گفت و گو با «هادي محمديان»،كارگردان «شاهزاده روم»
پلههاي اول توليد انيميشن سينمايي
مهناز عادلي/ «شاهزاده روم» تا الان - يعني تاريخ بالاي سر همين صفحه - چهار ميليارد ِو نيم فروخته است و دارد ميرسد به پنج ميليارد تومان و اين عالي است! بايد پاي صحبتهاي سازندهاش مينشستيم كه نشستيم. نام آقاي «محمديان» را تا قبل از اكران فيلمش نشنيده بوديم. نميدانستيم از كجا آمده و با چه پشتوانه و دانش تصويري- هنري به ميدان دشوار انيميشنسازي سينمايي ورود كرده است. همچين كه پاي صحبتهايش نشستيم، كلي چيز دانستيم. با صداقت صحبت ميكند. سخت تلاش كرده است. انيميشن دنيا را خوب ميشناسد و با اميد، به آينده كاري خود ميانديشد و برنامه انيميشن سينماييسازياش جدي است. ميگويد در فيلم دوم خود، زمان بيشتري صرف فيلمنامهاش خواهد كرد و اين نكته مغفول مهمي است كه با نوع نگاه حرفهاي و جدي و خاصي كه آقاي «محمديان» به مقوله انيميشن دارد، بايد به آينده كاري او و فتح قلههاي آتي كارش همينجور چشم بدوزيم.
لطفا ورودتان به انيميشن را خيلي متفاوت براي ما شرح دهيد!
از دوره دبيرستان علاقه داشتم وارد سينما بشوم. از اين عشق سينماها. شايد چون دورهاي كه كودك و نوجوان بودم، سينماي كودك زنده بود و خاطرات زيادي از آن سالها به ياد داشتم. روياهاي دوره كودكيام شد آرزوهاي دوره جوانيام. خب، در آن دوران مشاوره تحصيلي خوبي نداشتيم يا اصلا مشاوره نداشتيم. رفتم رشته تجربي. اما بعد از اخذ ديپلم و پايان دوره سربازي، به لطف خدا، مسير سينما را پيدا كردم و وارد دانشگاه هنر شدم. البته جنس سينمايي كه پيدا كردم مانند همان روياهاي كودكي، تخيلي و فانتزي بود و خيلي زود فريفته و مسحور دنياي انيميشن شدم. بعد از ورود به دانشگاه در رشته گرافيك تحصيل كردم و به صورت انفرادي دنبال فراگيري انيميشن رفتم. البته گرافيك هم خيلي به من كمك كرد. سپس با دوستانم در دوره دانشجويي يك استوديو انيميشن تاسيس كرديم. ابتدا نام اين موسسه سلوك افلاكيان بود كه بعد از مدت كوتاهي با موسسه هفتسنگ همكاري نزديكي داشتيم كه در نهايت منجر به تشكيل گروه هنر پويا شد كه هماكنون در آن مشغول فعاليت هستم.
قبل از «شاهزاده روم» چهها كه نكرده بوديد؟
طي حدودا 10 سال فعاليت در كنار دوستانم، بيشتر آثاري كه توليد كرديم براي تلويزيون بوده است. سريال دره نجفيل، سريال بينا و دينا و نوروز آن سالها و چندين كارِ كوتاه كه در جشنوارههاي مختلف از جمله، دوسالانه تهران، ايران 1404، عمار و جشنوارههاي مختلف ديگر جوايزي را هم كسب كردهايم. كه مهمترين اين كارهاي جشنوارهاي ميتوان به پرواز تا بينهايت اشاره كرد كه يك كار كوتاه براي ايران آينده است.
از ساخت انيميشن بلند سينمايي واقعا نترسيديد؟
همان ابتدا كه انيميشن را در كنار دوستانم آغاز كردم، برنامه داشتيم كه فيلم سينمايي توليد كنيم. اما صبر كرديم تا تجربياتمان را افزايش دهيم و بتوانيم تا اندازه زيادي در تمام قسمتهاي توليد يك انيميشن زير و بم كار را در بياوريم و به توليد مسلط شويم. و با اطمينان از حصول نتيجه پروژه سينمايي شاهزاده روم را شروع كرديم، هرچند از همان ابتدا هم ميدانستيم با توجه به كمبود منابع مالي در بخش خصوصي و در نتيجه محدوديتهاي زماني، كار اولمان، كار ايدهآل نخواهد شد. ولي اين راه را بايد شروع ميكرديم و با توكل به خدا پروژه را آغاز كرديم.
