با داوري ضياء موحد، حسين معصوميهمداني، مهستي بحريني ، عبدالله كوثري، محمود حسينيزاد و مژده دقيقي
از سال 1395 جايزه ابوالحسن نجفي اهدا ميشود
هنوز يك ماه از درگذشت ابوالحسن نجفي نگذشته در روز بيستم بهمن دوستداران او در شهر كتاب گرد هم آمدند و درباره كارهاي او و بررسي نوآوريهاي نجفي در عروض فارسي حرف زدند. علياصغر محمدخاني از خدمات علمي و فرهنگي نجفي در مقام زبانشناس، مترجم، فرهنگنگار، عروضي برجسته و صاحبنظر در حوزه ادبيات تطبيقي يادكرد و گفت كه استاد نجفي يكي از پاسداران زبان و ادبيات فارسي در دوره معاصر بود كه به موازين نوشتاري در كتابها و مقالهها بسيار حساس بود و بهنوعي ناظر زباني در درستنويسي براي مترجمان و نويسندگان و محققان بهشمار ميرفت.
محمدخاني در اين نشست از برگزاري جايزه ابوالحسن نجفي از سوي مركز فرهنگي شهر كتاب از سال ۱۳۹۵ خبر داد. اين جايزه قرار است به بهترين ترجمه رمان و مجموعه داستان كوتاهِ سال اهدا شود و هيات علمي و داوران اين جايزه با حضور ضياء موحد، حسين معصومي همداني، مهستي بحريني، عبدالله كوثري، محمود حسينيزاد و مژده دقيقي تشكيل ميشود. ضياء موحد درباره دوستي ديرينش با نجفي سخن گفت و يادآور شد: امروز عروض با زبانشناسي و معناشناسي ادبي روابط ضروري برقرار كرده است و ميبينيم كه صوت و بحر را بايد به عنوان عناصر سازنده كليت اثر هنري و نه جدا از معنا مطالعه كرد. بنابراين تصور بسياري مبني بر اينكه گفتن درباره عروض كاري كهنه است، اشتباه است. نجفي در آن سالها زياد درباره وزن با من گفتوگو ميكرد؛ اما از آنجا كه من در محافل ادبي رشد كرده بودم به شكلي غريزي به وزن مسلط بودم و تمايل نداشتم عروض بخوانم و قلبا علاقهاي به ايندست مباحث نداشتم؛ اما به خاطر احترام به او در اين گفتوگوها مشاركت ميكردم؛ آنچنانكه نجفي در مقاله اختيارات شاعري، از من قدرداني كرد. به گفته طبيبزاده آن مقاله مادر تمام كشفهاي بعدي نجفي است.
موحد ضمن اشاره به برخي تاريخها تاكيد كرد: نجفي در همان سالها دايرهاي را كشف كرده بود كه نزديك به ۱۸۰ وزن از آن استخراج ميشود؛ من پيشنهاد دادم نام آن را دايره نجفي بگذارد، مبادا كس ديگري آن را به نام خود ثبت كند. اما نكته جالب توجه اين است كه اين مساله به سالهاي پيش از ۱۳۵۲ بر ميگردد. به ياد دارم نخستين باري كه نجفي در بيمارستان بستري شد، مباحثي در گرفت مبني بر اينكه چرا وقتي حرف نجفي به ميان ميآيد مساله عروض طرح ميشود؛ برخي معتقد بودند از اين رهگذار ادبيات به نفع عروض مصادره ميشود. من در آن عيادت، از او پرسيدم: شما مهمترين كارتان را چه ميدانيد؟ او پاسخ داد: عروض. بايد چرايي اين امر را دريافت؛ تفاوتي بين تحقيق و نظريه مطرح است؛ معمولا يك محقق در ادامه تلاش ديگران كار ميكند و به تكامل آنها ميكوشد.
