يك خبر، سه چهره/ چرا دشمني و كينهتوزي جاي رقابت سالم را در مناسبات سياسي و اجتماعي ما گرفته؟
اگر كمي دقيق و جزيي نگاه كنيم، جايي براي رقابت سالم در مناسبات ما نيست؛ همهچيز سياه و سفيد است و همه آدمها خوب و بد تعريف ميشوند. در سياست، سياستمداران به جاي رقابت با يكديگر دشمني ميكنند و اگر كسي را همراه نبينند، دشمني و اتهام را جايگزين ميكنند. در اجتماع و مناسبات اجتماعي هم همين اتفاق ميافتد؛ همديگر را متهم ميكنيم، خوب، بد، زشت ميسازيم و به جاي پيدا كردن راههاي سالم و اخلاقي براي رسيدن به موفقيت، دشمني و كينهتوزي را جايگزين ميكنيم. رفتارهايي كه ناخوشايندند و بايد بدانيم از كجا به ما رسيده و قرار است به كجا برسيم. براي بررسي اين موضوع سراغ سه چهره مختلف رفتيم. يك استاد اخلاق سياسي كه از آموزههاي سياسي بگويد، يك جامعهشناس و يك سياستمدار كه جواب بدهند؛ اين رقابت ناسالم از دنياي سياست شروع شده و به جامعه رسيده يا از جامعه در سياست نشسته.
از مرز اخلاق عبور نكنيم
محمد تقي فاضل ميبدي
نخستين كسي كه در تاريخ اسلام سعيكرد اخلاق را فداي قدرتطلبياش كند، معاويه بود. حضرتعلي(ع) در اينباره ميگويد: «من از معاويه چيزي كم ندارم، اما معاويه حيله ميكند، درحالي كه من هيچوقت حاضر نميشوم براي حفظ قدرت ارزشهاي اخلاقي را فدا كنم». با همين آموزههاي اسلامي است كه از يك جامعه اسلامي انتظار ميرود اخلاق در مرحله اول باشد. آنچه امروز بهصورت برجسته و ملموس در جامعه ديده ميشود، فضاي رقابت منهاي اخلاق و منطق است. معيار تمايز يك جامعهاسلامي و جامعه غير اسلامي در برجستگي اخلاق در روابط اجتماعي و سياسي است. اگر جامعه اسلامي خالي از اخلاق شود، جوهره و اساس اسلاميت در آنخاليشده است. امروز برخي سياستمداران براي دستيابي به قدرت، اخلاقيات را زير پا ميگذارند. امري كه جامعه را هم تحت تاثير قرار ميدهد. كساني كه بهدنبال قدرتطلبي و جايگاهاجتماعي والايي هستند بهياد داشتهباشند با حذف اخلاقيات نميتوانند مدت زمان زيادي در اين جايگاه قرار بگيرند، چون عبور از مرز اخلاق باعث ميشود موقعيت آنها با گذشت زمان متزلزل شود. دروغ، تهمت، كينهورزي مفاهيمي هستند كه امروز در ميان برخي سياستمداران رايج شده است. اين مفاهيم جاي رقابت سالم و سازنده را گرفتهاند و باعث ميشوند فضاي رقابت ناسالم و ملتهب شود. وقتي نخبگان جامعه مبتلا به اين مشكلات هستند، طبيعتا اين مشكلات به جامعه و مردم هم سرايت ميكند. امروز ميبينيم كه قباحتهاي خيلي از جرمها و معصيتها در ميان مردم ريختهشده و برخي بهسادگي از مرز اخلاقيات ميگذرند. بنابراين از آنجايي كه جامعه ما اسلامي و اخلاقي است بايد هرگز فراموش نكنيم براي به دست آوردن قدرت، اخلاق و منطق را كنترل كنيم و تحت هر شرايطي از مرز آنها عبور نكنيم. عبور از مرز اخلاقيات فضاي جامعه را ملتهب و ناسالم ميكند. زندگي در چنين فضايي براي مردم خطرناك و نگرانكننده است.