خيليها به خاطر همين موانع، از ساخت سينمايي بلند هراس دارند و معمولا كارهاي كوتاه سريالي يا جشنوارهاي ميسازند. چاره چيست؟
مشكلات هميشه هست و بنده هم به عنوان كوچكترين عضو اين خانواده، منكر آن نميشوم. اما اينكه بگوييم چون مشكلات زياد است اصلا كار نكنيم را خيلي قبول ندارم. اينكه بخواهيم صورت مساله را پاك كنيم خيلي خوب نيست. درست است كه در نهايت قرار است فيلم ما را با فيلمهاي روز انيميشن دنيا مقايسه كنند و مدام بزنند بر سر كارمان كه نميتوانيد اما به نظرم بايد با شرايط موجود فيلم ساخت تا تجربياتمان بيشتر شود. ما بايد به روش توليد بومي برسيم كه مخصوص خودمان است. ما هيچ گاه نميتوانيم مانند شركتهاي بزرگ هاليوودي، دهها و شايد صدها ميليون دلار بودجه در اختيار داشته باشيم. دو هزار نفر نيروي متخصص و چهارپنج سال زمان توليد. اما ميتوانيم با شرايط موجود كشورمان و با اتكا به نيروي خلاق و جوان ايران به اميد خدا كارهاي بزرگ بسازيم. مثلا اگر در دوران دفاع مقدس قرار بود جوانها اين طور فكر كنند كه چون امكانات جنگي ندارند، از مملكتشان دفاع نكنند، الان جاي توليد انيميشن و فيلم بايد ميرفتيم غازچراني براي دشمن. توليد انيميشنهاي كوتاه جشنوارهاي هم امر پسنديدهاي است اما وقتي از سينما صحبت ميكنيم يعني مخاطب.
موانع مذكور واقعا برايتان وجود داشت؟ چي بود و كجا؟
قطعا. هميشه وقتي قرار است دستتان در جيب خودتان باشد، با مشكلات زيادي مواجه خواهيد شد. البته ما دستمان در جيب آقاي جعفري، تهيهكننده محترم «شاهزاده روم» و دوست عزيزم بود! وقتي از بودجه بيحساب و لايتناهي دولتي و نفتي خبري نيست، در نتيجه هزينهها كاهش مييابد و در نتيجه زمان كم ميشود. و اين براي توليد يك كار سينمايي يعني فاجعه. اما اگر تن به اين محدوديتها نميداديم، الان شاهزاده روم وجود نداشت. قطعا اين كار ايدهآل ما و ايدهآل سينماي انيميشن ايران نيست، اما ما در كنار دوستانمان تلاش كرديم تا از مرحله حرف وارد عمل شويم و خوشبختانه اين كار را بسازيم كه به نظر خيلي از كارشناسان اين حوزه، گامي بلند و رو به جلو است.
طي ساخت كار چطور با موانع ساخت حرفهاي كار برخورد ميكرديد جدي جدي؟
ما سعي كرديم خط توليد متناسب با توانمنديهاي موجود كشورمان طراحي كنيم. در كنار آقاي جعفري، تهيهكننده و آقاي پاكدل، مدير توليد، يك نقطهاي ميانه كيفيت، هزينهها و زمان پيدا كرديم. تيم توليد هم با تمام توان و با جان و دل مايه گذاشتند و سعي كرديم بر مشكلات چيره شويم.
