تركيه در يك چالش جدي
سونر كاگاپاتي
من بيشتر به آينده تركيه خوشبين هستم. اما اين روزها بهشدت نگران هستم. اكنون كشور دچار سمي به نام قطببنديهاي سياسي، بيثباتي دولت، ركوداقتصادي و تهديد و خشونت در داخل و خارج از كشور شده است و به اين ليست ممكن است فجايع جديدتري نيز اضافه شود. چرا كه اين احتمال وجود دارد بمباران روسيه در سوريه و تقويت مواضع بشار اسد، جايگاه نيروهاي مورد حمايت تركيه را تضعيف كند و منجر به دردسري تازه براي تركيه شود.
البته تركيه در دورههاي مختلف با بحرانهاي سياسي و اقتصادي قابل توجهي روبهرو بوده است. در طول دهه 1970 ميلادي اقتصاد تركيه با يك سقوط جدي روبهرو شد و در نهايت منجر به درگيري ميان گروههاي شبه نظامي راست و چپ و نيروهاي امنيتي و كشته شدن هزاران نفر از مردم بيگناه تركيه شد. پس از آن در دهه 1990 ميلادي در تركيه تورم سه رقمي و يك شورش تمام عيار توسط كردها به وجود آمد كه دهها هزار نفر كشته و سركوب شدند. تركيه اما در اين دو دهه سرپا باقي مانده است. اما اگرچه تاريخ نشان داده كه تركيه در برابر شوكهاي مختلف مقاومت كرده اما تحليلگران معتقدند كه اين دوره با دورههاي زماني ديگر متفاوت است.
يكي از موضوعات موجود تغيير شكل كردها در تركيه است. تا 10يا 12 سال گذشته جامعه ميليوني كردهاي تركيه 15 درصد از جمعيت اين كشور را تشكيل ميدادند اما هيچگاه يك نيروي سياسي يكپارچه در اين كشور نبودند. تقسيم بنديهاي داخلي ميان اين گروهها باعث به وجود آمدن يك گسل جدي ميان اين جامعه شده بود. در دهه 1990 كردهاي ناسيوناليست ترك به حزب كارگران كردستان (پ ك ك) پيوستند كه امريكا و تركيه اين گروه را در ليست گروههاي تروريستي قرار دادند. آنها چندين دهه براي استقلال از دولت تركيه جنگيدند اما به نتيجه مطلوب دست نيافتند. از دهه 1960 ميلادي كردهاي علوي چپگرا در اين كشور به سمت حزب جمهوريخواه خلق تركيه سوق داشتند و به آنها راي ميدادند. در ادامه كردهاي محافظهكار تلاش كردند تا به گروههاي اسلامگراي تركيه روي بياورند و در نهايت با حمايتهاي خود اجازه دادند حزب عدالت و توسعه به رهبري رجب طيب اردوغان در انتخابات سال 2001 پيروز شود.
در كوتاهمدت بسياري از كردهاي تركيه به سمت مبارزان ناسيوناليست كرد روي آوردند تا آنكه اردوغان در سال 2012 مذاكراتي را با پ ك ك به اميد پايان دادن به مبارزه مسلحانه به راه انداخت. اما در طول انتخابات ژوئن 2015 تركيه مواضع كردهاي ميانهرو از سمت حزب عدالت و توسعه به سمت حزب دموكراتيك خلق كه كردهارا نمايندگي ميكرد سوق پيدا كرد. كردهاي ميانهرو و علوي تركيه به دليل مسائلي مانند زنان و كارگران به رويكرد ليبرال حزب دموكراتيك خلق راي دادند. از طرفي عدم حمايت تركيه از كردهاي شهر كوباني بهشدت بر وجهه اردوغان در ميان كردهاي تركيه لطمه وارد كرده بود. اكنون با توجه به تثبيت سياسي كردهاي تركيه تحت رهبري حزب دموكراتيك خلق، زماني كه دولت حملات هوايي خود را عليه پ ك ك در تابستان گذشته آغاز كرد عملا اين خطر به وجود آمده است كه اين جنگ با كل جامعه كردها باشد. دولت در ماه سپتامبر حكومت نظامي يك هفتهاي در شهر دياربكر تركيه برقرار كرد و برق، اينترنت و دسترسي به تلفن را در اين منطقه محدود و هزاران نفر از نيروهاي خود را به سمت اين شهر كرد نشين در مرز تركيه، سوريه و عراق ارسال كرد تا بتوانند يك امنيت شكننده در اين منطقه به وجود آورند و اين موضوع ميتواند مبارزه پ.ك.ك با دولت مركزي تركيه را براي حمايت از مردم محلي كردستان به حساب آورد و اين تنها آغاز چالش جديد كردها در تركيه است.