جامعه از اعتماد خالي شده
افسر افشار نادري
فرهنگ رقابت از آندست مفاهيمياست كه در جامعه امروز شكل متفاوتي پيداكرده است. نخبگان جامعه بهدليل كسب قدرت و توليد ثروت در موقعيت رقابت يا پيشي گرفتن از يكديگر بهسر ميبرند. اين مشكل را در اقتصاد، سياست و فرهنگ و هنر بيش از حوزههاي ديگر ميبينيم. سياستمداران براي حفظ جايگاه خود يا كسب جايگاه بالاتر، مناسبات اخلاقي و انساني را زير پا ميگذارند. حال آنكه در تئوريهاي اجتماعي، الگوبرداري مردم از نخبگان خود امري اجتنابناپذير و بهدور از انكار است، يعني نميتوان انتظار داشت نخبگان يك جامعه براي قدرتطلبي به خشونت و خودخواهي متوسل شوند، اما اين مشكلات در فضاي كسبكار عامه مردم يا فضاهاي علمي و دانشگاهي نفوذ نكند، قطعا اين فضاها هم ناسالم و متشنج ميشود. اگر ثروت و موقعيت اجتماعي در كشورها بيشتر در دسترس مردم باشد، فضاي رقابت هم بيشتر ميشود، مثلا در كشوري مثل ژاپن مردم بهجاي رقابت با يكديگر وحدت دارند و همه با هم براي توليد ثروت تلاش ميكنند. درحالي كه در كشور ثروتمندي مثل ايران، به دليل توزيع ناعادلانه سرمايه و جايگاه اجتماعي، برخي مدام درحال رقابت و جلو زدن از ديگران هستند و براي دستيابي به موقعيت بالاتر حاضرند بسياري مفاهيم انساني و اخلاقي را زيرپا بگذارند. پول و شأن اجتماعي براي هر انساني در هر طبقهاي اولويت دارد اما از مسوولان جامعه انتظار ميرود خدمت به مردم را اولويت قرار ندهند و از رقابت براي حفظ منافع پرهيز كنند. رقابت براي جامعه مفيد و سازنده است اما رقابت ناسالم روندي را در جامعه ايجاد ميكند كه افراد فكر ميكنند براي به دست آوردن قدرت و جايگاه اجتماعي مدام بايد با يكديگر در تقابل باشند. براي يكديگر بدخواهي كنند و به موقعيت هم آسيب بزنند. هر كدام از اين كارها باعث از دست رفتن اعتماد اجتماعي خواهد شد.
حسن خلق از ياد رفته
مصطفي ايزدي
ايران كشوري مسلمان است، مسلمان در هر شرايطي بايد ادب، اخلاق، برادري و حسن خلق را در برخورد با مسائل اجتماعي، فرهنگي و سياسي با ديگران، رقبا، مخالفان و دوستان رعايت كند. از مسائل مهمي كه در جريان انقلاب اسلامي اتفاق افتاد، رفتارهاي انساني و اخلاقي مردم با يكديگر بود. همه با هم برادرانه و در صلح و دوستي رفتار ميكردند و وحدت و يكپارچگي، جامعه ايران را به جامعهاي نمونه و مثالزدني تبديل كرد. پس از انقلاب چند عامل باعث شد وحدت و برادري در جامعه كمرنگ شود. جنگ يكي از همان عوامل بود، ذات جنگ با خشونت آميخته است و اين عنصر ناخودآگاه در مردم و جامعه هم نفوذ كرد. مشكلات اقتصادي حاصل از جنگ و بمبارانها مردم را عصبي و تندخو كرد. بعد از جنگ عوامل ديگري باعث شد فضاي برادري و صلح در جامعه كمرنگتر شود. رقابتهاي سياسي در مقاطع مختلف از دايره انساني و اخلاقي خارج و به قدرتطلبي متوسل شد. مجموع اين عوامل كاري كردند كه امروز فضاي اجتماعي ايران فضاي دشمني و چنددستگي شده است. همچنين دولت نهم و دهم در تشديد اين فضا نقش موثري ايفا كرد، مردم در آن هشت سال ادبياتي را از يك فرد به عنوان رييسجمهور كشورشان ميشنيدند كه ادبيات سالم و مناسبي نبود. اين دوران باعث شد رقابتهاي سياسي بيشتر از گذشته از مروت و انصاف خارج شود و درگير خشونت و افشاگري شود. هرچند آن دوران بهپايان رسيد اما همچنان اين رفتارها در ميان برخي سياستمداران جريان دارد. نمونه آن خشونت و ناسزاهايي بود كه در جريان كميسيون برجام از برخي نمايندگان شنيده و ديدهشد. مردم هم پيروان حاكمانشان هستند، بنابراين اين قبيل رفتارهاي خارج از انصاف طبيعتا در بدنه جامعه رخنه ميكند و پس از مدتي ما با جامعهاي مواجه خواهيم شد كه كينهورزي، حسادت و تنگنظري جزيي از اصول زندگي برخي از مردم شده است.