الان كه در حال اكرانيد، وقتي كار را ميبينيد از چه بخشي ناراضي هستيد و اگر تونل زماني وجود داشت جبرانش ميكرديد؟
به نظرم هيچ املاي نانوشتهاي بيغلط نيست. سينماي ايران بعد از گذشت دههها و ساخت هزاران فيلم به اين جايگاه فعلي رسيده است. حال آنكه سينماي انيميشن ايران شايد كمتر از انگشتان يك دست فيلم انيميشن روي پردههايش ديده و تنها دو فيلم انيميشن به اكران عمومي و گسترده درآمده است. ما براي پيدا كردن ذايقه مخاطب ايراني و صحيح روايت كردن قصه خيلي كمتجربه هستيم. خيلي زمان بايد بگذرد و فيلمهاي انيميشن متعدد بايد ساخته شود تا موفق شويم فيلم انيميشني بسازيم كه هنگامي كه مخاطب سالن را ترك ميكند به شكل حداكثري راضي باشد. با صراحت ميگويم اگر دوباره به روز ابتدايي شروع شاهزاده برگرديم و مجددا همان شرايط، امكانات، هزينه و زمان را داشتيم، قطعا همين نسخه را ميساختيم. البته كار ما نواقصي دارد و ما خودمان به نواقص كار در حين انجام آن آگاه بوديم و ميدانستيم براي حل آن چه راهكارهايي به كار بگيريم. قطعا براي پروژههاي بعدي روي فيلمنامه زمان بيشتري خواهيم گذاشت. از نقدها هم خيلي خوشحال ميشويم چون واقعا از آنها درس ميگيريم و چراغ راهمان براي توليدات بعدي خواهد بود.
تصور فروش چشمگير كارتان در
اين حد را داشتيد؟
صادقانه بايد بگوييم؛ نه. چون فكر ميكرديم سينماي انيميشن و اساسا سينماي كودك، ديگر زنده نيست. اما از اينكه مخاطبان با بزرگواري از فيلم ما حمايت كردند غافلگير شديم.
دليل استقبال مردم از كار شما چيست؟
مخاطبان هميشه متوجه ميشوند كه براي چه كاري زحمت كشيده شده است و انرژي و عشقي كه همراه يك فيلم از سازندگان آن فرستاده ميشود را دريافت ميكنند و قدردان آن هستند. شاهزاده روم بدون كمك هيچ يك از نهادهاي فرهنگي توليد شده است و فقط به عشق اينكه قدمي براي انيميشن و سينماي كودك بردارد. سينمايي كه حق همه كودكان و نوجوانان ايراني است. مخاطبان هم اين موضوع را درك ميكنند و هميشه مخاطبان يك قدم از مسوولان جلوتر هستند و قاعدتا همين هم باعث شد كه با حمايتشان ما را براي ادامه اين راه دلگرم كنند. قطعا بهترين منتقدان، مخاطبان فيلم هستند. آنها هم ميدانند ما كمي با انيميشنهاي روز دنيا فاصله داريم اما اين را هم خوب ميدانند كه با حمايتشان مسير را براي بهتر شدن و ايدهآل شدن اين مسير هموارتر ميكنند.
چرا براي ساخت اينقدر عجله داشتيد؟ يك سال يا دو سال براي ساخت يك انيميشن سينمايي بلند خيلي كم است. در سينماي جهان ده سال وقت صرف كار «درون و بيرون» كه تازه، اثر غولي به نام «پيكسار» است، ميشود كه از اين زمان، حتي گاهي 5،4 سال زمان براي نگارش فيلمنامه اختصاص مييابد. چرا در ايران هميشه اينقدر عجله است براي انجام كار هنري، درحالي كه در سينماي جهان آن هم با بهترين امكانات و متخصصان ويژه، صرف زمان زيادي براي توليد خلاقانه اثر ميشود؟
بازنويسيهاي مكرر زمان ميخواهد و زمان مساوي است با پول. ما در شاهزاده روم واقعا مشكلات عجيب و غريبي داشتيم. شايد حالا كه فيلم با اين سروشكل تقريبا استاندارد توليد شده است همه بگويند چرا براي فيلمنامه زمان بيشتري نگذاشتيد. اما واقعا امكان زمان بيشتر را نداشتيم. خيلي مواقع در حين توليد ما خودمان متوجه ايرادات فيلمنامه بوديم اما توليد انيميشن با فيلم رئال متفاوت است و براي اصلاح كوچكترين نقص در فيلمنامه تعداد زيادي نيروي متخصص از مدلساز گرفته تا انيماتور و نورپرداز و غيره بايد درگير شوند كه در حين توليد امكانپذير نيست. ما هر وقت به چنين ايرادتي ميرسيديم ميگفتيم انشاءالله كار بعدي.
