• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3444 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۹ دي

مدير اداره كتاب از سختگيري‌ها انتقاد كرد

بايد در مميزي به تعادل برسيم

در سال 93 پانصد كتاب ممنوع شد

ديروز رييس اداره كتاب سخنان مهمي داشت؛ محمد سلگي، درباره روند صدور مجوز براي كتاب‌ها، شكل مميزي‌ها، زمان صدور مجوز، توزيع و تكثير غيرقانوني كتاب‌ها و كلمه‌هايي كه استفاده از آنها در كتاب‌ها ممنوع است سخن گفت و از سختگيري‌هايي كه گاهي موجب حذف بسياري از توليدات فرهنگي مي‌شود انتقاد كرد. اما يك نقل اين سخنان را حاشيه‌ساز كرد و شبكه‌هاي اجتماعي را پر از طنز و نقد درباره كلمه «شراب» كرد. ماجرا از اين جا شروع شد؛ او كه با ماهنامه شيرازه گفت‌وگو كرده و خبرگزاري مهر آن را باز نشر كرد، از لزوم «مميزي» دفاع كرد اما گفت: مشكل در نحوه اجراي آن است كه بايد تعادل ايجاد شود. محمد سلگي، مدير دفتر توسعه كتاب و كتابخواني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌گويد: «مساله اين است كه چگونه تعادل ايجاد كنيم كه هم اقتصاد نشر آسيب نبيند و هم فرهنگ، خانواده و هم دين و هم مسائل قوميتي.» در تشريح سخن خود مثالي متفاوت زد: «درباره كلماتي مانند شراب كه مي‌گويند، نبايد در كتاب بيايد. جايي متن در تقبيح شراب بوده است، اما گفته‌ايم كلمه شراب اصلا نبايد بيايد.» اين مثال او كه با تيتر نامناسب «ممنوعيت كلمه شراب در كتاب‌ها» در خبرگزاري مهر منتشر شده بود بلافاصله دستمايه نقد‌ها و طنزهاي مختلف كاربران و مخاطبان شبكه‌هاي مجازي قرار گرفت. اين نقد، طنز و اعتراض در فضاي مجازي را به دنبال داشت در حالي كه او با يك مثال قصد بيان مشكلات و تناقض‌ها و در عين حال توصيه‌هايي را داشت: «كتاب‌هاي زيادي داشته ايم كه ۱۰ بار، 20 بار و 30 بار چاپ شده‌اند و بعد به آن مجوز داده نشده است. يا سختگيري‌هايي داشته‌ايم، درباره كلماتي مانند شراب كه مي‌گويند، نبايد در كتاب بيايد. جايي متن در تقبيح شراب بوده است، اما گفته‌ايم كلمه شراب اصلا نبايد بيايد. يا درخصوص ذكر اسامي حيوانات و اسامي خارجي، ذكر اسم رييس‌جمهور فلان كشور و... سختگيري‌هايي بوده است. مي‌خواهم بگويم از اين طرف هم با سختگيري زياد ممكن است كتاب‌هاي خوب از دست برود و ناشر متضرر شود. چگونه بايد به يك حدي از تعادل برسيم؟ از يك طرف اجازه بدهيم در بحث خانواده مطالب جديد بيايد و از طرف ديگر كنترل بشود، نقايصش هم رفع شود. در واقع، يك حجم بالاي سختگيري هم موجود است و مساله اين است كه چگونه تعادل ايجاد كنيم كه هم اقتصاد نشر آسيب نبيند و هم فرهنگ خانواده و هم دين و هم مسائل قوميتي.»سوژه ديروز فضاي مجازي نشانه‌اي از سخت بودن كار مميزي وگاهي اعمال سليقه «بررس»‌ها. سختگيري‌هايي از اين دست كه عامل آنها بررس‌هاي عمدتا ناشناس و بدون نام اداره كتاب وزرات ارشاد هستند كه حتي با تغيير رييس و وزير و رييس‌جمهور هم تغيير كمتري در تركيب آنها صورت مي‌گيرد، همواره كار دست رييس اداره كتاب داده و او را در مظان اتهام قرار مي‌دهد و وادار به پاسخگويي مي‌كند.
البته او تصريح دارد كه در تطبيق مصاديق اختلاف وجود دارد. در بحث ارزيابي، مي‌گويند بايد ارزيابي را كمي، عيني و مستقل كرد؛ اما اجراي همين موضوع در بحث كتاب دشوار است. لذا بين راي ارزياب‌ها اختلاف وجود دارد و در نتيجه، مي‌گوييم يك ارزياب سختگير است و يك ارزياب سهل‌گير. بخش‌هايي از صحبت‌هاي محمد سلگي، مدير دفتر توسعه كتاب و كتابخواني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد:
    كتاب‌هاي زيادي داشته‌ايم كه ۱۰ بار، بيست بار و سي بار چاپ شده‌اند و بعد به آن مجوز داده نشده است. يا سختگيري‌هايي داشته‌ايم. درباره كلماتي مانند شراب كه مي‌گويند، نبايد در كتاب بيايد. جايي متن در تقبيح شراب بوده است، اما گفته‌ايم كلمه شراب اصلا نبايد بيايد. يا درخصوص ذكر اسامي حيوانات و اسامي خارجي، ذكر اسم رييس‌جمهور فلان كشور و... سختگيري‌هايي بوده است.
