محسن روحيصفت در گفتوگو با «اعتماد»:
تهران به دنبال كاهش اختلافات با آنكارا است
گروه ديپلماسي| ابراهيم رحيمپور، معاون آسيا و اقيانوسيه وزارت امور خارجه روز گذشته براي ديدار و گفتوگو در خصوص مسائل دوجانبه، منطقهاي و بينالمللي به آنكارا سفر كرد و با همتاي ترك و همچنين قائم مقام وزارت امور خارجه ديدار و گفتوگو كرد. اين نخستين سفر يك مقام مسوول پس از لغو سفر محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه به تركيه در اواسط تابستان است. با اين حال، تنشها ميان ايران و تركيه در ماههاي گذشته افزايش يافته است و همين مساله موجب شده است تا سفر معاون ظريف به آنكارا اهميت بسياري پيدا كند. در خصوص سفر ابراهيم رحيمپور به آنكارا گفتوگويي با محسن روحيصفت، مدير گروه مطالعات جنوب و غرب آسياي مركز مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه داشتهايم كه در ادامه ميآيد.
روابط تهران و آنكارا در چند ماه گذشته دستخوش چه تحولاتي شده است؟
نكته نخستي كه ابتدا بايد به آن اشاره كنم، اين است كه ايران و تركيه در سالهاي گذشته با وجود اختلاف نظر در خصوص مسائلي چون بحران سوريه، همواره معتقد بودهاند كه روابط دو جانبه تهران و آنكارا بايد مديريت شود و مسائل اينچنيني نبايد بر روابط با يكديگر سايه بيفكند و تحت تاثير آن قرار گيرد. اين مساله هم از سوي انديشمندان ترك بيان شده و ديده ميشود كه آنها تلاشهايي براي تفهيم اين مساله روي تصميمسازان و تصميمگيران تركيه داشتهاند. از سوي ديگر، تحليلگران منطقهاي ايراني هم بر اين اعتقاد هستند و توصيهشان به وزارت امور خارجه آن بوده است كه روابط با تركيه بايد مديريت شود و نبايد روابط 300 ساله بدون تنش ما با تركها تحت تاثير مسائلي خارج از روابط دوجانبه قرار گيرد.
ولي با تمام تلاشها، تركها در ماههاي گذشته مواضعي سخت و تند عليه ايران داشتهاند.
در چند سال اخير، تلاش شده تا روابط دوجانبه و مناسبات اقتصادي ايران و تركيه تحت تاثير سوريه قرار نگيرد. در اين راستا، دو كشور چشمانداز افزايش مناسبات اقتصادي تا 30 ميليارد دلار در سال براي يكديگر ترسيم كردهاند. البته مواضع تهران و آنكارا در خصوص مسائلي چون سوريه متفاوت است اما آنچه اهميت دارد تلاش دو كشور براي درك نگرانيهاي دو كشور است. به عبارت ديگر، تهران و آنكارا بايد به فكر برونرفت از وضعيت كنوني و رسيدن به يك فهم مشترك از مساله باشند. تركها در سالهاي گذشته در مرزهاي شرقي و جنوبي خويش با برخي اقليتهاي دروني خود درگير بودهاند. هنگامي كه آقاي اردوغان بر سركار آمد، او هدف سياست خارجي دولتش را كاهش اختلافات با همسايگانش بيان كرد و در اين راستا، قدمهايي نيز برداشت و تا حدودي هم موفق شد اما متاسفانه سالهاي گذشته عقبگردهايي داشتهاند، به گونهاي كه آنها با همه همسايگانشان دچار اختلاف شدهاند. براي خروج از اين وضعيت، تركها نيازمند نگاهي هستند تا اختلافاتشان را حل كنند و تحت تاثير اغواي ديگراني چون عربستان قرار نگيرند. ما در صحبتهايي كه با انديشمندان و تحليلگران ترك داشتهايم متوجه شديم كه آنها هم بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه تركيه نميتواند روابط بلندمدتي با كشورهاي تندروي عربي داشته باشد و اگر هماكنون نيز ميان آنكارا و رياض روابطي برقرار شده، اين روابط و منافع مقطعي و كوتاهمدت است تا استراتژيك و بلندمدت. اين مسائل موجب ميشود تا تركها متوجه روابطشان با تهران باشند و منافع كوتاهمدت و گذراي خويش را فداي منافع بلندمدتشان نكنند.