در آغاز، از توليد اثر با كشوري ديگر و سختيهاي احتمالياش نترسيديد؟
بنده و آقاي جعفري و همه تيممان به مخاطب جهاني فكر ميكنيم. چون معتقديم هنوز چرخه اقتصادي سينماي ايران بهينه نيست. البته شاهزاده روم به طور كامل در ايران توليد شد و تيم توليدكننده همه از بچهاي ايراني بودند. در واقع لبنانيها فقط در هزينههاي كار مشاركت داشتند و در مقابل اين مشاركت در هزينهها، نسخه عربي اين كار را دريافت كردند. البته اين سوال در حوزه تخصصي تهيهكننده است و ما يك تقسيمبندي كردهايم و من هم سعي ميكنم شوونات حرفهاي اين حوزه را در سينما رعايت كنم.
گفته بوديد ميخواهيد گيشه جهاني را فتح كنيد، پيشبينيتان چيست؟
ما با داشتن گنجينه گرانبها از قصهها و قهرمانهاي ايراني و اسلامي داراي مزيت رقابتي در دنيا هستيم. به نظرم اين قصهها پتانسيل بالايي براي جهاني شدن دارند و اگر ما ياد بگيريم آنها را خوب و درست بسازيم قطعا در جذب مخاطبان غيرايراني هم موفق خواهيم بود. فيلمهاي رئال ايران هميشه در جشنوارههاي خارجي موفق بودهاند اما هيچگاه يا كمتر در اكرانهاي جهاني موفق بودهاند. شايد انيميشن به خاطر شكل و شيوه بصري براي مردم دنيا پذيرفتهشدهتر باشد. هر چند باز هم تاكيد ميكنم ما قصهها و قهرمانهاي فراواني داريم كه ميتوانيم گيشه جهاني را تصاحب كنيم.
به اسكار هم فكر ميكنيد؟
ما به گيشه جهاني فكر ميكنيم حالا اگر اسكار يا جشنوارههاي ديگر هم شد، شد و اگر نشد، نشد. ما زماني برنده واقعي هستيم كه بتوانيم در اكرانهاي گسترده جهاني موفق شويم.
چشمانداز خيلي متفاوت شما از انيميشن ايران چيست؟
دههاي كه در آن هستيم متعلق به سينماي انيميشن است. به زودي فيلمهاي سينمايي انيميشن صندليهاي خالي سينماي ايران را پر خواهد كرد، شك نداشته باشيد. انيميشن به زودي نهتنها موجب رونق صنعت سينما در ايران ميشود بلكه سبب رونق سينماي رئال ايران خواهد شد. رشد كيفي هنر انيميشن، پاي جلوههاي ويژه را به سينماي ايران باز خواهد كرد و به زودي شاهد ژانرهاي مختلف مفقود شده روي پردههاي سينما خواهيم بود.
انتقادي از اوضاع فعلي انيميشن ايران داريد؟
من كوچكتر از آن هستم كه نقدي به سينماي انيميشن بكنم. قطعا اين هنر بزرگان و پيشكسوتاني دارد كه راهكاري مناسبي براي بقاي انيميشن در ايران دارند. بنده به عنوان كوچكترين عضو اين خانواده در كنار دوستانم سعي ميكنيم با استفاده از تجربيات شاهزاده و گوش دادن به انتقادهاي مخاطبان باز هم فيلم انيميشن بسازيم و بهتر بسازيم.
كار سينمايي بعديتان چيست؟
قرار است تا پيش از پايان اكران شاهزاده روم طي برنامهاي به شكل رسمي كار بعدي را اعلام كنيم.
هر چه ميخواهد دل تنگتان هماكنون برايمان بگوييد!
قطعا در پلههاي اول توليد انيميشنهاي سينمايي هستيم از همه جهت. هم از نظر قالب و تكنيك و هم محتوا و فيلمنامه. اميدوارم هر كسي با هر طرز تفكري، از اكران شاهزاده روم و اساسا جامعه انيميشن ايران حمايت كند. باز هم تاكيد ميكنم اين حقِ همه بچههاي ايراني است كه سينما داشته باشند؛سينمايي برخاسته از آداب و رسوم و تعاملات و شيوه زندگياي كه برآمده از فرهنگ و هنر خودمان باشد.