    مي‌خواهم بگويم از اين طرف هم با سختگيري زياد ممكن است كتاب‌هاي خوب از دست برود و ناشر متضرر شود. چگونه بايد به يك حدي از تعادل برسيم؟ از يك طرف اجازه بدهيم كه در بحث خانواده مطالب جديد بيايد و از طرف ديگر كنترل بشود، نقايصش هم رفع شود. در واقع، يك حجم بالاي سختگيري هم موجود است و مساله اين است كه چگونه تعادل ايجاد كنيم كه هم اقتصاد نشر آسيب نبيند و هم فرهنگ خانواده و هم دين و هم مسائل قوميتي.
    در برخي موارد، مي‌توانيم اغماض كنيم كه البته بعضي اشتباهات‌مان از همين اغماض‌ها شروع مي‌شود. به ارزياب مي‌گوييم چرا اين را اغماض كرديد؟ مي‌گويد: «به نظر من چيز خاصي نبود» و نفر بعدي مي‌گويد: «نه، نبايد اينگونه مي‌شد» و ما اين را در چاپ بعدي اصلاح مي‌كنيم. ما موظفيم موازنه‌اي بين جامعه نشر، دانش جهاني و ارزش‌هاي فرهنگي و باورهاي‌مان برقرار كنيم.
    شاخص‌هاي ما همان اصول و قواعد مندرج در مجموعه ضوابط نشر كتاب تحت عنوان «مصوبه اصلاحي اهداف، سياست‌ها و ضوابط نشر كتاب» است. در واقع، ما يك مجموعه ضوابط و حدودي داريم كه مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. يك قانون داشتيم كه براي دهه شصت بود و در سال ۸۹ اصلاح شد. در حال حاضر، مبناي ما همان قانون سال ۸۹ است كه مصوبه جلسه ۶۶۰ شوراي عالي انقلاب فرهنگي در فروردين ۸۹ است. در اين قانون، ضوابط و اصول چاپ و نشر آمده است؛ مثلا كتاب در جهت ترويج اصول انقلاب، احياي ميراث مكتوب، مقابله موثر با تهاجم سياسي و فرهنگي باشد، توهين به اديان آسماني و پيامبران نباشد، تمسخر و توهين به فرهنگ اقوام نباشد، تبليغ عليه نهاد خانواده نباشد و... اينها پاره‌اي از مواردي است كه تا حدي مصاديق را مشخص كرده است. ما خودمان هم در بعضي از موضوعات، به‌صورت جزيي‌تر كار كرده و نتايج را به صورت كاربرگ‌هايي تدوين كرده و در هيات نظارت، تصويب مي‌كنيم.
     به‌طور ميانگين صدور مجوز يك ماه طول مي‌كشد. در طي اين فرآيند، سه نظر درباره آن داده مي‌شود: توسط ارزياب، سرگروه و دبير علمي. جهت ايجاد وحدت رويه و كاهش نقش تفاوت‌هاي فردي در ارزيابي، هم‌اكنون روالي گذاشته‌ايم كه وقتي كتابي جريان بررسي را طي مي‌كند، يك نفر تمام مشروطي‌ها را دوباره كنترل مي‌كند كه چيزي از قلم نيفتاده باشد يا سختگيري نشده باشد. همچنين عطف به توضيحات قبلي، بعد از اين فرآيند، يك سيستم تجديد نظر مجدد داريم كه اگر ناشر اعتراض داشت، كتاب به كميته تجديد نظر برود.
     اگر ۷۲ هزار عنوان كتابي را كه در سال ۹۳ ثبت شده، در نظر بگيريم، حدودا پانزده‌ هزار عنوان آن بررسي شده است. مابقي آثار، به دليل علمي و آموزشي بودن، بلامانع شده‌اند. از پانزده هزار عنوان كتاب بررسي شده، حدود شش هزار عنوان، مشكلات جزيي داشته‌اند كه به عنوانِ موارد مشروط ابلاغ كرده‌ايم تا ناشر اصلاح كند. كمتر از پانصد عنوان هم غيرمجاز اعلام شده است. موارد غيرمجاز طيفي از موضوعاتي همچون ترويج سبك‌ زندگي غيراخلاقي، ترويج روابط خارج از شرع و عرف هستند. دسته ديگر، كتاب‌هايي هستند كه داراي موارد سياسي هستند، مانند كتاب‌هايي كه مروج تجزيه‌طلبي، تفرقه بين اقوام و... هستند. دسته ديگر، كتاب‌هايي هستند كه موارد ديني دارند؛ مثل كتاب‌هايي كه تحت عنوان دين، به ترويج خرافات مي‌پردازند.
    يك‌سري كتاب‌ها هستند كه بايد در حوزه تكثير و توزيع غيرقانوني و جعل كتاب به آنها رسيدگي كرد. يك سري ديگر بدون مجوز چاپ مي‌شوند و يك سري از كتاب‌ها هم هستند كه مجوز دارند؛ ولي توسط ديگران مورد سوءاستفاده قرار مي‌گيرند. البته با موارد ديگري هم مواجه هستيم كه نظارتي بر آنها نمي‌شود، مثلا يك سري از كتاب‌ها هستند كه در چاپ اول مجوز گرفته‌اند؛ اما مجوز چاپ دوم را ندارند يا چاپ دومش مشمول مميزي شده است؛ ولي ناشر به نام چاپ اول و بدون اعمال اصلاحات، هزاران نسخه چاپ كرده و در بازار مي‌فروشد.  
    گزارش‌هاي مختلفي به ما مي‌رسد كه بعد از آن، دوباره كتاب‌ها را بررسي مي‌كنيم. معمولا همه ساله بعد از نمايشگاه كتاب، ليستي از كتاب‌هايي كه بايد دوباره ارزيابي شوند، تهيه مي‌شود و ما اينها را مي‌دهيم دوباره ارزيابي كنند.

