فيروز دولتآبادي، سفير سابق ايران در تركيه در گفتوگو با «اعتماد»:
تركيه انتظار همكاري استراتژيك ايران و روسيه در سوريه را نداشت
تركيه براي مبارزه با داعش به سمت ايران نخواهد آمد
گروه ديپلماسي| «رسانهها در ايران در كنترل دولت نيستند و حتي عليه دولت ما نيز مطلب مينويسند اما شما از زبان مقامهاي رسمي دولت ايران سخني عليه دولت تركيه نشنيدهايد و اين در حالي است كه مقامهاي رسمي شما اظهارات منفي و نادرست بسياري عليه جمهوري اسلامي ايران، دولت و مقدسات مردم ايران بيان كردهاند.» اين پاسخي است كه اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور شنبه شب در ديدار با رجب طيب اردوغان، در پاسخ به انتقادات رييسجمهور تركيه بيان كرد. از حدود پنج سال پيش تا به امروز، روابط دوجانبه تهران و آنكارا بيش از هر مساله ديگري، دستخوش بحران سوريه قرار گرفته است و با آنكه در اين مدت و به خصوص با روي كار آمدن دولت حسن روحاني، گفتوگوها ميان دو كشور شدت گرفته و مقامات دو كشور رفت و آمدهايشان را بيش از پيش كردهاند، اما همچنان سايه سوريه بر روابط ايران و تركيه سنگيني ميكند. با اين حال و با وجود برگزاري دو نشست بينالمللي در وين، اميدها براي
حل و فصل بحران سوريه بيش از پيش شده بود تا آنكه تركيه در اقدامي ناگهاني، جنگنده روسيه را در نزديكي مرز خود مورد هدف قرار داد و اين خود دستمايه تنشهاي بسيار ميان آنكارا و مسكو شد. در اين ميان، مسوولان وزارت امور خارجه ايران ضمن دعوت طرفين به خويشتنداري گفتند كه اين تحولات به نفع تروريستها تمام ميشود و آنان پيام بسيار غلطي دريافت ميكنند. دعوت خويشتنداري ايران اما با ادعاهاي رجب طيب اردوغان در همايش سنديكاهاي كارگري تركيه همراه شد. رييسجمهور تركيه در اين سخنراني ادعا كرد به مقامات ايراني هشدار داده است كه اظهارنظر درباره دخالت مقامات تركيهاي در خريد نفت داعش، براي ايران هزينه خواهد داشت و مدعي شد به رييسجمهور ايران هشدار داده است چنانچه صحبت درباره خريد نفت داعش در تركيه ادامه يابد، ايران هزينههاي آن را پرداخت خواهد كرد و ايرانيها نيز حرف خود را پس گرفتهاند. اين اظهارات اما بيپاسخ نماند و حسين جابر انصاري، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان به اظهارات اخير رييسجمهور تركيه واكنش نشان داد و كشورهاي همسايه را به پرهيز از ماجراجويي و مسووليتپذيري در اتخاذ مواضع سياسي دعوت كرد. اين اظهارات هم بيپاسخ نماند و وزير امور خارجه تركيه مدعي شد كه اظهارات اردوغان در گفتوگو با حسن روحاني ضبط شده است و محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت ايران نيز گفت كه اين گفتوگو در مردادماه صورت گرفته است. وي گفت: موضوعات مختلفي در اين مكالمه مطرح شد كه يكي از آنها اظهار نگراني آقاي اردوغان از انتشار مطالبي راجع به ايشان و خانوادهشان در يكي از رسانههاي ايراني بوده است كه رييسجمهور هم در پاسخ به ايشان گفته بودند كه در ايران دموكراسي حاكم است و رسانهها گاهي چنين مطالبي را منتشر ميكنند و ظرفيت آن وجود دارد. با اين حال، اردوغان روز شنبه با اسحاق جهانگيري، مقام دوم دولت ايران ديدار داشت و بار ديگر فرصت يافت تا گلايههايش را از ايران مجددا تكرار كند و البته همان پاسخي را كه از روحاني شنيده بود، اينبار از زبان معاون وي بشنود. حالا بايد منتظر ماند و ديد اين ديدار و آن پاسخها به چه ميزان ميتواند گره كار در تنش ميان ايران و تركيه را باز كند و موجب نزديكي دو دولت به يكديگر و درك درست از مسائل شود.
