يكخبر، سه چهره/ بررسي برندسازي و رفتار رسانهاي دولت
دو سال و نيم تمام، دولت روحاني مشغول سنگينترين پرونده تاريخي يك دهه اخير ايران بود؛ پرونده هستهاي بايد به نتيجه ميرسيد و براي رسيدن به نتيجه مطلوب، چهره دولت يازدهم يكي از مهمترين نكتهها بود. تيم روحاني در اين بازه زماني تلاش كرد تا از اين نكته بسيار مهم غافل نشود و صلح و دوستي ايرانيان به جهان مخابره شود. نشستها و گفتوگوهاي مختلف رسمي، غيررسمي و رسانهاي، همه در همين قالب تعريف شدند و حالا با اتمام مذاكرات هستهاي و به نتيجه رسيدن برجام، فصلي ديگر آغاز شده. فصلي كه در آن چهره دولت، نه تنها به عنوان يك چهره بينالمللي كه به عنوان چهره يك دستگاه اجرايي براي حل مشكلات داخلي بسيار مهم است. در حال حاضر رفتارهاي رسانهاي دولت روي همان نوار قبلي ميچرخد و تغييري نه در مناسبات خارجي و نه در مناسبات داخلي و با مردم ايجاد نشده. سوژهاي كه با سه كارشناس درباره آن صحبت كرديم و از صادق زيباكلام استاد علوم سياسي، علي رضا ميريوسفي از اعضاي رسانهاي تيم مذاكرات هستهاي و نماينده سابق ايران در سازمان ملل و علي اكبر قاضيزاده استاد ارتباطات، درباره سه وجه مهم آن پرسيديم.
چهره پدرانه به چهره همدلانه تغيير كند
صادق زيباكلام
اگر به صحبتها و مناسبات رييسجمهور با مردم دقت كنيم و سخنرانيها و نشستهاي مطبوعاتي و گفتوگوهاي تلويزيوني را مدنظر قرار دهيم، ميبينيم كه رفتار رييسجمهور با مردم در اين سالها، شبيه پدري يا مادري مهربان است كه براي خوراندن داروي لازم، وعده ميدهد. رييسجمهور از موضع پدري مهربان با مردم صحبت ميكند و تلاش ميكند براي حل مشكلات، راهحل و شيوه نصيحت يا وعدههاي پدرانه را در پيش بگيرد. راهحلي كه در مقطع به نتيجه رسيدن برجام و تلاش براي حل پرونده هستهاي، اندكي قابل قبول بود. اما حالا رييسجمهور با مردمي روبه رو است كه چندين سال است با واقعيت عيني و مسلم فشارها در زندگي روزمره روبه رو هستند و نصيحتها و وعدههاي پدرانه هم اگر نتيجه خاصي نداشته باشد و در كاهش فشارهاي تاثير نگذارد، ممكن است ديگر به آنها تن ندهند و نااميد شوند. واقعيت اين است كه رفتار رسانهاي و برندسازي دولت يازدهم تا حدود زيادي در دوسال اخير هم در به نتيجه رسيدن برجام موفق بوده و هم در همراهي مردم در اين پروسه سخت دولت. اما حالا وقتي رييسجمهور با لبخند مقابل دوربين ميگويد كه مردم ما خوب هستند، شايستگي دارند و... يا وعده ميدهد كه رشد 8 درصدي داريم و اگر هم 5 درصدي باشد خوب است و... ممكن است اين صحبتها و حرفهاي هميشگي براي مردمي كه به برجام اميدوار شدند و حالا نتيجه عيني آن را در زندگي روزمره خود نميبينند، تكراري شود. دولت روحاني بايد همزباني و همدلي بيشتري با مردم پيدا كند. حسن روحاني نبايد از بازگو كردن مشكلات، خودداري كند و درواقع، حالا وقتش است كه آن رفتار دلسوزانه و پدرانه، جاي خود را به رفتار همدلانه و واقعگرايانه بدهد. مردم بايد بدانند كه مشكلات واقعي دقيقا كجاست و دولت براي حل اين مشكلات چه برنامههايي دارد و چه مدت زماني براي كاهش فشارها لازم است. واقعگرايي و همدلي، بايد چهره تازه دولتي باشد كه ميخواهد از پس مشكلات بيشمار بربيايد و در اين زمينه به همراهي مردمي نيازمند است كه اين مشكلات را زندگي ميكنند.