آيا با اجرايي شدن برجام روابط ايران و تركيه رو به گسترش خواهد بود يا آنكه روابط دو كشور تحت تاثير اختلافاتي نظير سوريه همچنان در همين سطح باقي خواهند ماند؟
برجام فرصت مناسبي را براي جمهوري اسلامي ايران فراهم كرده است تا نقش جديدي را در منطقه و عرصه بينالمللي ايفا كند. با اين حال، برجام فقط يك فرصت براي ايران نيست بلكه براي تركها و ساير كشورهاي منطقه هم فرصت خوبي است تا به سمت كاهش اختلافات حركت كنند، تعاملات ميان يكديگر را افزايش دهند و پيوستگيهايشان را بالا ببرنند اما هنگامي كه فضا غبارآلود شود و اين غبارآلودگي هم به دليل كشور ثالثي باشد، ممكن است بازيگران دچار اشتباه محاسباتي شوند. آنچه از اهميت برخوردار است تلاش براي خارج شدن از اين غبارآلودگي و انجام گفتوگو است. متاسفانه در ماههاي اخير كه تنشها ميان ايران و تركيه افزايش يافته است، گفتوگوها هم كاهش يافت. من فكر ميكنم ما بايد براي افزايش رايزنيها و ارتباطات تلاش كنيم تا درك مشتركي از نگرانيها فراهم شود و فهم درستي از مساله به دست آيد. من اعتقاد دارم سفر آقاي رحيمپور، معاون آقاي ظريف به تركيه نيز در همين راستا است و ايشان طي اين سفر تلاش خواهند كرد تا يك فهم مشترك از تحولات خاورميانه به دست آيد و دو كشور به سمت استحكام در روابط دوجانبه حركت كنند.
همكاريهاي ايران و روسيه در سوريه، به چه ميزان در افزايش اختلافات ايران و تركيه موثر بوده است؟
در تنشهاي ايجاد شده ميان مسكو و آنكارا، تلاش تهران كاهش اختلافات است و حتي هنگامي هم كه در روابط دوجانبه روسها و تركها مشكلاتي ايجاد شد، تلاش ايران جلوگيري از تندتر شدن واكنشها بود چون همه ما در يك منطقه قرار داريم. ما اهل دعوا و بهرهبرداري از اختلافات نيستيم زيرا اگر آتشي در منطقه برافروخته شود، همه را دربر خواهد گرفت. ما از تنش ميان تركيه و روسيه و افزايش اختلافات آنها خوشحال نيستيم بلكه به دنبال ترسيم حقايق و رسيدن به فهم مشترك ميان بازيگران اين پرونده هستيم.
يعني اين مساله بر روابط دوجانبه تهران و آنكارا سايه نينداخته است؟
اگر سايه هم انداخته باشد از طرف ما نيست. ما حسننيت خودمان را نشان دادهايم و گفتهايم كه علاقهمند به همكاري و گفتوگو در همه زمينهها هستيم.
آيا در يارگيريهاي عربستان عليه ايران، تركيه به طرف مقابل پيوسته است؟
تركها در ماههاي گذشته احساس ميكنند منافعشان در خصوص سوريه از سوي برخي قدرتها ناديده گرفته شده است. اين نگاه در ميان مقامات عربستان هم وجود دارد. موضوع اصلي تركها در سوريه، مساله كردهاست و به خاطر اين نگراني به دنبال تاثيرگذاري از طريق همسايگانشان هستند. توصيه تهران به آنكارا آن است كه كشورهاي هممرز صداقتشان براي برقراري صلح و ثبات بيشتر از كشورهاي فاقد مرزهاي مشترك است. اين مساله موجب ميشود تا تركيه متكي به آن كشورها نباشد. در گفتوگوهاي ما با انديشمندان و تحليلگران سياست خارجي ترك، آنها هم واقف به اين موضوع بودند و بيان كردند نزديكي رياض و آنكارا مقطعي است و تركيه منافع استراتژيك و بلندمدتي با كشورهاي تندروي عربي ندارد. من فكر ميكنم با انجام گفتوگو و بيان نظرات ميتوان سوءتفاهمها را حل و به سمت ديدگاه مشترك حركت كرد. به هر حال كساني كه در تركيه در راس قدرت قرار دارند، كساني نيستند كه مورد علاقه ما نباشند. حزب عدالت و توسعه و آقاي اردوغان از سالهاي گذشته مورد توجه ايران بودند و آنها علاقهمند به دوستي با ما و گسترش روابط با تهران هستند. منافع بسياري هم در اين روابط وجود دارد. مسائل زودگذر نبايد به بزرگ شدن اختلافات منجر شود.