در اين باره گفتوگويي با فيروز دولتآبادي، سفير ايران در تركيه در دولت اصلاحات داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد:
ريشه تنش اخير لفظي ميان ايران و تركيه چيست؟
ريشه تنشهاي لفظي ميان مسوولان ايران و تركيه به چندين ماه پيش بازميگردد كه اردوغان طي گفتوگويي تلفني با آقاي روحاني، رييسجمهوري كشورمان درخواست كرد تا مانع از انتشار مطالبي عليه خانوادهاش در رسانههاي ايران شود. در واقع، اردوغان انتظار نداشت كه رسانههاي ايران درباره خانوادهاش حرف بزنند. نكته مهمي كه وجود دارد اين است كه سخن مقامات ايران و رسانههاي ايراني براي مقامات و رسانههاي ترك از اهميت بسياري برخوردار است. سخنان بسياري درباره اردوغان و خانواده وي در رسانههاي كشورهاي همسايه تركيه منتشر ميشود و اردوغان اينچنين واكنش نشان نداده بود ولي اهميت ايران موجب شد تا او چنين واكنشي نشان دهد. از سوي ديگر، در تركيه امروز، اردوغان مخالفان بسياري دارد و اين جريانها آمادگي بسياري دارند تا با استفاده از اين نقطه ضعف و با نشانه گرفتن خانواده وي، به او و دولتش حمله كنند. اردوغان وقتي انتقادات، عملكرد او در عرصه داخلي و بينالمللي را نشانه گرفته، ميتواند پاسخ دهد و از عملكرد خود و دولتش دفاع كند ولي هنگامي كه نوك انتقاد به سمت و سوي خانواده اردوغان نشانه گرفته ميشود، پاسخگويي به اين مساله ديگر از جنبه ملي و دولتي خارج شده و بيش از هر چيز، جنبه شخصي به خود ميگيرد و پاسخگويي به آن، بسيار دشوار است. اين مسائل موجب شده تا اردوغان نگران اين مساله باشد كه رسانهها او و خانوادهاش را به داعش گره بزنند و به اين خاطر، با لفاظي و مورد انتقاد قرار دادن ايران ميخواهد دست به فرافكني زده و اين تصور را كه او و خانوادهاش با داعش در ارتباط هستند ساخته و پرداخته ايران قلمداد كند. با اين حال، در پاسخ به اين انتقادات و اين خواسته، مسوولان ايران بيان كردند كه كنترل رسانهها در اختيار دولت ايران نيست و حتي همين رسانهها انتقادات تندي را به دولت ميكنند. به عبارتي، ميتوان گفت شخص اردوغان خواستهاي فراتر از انتظار و توان از دولت ايران دارد و اين انتظار و خواسته نيز خواسته بجايي نيست.
