درباره نمايشگاه عكس انسيه لشگري
مثل روز اول
شهرام مكري/ آشنايي من و انسيه لشگري به سالهاي دانشگاه برميگردد. انسيه يكسال بعد از وروديهاي هم دوره من به دانشگاه سوره تهران آمد تا كارگرداني بخواند. قبل از آن ميدانستم كه از بچههاي فعال انجمن سينماي جوانان كرج است و مسوول وقت سينماي جوان كرج يعني فرزاد اژدري كه اين روزها كارگردان قابلي در ساخت فيلمهاي كودك است، از او حسابي تعريف ميكرد. روز اول ملاقات ما درست جلوي در دانشگاه سوره اتفاق افتاد، قرار بود من جاهاي مختلف دانشگاه را به او نشان دهم و با بچههاي سال بالايي آشنايش كنم. انسيه لشگري از همان روز دختر دقيق و نكتهسنجي به نظرم آمد كه البته بيشتر بر فيلمنامهنويسي و كارگرداني متمركز بود و من فكر نميكردم روزي عكاس شود. احتمالا آشنايي انسيه با مرتضي هدايي كه بهترين فيلمبردار تمام دوران دانشگاهمان بود بر اين تغيير گرايش او بيتاثير نبود. مرتضي از دانشگاه آزاد ميآمد و اصلا رشتهاش سينما نبود اما بنا به دلايلي نامعلوم يارهميشگي دانشجويان سوره بود و مورد مشاوره من و ابوذر صفاريان و كاظم مولايي بود كه حالا همهمان در فيلم بلند كار ميكنيم. اين اسمها را از اين بابت مينويسم كه بگويم در چه جمع دوستانهاي كنار هم شكل گرفتيم و هركدام مسيري را رفتيم و كارهايي را انجام داديم كه شايد تفاوتهايي با هم دارند اما در اصل دوستيمان فاصلهاي اتفاق نيفتاده، از همان روزها تا حال. حالا به نمايشگاه عكس آكواريوم ميرسم؛ مجموعهاي از عكسهايي كه امضاي انسيه لشگري را دارد. مجموعهاي كه در محدوده فرمي خودش را محدود كرده و اين محدوديت به نفعش تمام شده. ايدهاي كه در عكسها وجود دارد را ميتوان از رابطه عكاس و سينما دنبال كرد. دراماتيزه كردن لحظات و چيدن آنها كه اين روزها در عكاسي ايران طرفداران خاص خودش را پيدا كرده. اينجاست كه ميبينم او مسيرش را چقدر درست ادامه داده، در انتخابهايش سختگيري كرده و سعي در پيدا كردن شكلي خاص و تلاش براي خارج شدن از مفهوم كليشهاي عكاسي از ويژگيهايش است. اين همان عكاسي است كه من از دوران دانشگاه ميشناختم با همان دقت نظر و نكتهسنجي روز اول.