بهبود روابط تهران و آنكارا به چه ميزان ميتواند در عدم بهبود روابط تركيه و اسراييل موثر باشد؟
طبيعي است وقتي اختلافات ميان دو كشور افزايش يابد، طرفين به سمت رقيب بروند. ما ديدگاهي مبتني بر همكاري جمعي در عرصه منطقهاي داريم و اولويت اصليمان نيز در سياست خارجي، مسائل منطقهاي و همسايگانمان هستند. حتي ما در خصوص عربستان نيز علاقهمند به كاهش اختلافات و برقراري مجدد روابط هستيم هرچند كه به دليل خيرهسريها و عدم درك منافع بلندمدت از سوي آنها، تنشها افزايش يافته است.
آيا مذاكرات بينالمللي سوريه ميتواند پايهاي براي نزديكي مجدد و همكاري ايران و تركيه باشد؟
متاسفانه در سالهاي گذشته برخي همسايگان توهمات و جاهطلبيهايي نسبت به معادلات منطقهاي داشتند و در همين راستا، فشارهايي را ايجاد ميكردند اما هنگامي كه در صحنه عملياتي و صحنه ميداني وزن هر طرف روشن شد، آن توهمات و جاهطلبيها هم از بين خواهد رفت. من فكر ميكنم شرايط منطقهاي و شرايط صحنه ميداني موجب شود تا طرفين براساس واقعگرايي تصميم بگيرند و به تصميمگيريهايي بينالمللي تن بدهند.
هماكنون فكر ميكنيد تا چه اندازه تركها به سمت واقعگرايي رفتهاند؟
من فكر ميكنم رسيدن به اين نقطه، نيازمند زمان بيشتري است.
در صورت احتمال حمله نظامي احتمالي عربستان و تركيه به سوريه، واكنش ايران به آن رويداد چيست؟ آيا اين حمله ميتواند موجب دورتر شدن ايران و تركيه شود؟
اين مساله به تنش بيشتر خواهد افزود و در هنگام تنش هم كشورها از يكديگر دور ميشوند. با اين حال، آنچه مربوط به عربستان است، آن است كه من فكر نميكنم چنين اقدامي از سوي آنها صورت بگيرد. آنها مرز مشتركي با سوريه ندارند و نميتوانند از خاك عراق يا اردن عمليات انجام دهند. از سوي ديگر، آنها در جبهه يمن نيز در حال جنگيدن هستند و آن بحران، عربستان را بهشدت درگير خود كرده و مشكلاتي را برايش ايجاد كرده است. من فكر ميكنم طرح اين مساله از سوي رياض، بيشتر يك بلوف است. تركيه عضو ناتو است و براي ورود به معركه بايد حتما رضايت ناتو را جلب كند. آنچه تا به امروز وجود دارد، اين است كه غرب تمايل چنداني براي ورود نظامي به بحران سوريه ندارد. من فكر ميكنم فضاي بينالمللي و چشمانداز حاصل شده ناشي از مذاكرات سوريه، كار تركيه را براي حمله سخت كند.
آيا سفر احتمالي آقاي ظريف به تركيه ميتواند به كاهش اختلافات تهران و آنكارا كمك كند؟
انجام آن سفر حتما به برداشتن غبارها در فضاي ابهامآلود كمك خواهد كرد. با انجام رايزنيهاي مستمر، تركها بهتر و بيشتر به نظرات ايران واقف ميشوند. خواسته ايران ثبات است و ثبات، نفع مشترك دو كشور است. تركها در بيثباتي منفعتي نخواهند داشت.