حدود پنج سال از بحران سوريه ميگذرد و طي اين مدت، ايران و تركيه روابط خودشان را حفظ كردند. چرا در اين شرايط، ايران و تركيه به چنين شرايطي رسيدهاند؟
تصور اشتباهي كه ممكن است وجود داشته باشد، اين است كه ممكن است برخي فكر كنند تنش ميان ايران و تركيه درباره سوريه مربوط به امروز است و اين دو كشور از ابتداي بحران سوريه با يكديگر گفتوگو و رايزني داشتهاند در حالي كه تيرگي روابط تهران و آنكارا براي امروز نيست و از ابتداي بحران سوريه، اين تيرگي آغاز شده است. گفتوگوهاي ايران و تركيه درباره سوريه هم از سه سال قبل شده است مگرنه قبل از آن، تركيه از مخالفان دولت سوريه حمايت جدي ميكرد و ايران نيز از دولت بشاراسد پشتيباني ميكرد. با اين حال، با روي كار آمدن دولت يازدهم، گفتوگوها ميان ايران و تركيه درباره بحران سوريه آغاز شده است ولي متاسفانه كارآمد نبوده است. دليل اين عدم موفقيت نيز به اين خاطر است كه ائتلاف موسوم به ضد داعش با تركيه بازي ميكند و رويكردي دوگانه داشته است. اين رويكرد دوگانه موجب شده است تا تركها درك درستي از نحوه برخورد با داعش نداشته باشند. اگر مواضع ائتلاف ضد داعش درباره مبارزه با داعش جدي و قاطعانه بود، تركها نيز دست از حمايت و همكاري با داعش ميكشيدند. مواضع دوگانه و غيرشفاف ائتلاف موجب شده تا تركيه نداند چگونه با داعش برخورد كند. از سوي ديگر حضور نظامي روسيه در سوريه و عملياتهاي هوايي آنها كه در هماهنگي با ايران بوده است، موجب شده تا مواضع منسجم داعش در سوريه مورد حملات جدي قرار گرفته و تا حدودي داعش در موقعيت ضعف و نابودي قرار بگيرد و اين مساله موجب عصبانيت اردوغان شود. هماكنون داعش در سوريه بيدفاع شده و سرمايهگذاريهاي تركيه درباره آنها صدمه خورده است. تركيه احساس ميكند در بازي خطرناكي كه از پنج سال پيش آغاز كرده در حال شكست خوردن است و اين شكست بيترديد بر مسائل داخلي اين كشور نيز اثرگذار خواهد بود و به همين دليل، آنها هر كاري انجام خواهند داد تا در موضع شكست قرار نگيرند.
آيا سفر پوتين به تهران و اعلام اتحاد راهبردي با ايران، در تحريك تركيه نسبت به ايران اثرگذار بوده است؟
مسالهاي كه درباره اتحاد راهبردي ميان ايران و روسيه گفته ميشود، بيش از هر چيز نشاندهنده تمايلات دو كشور براي همكاري با يكديگر است. ما بايد واقعبينانه نسبت به مساله نگاه كنيم. هماكنون تهران و مسكو در موقعيت اتحاد راهبردي نيستند، هرچند كه درباره سوريه، ايران و روسيه همكاريهاي تنگاتنگ و نزديكي با يكديگر دارند. با اين حال، دو كشور اين تمايل را هم دارند تا به اين سطح از روابط يعني شراكت و اتحاد راهبردي دست يابند. دست يافتن به اين موقعيت، نيازمند كار بسيار دشوار و طولاني مدت است و در كوتاهمدت نيز به دست نميآيد. با اين حال، آمدن روسها در سوريه و قرار گرفتنشان در كنار دولت اين كشور و همكاري با تهران در سوريه، منجر به تقويت بيشتر مواضع ايران در منطقه شده است. تركها انتظار اين سطح از همكاري در سوريه ميان تهران و مسكو را نداشتند. اين تحولات نارضايتي تركيه را موجب شده و آنها را آزار ميدهد. نوع واكنشهايي هم كه اين روزها از دستگاه سياست خارجي تركيه ميبينيم بيش از هر چيز، عصبي است و هيجاني شدن اقداماتشان هم نشات گرفته از اين نارضايتي است. آنها مشاهده ميكنند كه در صحنه ميداني سوريه، گروههاي مخالف بشار اسد در حال حركت به سمت اضمحلال و شكست هستند و دولت دمشق اقتدارش بيشتر شده و اين مطلب را بيان كرده كه آماده است تا با مخالفان ميانهروي خود به گفتوگو بنشيند. وقتي اين مخالفان هم مشاهده كنند كه ميتوانند خود به تنهايي با دولت بشار اسد به گفتوگو و مذاكره بنشينند ديگر نيازمند حامي و پشتيبان نيستند و تركيه آن حالت هژمون خود را براي آنها از دست ميدهد.