از طرفي دولت تركيه مدعي شده كه مرز با سوريه تبديل به يك دروازه براي حملات داعش در داخل تركيه شده است. در ماه جولاي داعش يك بمبگذاري انتحاري در شهر سوروچ تركيه انجام داد كه بيش از 30 نفر جان خود را ازدست دادند. از همين رو اردوغان و دولت تركيه پايگاههاي خود را به روي امريكا براي استقرار هواپيماها و انجام عملياتهاي هوايي خود عليه داعش گشود و اردوغان متعهد شد كه با گروه تروريستي داعش مبارزه كند اما شدت و نوع حملات را به هيچ عنوان تعيين نكرد.
با اين وجود به صورت تئوري اگر بخواهيم بررسي كنيم دولت تركيه با پشتيباني امريكا به اندازه كافي توانايي مقاومت در برابر تهديد داعش و پ.ك.ك را دارد اما اين مشخص نيست كه دولت از حمايت داخلي لازم براي اين كار برخوردار باشد يا خير. اين يكي از نگرانيهاي من است. در گذشته تركها هرچند با اكراه به قيمت زندگي و آزادي براي امنيت پشت دولت ميايستادند اما به نظر ميرسد امروز اين فضا در كشور وجود ندارد.
در اوج شورش پ.ك.ك در دهه 1990 ميلادي تشييع جنازههايي كه در تركيه و اعضاي خانواده افسران امنيتي كشته شده دراين درگيريها برگزار ميشد به مدح عزيزان و استقبال پرشور مردم همراه ميشد. اما از جولاي گذشته بيش از 70 نظامي و مامور پليس در تركيه توسط پ.ك.ك كشته شدهاند اما در بسياري از موارد، مراسمهاي خاكسپاري تبديل به تظاهرات عليه حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان شده است.
منبع قطبي شدن خطرناك تركيه شخص اردوغان است. اردوغان از سال 2002در چند انتخابات پي در پي پيروز شد. او توانست در طول سالهاي متعدد به لحاظ سياسي و نظامي سيستم سكولار تركيه را هدايت كند و كسب و كار و شرايط اقتصادي را بهبود ببخشد. اما در سال 2014 و پايان سه دوره نخست وزيري اردوغان و رفتن او به سمت رياستجمهوري يك بحران قانون اساسي در اين كشور به وجود آمد. تركيه يك دموكراسي پارلماني است و نخست وزير به عنوان رييس دولت مسوول اداره كشور است اما به نظر ميرسد پس از رييسجمهور شدن اردوغان در عمل سيستم رياستجمهوري در تركيه حكمفرما شده است. حزب عدالت و توسعه در انتخابات سراسري 40 درصد از رايدهندگان را به دست آورد اما بايد گفت كه 60 درصد مردم به احزاب مخالف حزب عدالت و توسعه راي دادند؛ مخالفاني كه تمايلي به تغيير قدرت و قانون اساسي در تركيه ندارند.
حال اين پرسش وجود دارد كه اردوغان چگونه ميخواهد با اين چالشها روبهرو شود؟ پاسخ تا حد زيادي با اردوغان است. شكست حزب عدالت و توسعه در انتخابات ماه ژوئن بدون شك مربوط به كاهش سرعت رشد اقتصاد تركيه بود اما علاوه بر اين موضوع مقاومت مردمي عليه تمايل اردوغان براي تغيير دموكراسي پارلماني به رياستجمهوري باعث به وجود آمدن اين شرايط شد. نظرسنجيها در تركيه نيز اكنون نشان ميدهد كه حزب عدالت و توسعه نميتواند به اكثريت مطلق در انتخابات زودهنگام نوامبر دست يابد. در اين زمينه و با توجه به اختلاف عميق كشور در بحث تغيير قانون اساسي تنها راه اين است كه اردوغان به قانون رييسجمهوري كه مسوول دولت نيست تن دهد. اما هيچ نشاني از اين موضوع نيز وجود ندارد. اگرچه مداخله نظامي روسيه در سوريه شرايط را پيچيده كرده است اما شرايط در تركيه تغيير نكرده است و تركيه در آستانه يك جنگ داخلي قرار دارد.
منبع: آتلانتيك