چرا پاريس هدف داعش شد؟
جلال خوشچهره
حملات تروريستي جمعه گذشته در پاريس آنقدر بزرگ است كه همچنان اهميت خبري آن بيش از تفسير و تحليلهاي مربوط به آن باشد. ولي اينكه چرا اين حادثه در فرانسه و نه ديگر كشورهاي درگير با داعش در سوريه و عراق رخ داد، ميتواند موضوع گمانهزنيها باشد.
جمعه سياه پاريس در دم دستيترين تفسير، ناشي از دو عامل است؛ نخست واكنش طبيعي داعش در پاسخ به ضربات كوبندهاي كه از سوي نيروهاي نظامي متفق در دو بلوك شرقي و غربي تحمل كرده است. داعش به دليل خصلت چريكي خود قادر است به سرعت در قبال تحولات از خود انعطاف نشان داده و صحنه درگيريها را از اين نقطه به آن نقطه تغيير دهد. حملات تروريستي به هواپيماهاي روسي در مصر و سودان جنوبي، حملات تروريستي در لبنان، انفجارهاي گسترده در عراق و... و آخرين آن كشتار در پنج نقطه پاريس نشان از واكنشهاي اين گروه تروريستي به ضرباتي دارد كه در دوجبهه عراق و سوريه تحمل كرده است.
پيشبيني اقدامهاي بعدي داعش در هر نقطه ديگر از اروپا يا امريكا و حتي برخي كشورهاي خاورميانه امري بعيد نيست. شاخههاي اين جريان تروريستي اكنون در بسياري از كشورهاي جهان فعال يا آماده اقدام هستند. بنابراين حادثه تلخ پاريس پيامد تبعي جنگي است كه اكنون با همه ويژگيهاي متعارض خود در سوريه و عراق جريان دارد. اما اينكه جنگ همچنان در همين حدود باقي بماند، دور از انتظار است. اقدامهاي تروريستي در بيرون از مرزهاي منازعه، پيامي است از سوي داعش كه قادر است دامنه جنگ را تا قلب فرانسه و بيش از آن گسترش دهد. عامل دوم اينكه؛ چرا فرانسه هدف نخست حملات داعش در پهنه اروپا قرار گرفت؟ خاصه اينكه پاريس هنوز براي حضور جدي در صحنه جنگ رودر رو با داعش در عراق و سوريه مردد بود. سه دليل را ميتوان براي پاسخ به اين سوال برشمرد؛ نخست، مهاجرت دهها هزار پناهنده سوري و عراقي به اروپا كه فرانسه حداقل 25 هزار نفر از آنان را پذيرفته است. براساس گزارش سازمانهاي اطلاعاتي بين 1500 تا سه هزار نفر از اعضاي داعش در ميان پناهندگاني بودهاند كه اكنون در اروپا جا خوش كردهاند. اين افراد يا به دليل تجديد نظر در اعتقادات يا اينكه هنوز در عضويت داعش بسر ميبرند به مثابه بمب ساعتي هستند كه هرلحظه در نقاط مختلف اروپا ميتوانند خطرآفرين باشند. همچنين است حلقههاي مخفي اعضاي داعش كه اكنون در خانههاي تيمي آماده دريافت دستور براي اقدام هستند. دوم؛ در حالحاضر فرانسه در ميان گروه «جي هشت» دچار بدترين وضع اقتصادي است. اين وضع سبب شده تا جمعيت مهاجر ساكن در اين كشور بيشترين لطمات را از ناحيه تدابير اقتصادي دولت متحمل شوند. جمعيت بزرگي از پنج ميليون مهاجر مسلمان در فرانسه اكنون در كپرهاي مارسي، ليون و پاريس زندگي سختي را تجربه ميكنند. احساس خشم ناشي از حاشيه بودن، رنجي است كه ميتواند انگيزه گرايش به گروههاي تروريستي از جمله داعش را براي انتقامجويي از فرانسويان تشويق كند. سوم؛ شكلگيري جريانهاي نژادپرست و دشمني با رنگينپوستان در فرانسه كه ملايمترين آن را حزب «ماريلوپن» رهبري ميكند، زاينده خشمي است كه شرايط عيني و ذهني لازم را براي داعش در جذب نيرو براي اقدامهاي تروريستي در اين كشور فراهم ميكند. مدتهاست كه جريانهاي نژادپرست در بسياري از كشورهاي اروپايي از فرانسه تا آلمان، ايتاليا تا اسپانيا، پرتغال، چك و... با گروههاي نئونازي، فاشيست و ناسيوناليست به آزار مهاجران مشغولند. اين وضع بستر مناسبي را براي جنايتكاران داعشي فراهم كرده است تا جذب نيرو كنند. كيفيت واكنش دولت «فرانسوا اولاند» و نيز ديگر دولتهاي غربي به جنايت در پاريس ميتواند چشماندازي از آنچه ممكن است پس از اين در غرب و همچنين خاورميانه رخ دهد را تعيين كند. يازده سپتامبر 2001 اگر نقطه عطفي در تاريخ جهان در ابتداي قرن بيست و يكم بود، شايد جمعه سياه پاريس هم نقطه عطف ديگري باشد براي جامعه جهاني و به ويژه خاورميانه. چشمانداز آينده دور نيست.