رفتارهاي كنوني تركيه در مقابل ايران و روسيه
تا چه اندازهاي مستقلانه است؟
شايد مشورتهايي ميان تركيه با عربستان و ناتو وجود داشته باشد ولي بايد دانست كه اين نوع كنشورزيهاي مسوولان تركيه بيش از هر چيز ديگري، حاصل تحليلها و كنشهاي دولتمردانش است. از ابتداي بحران ميان تركيه و روسيه، ناتو حمايت خاصي از تركيه نكرده است و كمكهايش هم بيشتر در سطح مستشاري و تسليحاتي بوده است و حاضر نيست نيروي نظامي در مقابل روسيه اعزام كند زيرا آنها تجربههاي تلخ عراق و افغانستان را دارا هستند و نميخواهند خود را به طور كامل درگير بحران جديدي بكنند.
به چه ميزان اين نوع تنشها ميان ايران و تركيه قابل كنترل است؟
نكتهاي كه بايد دانست اينكه در گذشته نيز اين نوع تنشها وجود داشته است ولي آنچه مهم است اين است كه مسوولان دو كشور آن تنشها را كنترل كرده و ميكنند. هم مسوولان ترك ميدانند نفعشان در بحرانسازي با ايران نيست و هم مسوولان ايران ميدانند كه داشتن روابط خوب با آنكارا به نفع تهران است. تهران و آنكارا از روابط بهينه و سازنده با يكديگر سود سرشاري ميبرند و زمينههاي همكاري بسياري هم ميان ايران و تركيه وجود دارد و هماكنون نيز روابط دوجانبه خوبي ميان دو دولت و دو ملت برقرار است. در مسائل بينالمللي نيز ايران و تركيه اختلافات اندكي با يكديگر دارند و فقط اختلافات در سوريه و عراق موجب سايه انداختن بر روابط دو كشور شده است.
چرا با وجود روي آوردن غرب به ايران و روسيه براي حل مساله داعش، تركيه همچنان به مبارزه مشترك با داعش با ايران و روسيه فكر نميكند؟
اساسا تركيه نميتواند به سمت و سوي مبارزه با داعش حركت كند چراكه تركيه هماكنون بخشي از هويت نظامي داعش است ولي ميتواند حمايتهاي خود را از داعش قطع كند يا كاهش دهد. آنها براي مبارزه با داعش به سمت ايران و روسيه متمايل نخواهند شد و حداكثر ميتوانند حمايتهايشان را قطع كنند. همين قطع شدن حمايتها نيز كمك بزرگي براي مبارزه با داعش است.
چقدر اتحاد روسيه با ايران ميتواند به شكلگيري ائتلاف ميان تركيه با عربستان و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس منتهي شود؟
شكلگيري ائتلاف ميان تركيه با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس، كار بسيار دشوار و تقريبا نشدني است زيرا شوراي همكاري خليج فارس هم درباره سوريه يكدست فكر نميكند و حتي برخي اعضاي آن هم مانند عمان و كويت مخالف رويكرد ديگر اعضاي شورا درباره سوريه هستند. با اين حال، از ابتداي بحران سوريه، تركيه با قطر و عربستان همكاري داشته است و اين همكاريها هم امروز ادامه دارد ولي بايد دانست كه اين همكاري تا به امروز دستاورد ارزشمندي نداشته است و فكر ميكنم در ادامه هم نخواهد داشت.
در روزهاي گذشته شاهد ورود نظامي تركيه در عراق بودهايم. ورود ارتش تركيه به عراق چقدر تحت تاثير نفوذ ايران در عراق است؟
من فكر نميكنم كه ورود ارتش تركيه به عراق براي مقابله با نفوذ ايران در اين كشور باشد. اين حضور بيشتر از هر چيز در جهت حمايت لجستيكي و اطلاعاتي از اكراد عراق و انجام برنامهريزي است. البته ايران بايد از تركيه بخواهد از عراق خارج شود زيرا حضور آنها خلاف معاهدات بينالمللي است.