 

تنها يك هيات منصفه مي‌تواند مسوول مميزي كتاب باشد نه چند بررس

علي‌اصغر محمدخاني

 قانون در خصوص مميزي در نشر هميشه در كليات حرف زده است و هيچگاه به جزييات وارد نمي‌شود. مشكل ما در امر چاپ و نشر كتاب سليقه‌اي رفتار كردن است و وقتي سليقه‌اي رفتار شود مسلما قانوني رفتار نشده است. مثلا در مورد كلمه شراب كه شما مثال آورديد كه حتي تقبيح آن نيز دچار مميزي خواهد شد اصلا درست نيست. در قرآن در تقبيح شراب مكررا گفته شده است به نظر من صحبت‌هاي آقاي دكتر سلگي درست منتقل نشده است. بعيد مي‌دانم ايشان چنين عقيده‌اي داشته باشند. از نظر خودم تنزل شان مميزي تا كلمات نه‌تنها درست نيست بلكه امكان‌پذير نخواهد بود. در وضعيت فرهنگي كه ما قرار داريم بسياري از كلمات در كوچه و خيابان بيان مي‌شود ولي مثلا در روزنامه بازنشر نمي‌شود با اين حال ممكن است همين كلمات در يك فرهنگ مانند فرهنگ سخن و فرهنگ كوچه يا در يك كتاب تخصصي روانشناسي نه‌تنها نبايد حذف شود بلكه بايد در مورد آن بحث شود. به نظر من همه كتابخوانان ما آنقدر اهل فرهنگ هستند كه خودشان تشخيص دهند چه چيز در كتاب‌ها بايد بيايد و چه نيايد. در هيچ كدام از مصوبه‌هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصداقي يا جزيياتي درخصوص مميزي نيامده است. مجموعه ضوابط و حدودي داريم كه مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي است، مثلا انتشار مباحثي در جهت ترويج اصول انقلاب، احياي ميراث مكتوب، مقابله موثر با تهاجم سياسي و فرهنگي باشد، عدم توهين به اديان آسماني و پيامبران، عدم تمسخر و توهين به فرهنگ اقوام، عدم تبليغ عليه نهاد خانواده و امثال آن است. اگر قرار باشد آيين‌نامه‌اي بر اساس جزييات مانند كلمات و مصداق‌ها نوشته شود مجبوريم براي هر كتاب يك آيين‌نامه بنويسيم پيشنهاد مشخص من در خصوص مميزي كتاب اين است كه بايد با كتاب نيز مانند مطبوعات عمل شود. در خصوص كتاب هم بايد چنين باشد. مميزي بايد در اختيار يك هيات منصفه باشد و نه در اختيار يك يا چند بررس. مثلا در خصوص همين مصداق كلمه شراب اگر بخواهيم حكم به حذف آن بدهيم 80 درصد تاريخ ادبيات فارسي و كتاب‌هاي فقهي بايد حذف شود. اگر سراغ كلمات و مصداق‌ها برويم سلايق پا پيش مي‌گذارند و تطبيق سلايق با قانون امكان‌پذير نيست. ٭معاون فرهنگي و بين‌الملل شهر كتاب

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون