طعم خون
جلال برزگر
هيچ جاي دنيا ديگر امن نيست. هدف چنان براي قدرتها وسيله را توجيه كرد كه با بهره از شكافها و سرخوردگي هر روز كمك به تولد غولهاي بيشاخ و دم چون القاعده و داعش كردند. حالا غول بچه داعش ديگر بچه نيست، يقه همه را گرفته و طعم خون به كام همه ميپاشد؛ از خاورميانه و آفريقا تا اروپا و امريكا، مداوم و مستمر تا با رعبآفريني از يكي ادامه حمايت پنهان واز ديگري اجازه و راه باز قاچاق از نيرو گرفته تا نفت و عتيقه! بگيرد، باج ميگيرند و خون به پا ميكنند و جهان هر روز ناامنتر ميشود. حالا ديگر بمب هستهاي منشأ ناامني نيست؛ كمر بند ارزان قيمت انتحاري است كه نا امنكنندهترين سلاح جهان امروز است. عروس اروپا هم جامهاش به خون آغشته است، خوني كه بند نميآيد، طعم خون همه جا هست، شهروندان اروپا به عق نشستهاند و اشك ميريزند، وجدانهاي بيدار حالا بهتر فهميدهاند كه چرا جنگ سوريه و عراق و ليبي و افغانستان و ديگر نقاط اينقدر طولاني شده و چه پديده جان سختي در حال خون به پا كردن و مردمكشي است. اين طعم نفريني خون اگر خواب از سر خيليها بپراند تا فراتر از ادعا و اعلام و در عمل عليه ترور و دهشتافكني متحد شوند، فرصتهايي براي شكست تروريسم بيوطن فراهم ميكند، اما تا در، بر پاشنه عدم تنازل از ايدهآل و سياستهاي كشورها و ادعا و لاف بچرخد و آنچه هست، طعم خون جز عق و اشك براي ملتها و حتي دولتها به بار نخواهد آورد. از بيروت تا پاريس تروريست و قاتل يكي است اما تشتت و سياستهاي دور مقتولان خون به كامشان كرده و احتمال تكرار و بارش خون بيشتر بسيار است، مگر تغييري در درك مقتولان پديد آيد.