شرايط كنوني را از ياد نبريم
علياكبر قاضيزاده
رييسجمهور ايران در دو سال و نيم گذشته، در ايجاد چهرهاي مطلوب جهاني بسيار موفقتر از چهرهاي داخلي بوده. در زمينههاي داخلي و از منظر رسانهاي ميتوانم بگويم كه حسن روحاني و تيمش چندان موفق نبودهاند و نتوانستهاند به اندازه آن چهره جهاني مطلوب، در داخل موفقيتي به دست بياورند. اما اين اتفاق تنها برآيند ناتواني يا ناآگاهي رييسجمهور از حل مشكلات داخلي يا رفتار رسانهاي است كه مورد توجه مردم باشد. ما وقتي درباره اين موضوع صحبت ميكنيم بايد در نظر بگيريم كه حسن روحاني در چه شرايطي و با چه برآيند نيروهاي سياسي، سعي در اداره دولت دارد. وقتي درست و واقعبينانه به شرايط نگاه مياندازيم، متوجه ميشويم كه بهترين شكل مديريت و رفتار در دولت يازدهم اتفاق افتاده است. ما شرايط داخلي را حذف ميكنيم و از دولت توقع داريم كه تمام كارها را به نحواحسن انجام دهد، در حالي كه بخش بزرگي از مشكلات دست دولت نيست. بخشي از مشكلات به جامعه ايراني و ما ايرانيها بازميگردد و خواست ما براي اصلاح امور. ما نميتوانيم در گوشهاي بنشينيم و از رييسجمهور و دولتش انتظار داشته باشيم كه بار اين همه مشكل را به دوش بكشد و بتواند چهرهاي قدرتمند و كامل ارايه دهد. در همين شرايط است كه بازهم نميتوانيم از روحاني انتظار داشته باشيم تا با واقعگرايي محض، مشكلات را بيان كند و مدام بخواهد كه از سياهيها و ناخوشاينديها بگويد. حسن روحاني هم براساس شعار انتخاباتي خود كه «تدبير و اميد» بود و هم براساس نياز اين روزهاي جامعه، اميد، رفتاري در پيش گرفته است كه در نهايت مردم را آرامتر و صبورتر نسبت به مشكلات نگه ميدارد. در بررسي چهره دولت يازدهم، بايد شرايط را درنظر گرفت و براساس همين شرايط ميتوان گفت كه تا اينجا و با توجه به شرايط، رفتارها درست و به جا بوده است.
تغييرات دنياي مدرن در نظر گرفته شود
عليرضا ميريوسفي
دنياي اين روزها، دنياي ارتباطات وسيع و اطلاعات آزاد است. دسترسيها ديگر محدود نيست و هرجاي جهان اتفاقي رخ دهد، از چشم كسي پوشيده نميماند. اينچنين است كه در چنين روزگاري نميتوانيم بگوييم كه دولتي ميتواند در عرصه ديپلماسي يك چهره خارج از كشور و براي روابطبينالمللي داشته باشد و چهرهاي هم براي داخل كشور و ديپلماسي عمومي. تفكيك چهره داخلي و خارجي ديگر معنايي ندارد، چون به همان اندازه كه يك رييسجمهور با سخنراني در داخل كشورش ديده ميشود، در خارج از مرزها هم خبر آن رسانهاي ميشود و برعكس. اينچنين است كه رعايت تناسب چهره ديپلماتيك بايد در هر زمينهاي رعايت شود و ديپلماسي عمومي كليت داخل و خارج را دربرميگيرد. چهره دولت يازدهم هم از اين قاعده مستثني نيست. با برجام اتفاقهاي بسيار خوب و مثبتي رخ داده كه بايد روند آن حفظ شود و از آن در زمينههاي مختلف و به ويژه توسعه اقتصادي استفاده شود. بايد بيشترين استفاده را از برجام كه تازه متولد شده و راه درازي در پيش دارد كنيم و در ايجاد محيط نشاط داخلي تلاش كنيم. قاعدتا در اين ميان ابزارهاي رسانهاي بهطور كامل در دست هيچ دولتي نيست (همانطور كه در اكثر كشورهاي جهان رسانهها هيچوقت بهطور كامل در دست دولت نبودهاند) اما سياستمداران به رسانهها نيازمندند و نمايش چهره دولتي كه تلاش كرده با حل سنگينترين پرونده يك دهه اخير ايران، يكي از ريشههاي عميق مشكلات داخلي را از بين ببرد، يكي از نيازمنديهاي اصلي دولت نظام است كه بايد در همراهي و همزباني با مردم در رسانهها اتفاق بيفتد. بايد مردم بر رسانهها از زبان خود دولت در جريان جزييات باشند و از منظر رسانهاي اين شناخت بايد آنقدر دقيق و واضح باشد تاهمدلي مردم را به همراه داشته باشد. دولت بايد چهرهاي همراه با تمام اين تغييرات دنياي مدرن امروزي و آشنا به تغيير و تحولات دنياي رسانهاي بوده و با همراه كردن مردم، دسترسي وسيع به اطلاعات داشته باشد و قدمي جلوتر از مردم بردارد و بتواند برنامهريزي مناسبي انجام دهد.