سيروس شميسا نيز در اين نشست مهمترين كار نجفي را مقاله اختيارات شاعري كه در سال 52 در جنگ اصفهان منتشر شد دانست و درباره آثار ديگر او توضيح داد: در كتابهاي تازه ايشان مقالاتي درباره موضوعات مختلف وجود دارد كه بسياري افراد از جمله من به آنها پرداختهاند؛ البته من بر اين معنا تاكيد ندارم كه پيش از نجفي به اين مسائل پرداختهام؛ من در عروض شاگرد استاد بودم؛ نظريات او را شنيده بودم، ولي آنها را نوشته بودم. او تاكيد كرد: مساله طبقهبندي اوزان نيز اهميت ويژهاي دارد؛ اما آن نيز به شكلي در فرهنگهاي عروضي قابل دستيابي است. مقاله اختيارات شاعري انصافا چيزي ديگر است. البته بايد در نظر داشت ما ايرانيها عاطفي، احساسي و اهل مبالغه هستيم؛ از اينروي بايد تاكيد شود بر اينكه اينگونه مطالب معمولا يك جريان هستند و نميتوانند كار يك فرد باشند. از قرن هجدهم به اينسوي مستشرقان بسياري در اين حوزه فعاليت كردهاند؛ آنها تقطيع هجايي را مرسوم كرده بودند كه موجب شد خودبهخود بسياري از مسائل آشكار شود. در ايران نيز كلنل وزيري كارهايي در اين زمينه صورت داده بود؛ دكتر خانلري نيز در اين حوزه تلاشهاي فراوان كرده بود؛ البته نجفي خود به اين مساله اذعان داشت. او تفاوت كار نجفي و خانلري را در اين دانست كه نجفي با استمرار تا آخرين روز حيات اين مساله را دنبال ميكرد؛ اما خانلري يك سر داشت و هزار سودا و نميتوانست تنها در آن عوالم محدود باشد. شميسا تاكيد كرد كه استاد نجفي فرقهاي بسيار با همه اساتيد يادشده داشت؛ او زبانشناس بود، ذهن علمي داشت و روشهاي غربي را به خوبي ميشناخت. اين امر موجب شده بود او در رويارويي با شعر رويكردهاي سنتي را وانهد و بر اساس شيوه غربيها عمل كند. او شعر را مينوشت و بياعتماد به گوش و لحن بسيار ساده و روشن تقطيعش ميكرد. نجفي به خوبي ميدانست علم مقولهاي است ساده و روشن و او كه استادتر است، ميتواند شفافتر سخن بگويد.
اميد طبيبزاده هم سخنان خود را با طرح چند پرسش درباره رويكردهاي استاد نجفي آغاز كرد؛ وي اظهار كرد: چرا نجفي برخي آثار خود را چاپ نكرد؟ آيا قاعده قلب در رباعي از زمره اختيارات هست يا خير؟ چرا نجفي در عروض خود براي وزنها نام نميگذاشت؟ راههاي گسترش وزن شعر فارسي از نظرگاه نجفي كدام است؟ اين پرسشها براي آنها كه عروض ميخوانند بسيار حائز اهميت است. راههاي گسترش وزن شعر فارسي موضوع روزهاي واپسين نجفي بود؛ تا جايي كه ميتوانست حول اين موضوع كار ميكرد.
او افزود: استاد نجفي از نامهاي عروض سنتي بيزار بود و آنها را به كار نميبست. در توجه به اين نامها درمييابيم هرچه وزن ايرانيتر باشد نامي طولانيتر مييابد؛ چراكه عروضيها ميخواهند اين اوزان را از دواير عروض عربي بركشند. در اين رويكرد صاحبنام كوچكتر از نام ميشود؛ اين نقض غرض است و چرا بايد از اين نام استفاده كرد؟ البته بايد در نظر داشت كه ايندست اوزان محتاج اسم هستند؛ اما مادامي كه نامي براي آنها نمييابيم منطقي نيست اينگونه آنها را نامگذاري كنيم. نشست بزرگداشت مقام علمي استاد ابوالحسن نجفي و بررسي نوآوريهاي نجفي در عروض فارسي، با حضور گسترده اهل فرهنگ و صاحبنظراني چون احمد سميعي گيلاني، فتحالله مجتبايي، علياشرف صادقي، ژاله آموزگار، حسين معصومي همداني، موسي اسوار، طهمورث ساجدي، منوچهر سادات افسري، پيروز سيار، محمود حسينيزاد، مژده دقيقي، علي ميرزايي، مهشيد نونهالي، ماندانا صدرزاده و... برگزار شد.