه در اين باره برداشته شده است. به صورت همزمان نيز بايد گروههاي معارض و مخالف دولت به همراه دولت سوريه پشت يك ميز قرار بگيرند و گفتوگوهاي سوري- سوري شكل گرفته تا آنها به يك تفاهم مشترك درباره آينده سوريه برسند.
آيا همكاريهاي احتمالي ميان ايران و روسيه با غرب موجب همراهي اعراب خواهد شد؟
نقش روسيه در مساله سوريه يك نقش ضروري است. اين نقش همانند نقش ايران در حل بحران سوريه يا نقش تركيه يا عربستان در اين بحران است. من اعتقاد دارم زماني كه ايران، تركها، سعوديها، غربيها و روسها و... در كنار هم باشند، مساله سوريه به يك نتيجه اميدبخش ميرسد. اگر اينها داراي اختلاف باشند و در اجراي قطعنامههاي شوراي امنيت ديد مشتركي نداشته باشند، هر گونه اقدام عليه تروريسم شكست خواهد خورد، پس براي حل بحران سوريه ضروري است تا همه بازيگران موثر منطقهاي و فرامنطقهاي حضور داشته باشند.
آيا كشورهايي مانند عربستان يا تركيه سنگاندازي نخواهند كرد؟
يكي از اقدامات كساني كه براي سوريه و منطقه نگران هستند و وضعيت تروريسم را خطري بزرگ براي جهان و منطقه ميدانند اين است كه بايد مانع از خطرات اينچنيني شوند. به عبارت ديگر، راهحل سحرآميز و معجزهگونهاي براي حل مسائل موجود در خاورميانه وجود ندارد و راهحل، همين طرحهاي ارايه شده است و هنر ديپلمات بايد اين باشد كه اين سنگها را از جلوي پاي ديپلماسي بردارد.