عليرضا ميريوسفي در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد
حفظ روابط حداقلي ايران و عربستان با تعيين حافظ منافع
گروه ديپلماسي| روز گذشته، عادل الجبير، وزير امور خارجه عربستان طي نشست خبري مشترك خود با ديدير بورك هالتر، وزير امور خارجه سوييس در رياض اعلام كرد كه برن حافظ منافع رياض در تهران خواهد بود و گفت سفارت سوييس در تهران، سفر زايران ايراني به عربستان را براي انجام امور حج تسهيل خواهد كرد. اين خبر، با واكنش سريع رسانههاي ايراني روبهرو شد. در پي اعلام اين خبر نيز حسين جابري انصاري، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان در پاسخ به سوال رسانههاي گروهي درباره ايفاي نقش حفاظت منافع از سوي سوييس در روابط ايران و عربستان اعلام كرد: جمهوري اسلامي ايران در رايزنيهاي ديپلماتيك خود با دولت سوييس از اين كشور خواسته بود حفاظت از منافع ايران در عربستان را برعهده گيرد. وي ادامه داد: دولت سوييس نيز ضمن اعلام آمادگي براي ايفاي اين نقش، نهايي شدن آن را منوط به رايزني با عربستان كرده بود. اينك با درخواست مشابه عربستان از سوييس جهت ايفاي اين نقش، سوييس پس از انجام ترتيبات ديپلماتيك لازم؛ رسما حفاظت از منافع ايران در رياض و حفاظت از منافع عربستان در تهران را بر عهده خواهد گرفت. پس از اين اظهار نيز وزارت امور خارجه سوييس در بيانيهاي اعلام كرد اين كشور حافظ منافع عربستان سعودي در ايران و حافظ منافع ايران در عربستان خواهد بود. در اين بيانيه آمده است: وزير امور خارجه سوييس بهطور رسمي درخواست ايران مبني بر اينكه سوييس حافظ منافع تهران در عربستان سعودي باشد را به اطلاع مقامات سعودي رساند. با توجه به روابط خوب سوييس با هر دو كشور و نيز با توجه به منافع سوييس در تقويت ثبات سياسي در اين منطقه، بورك هالتر پيشنهاد حفاظت از منافع رياض در ايران را پيشنهاد كرد. حفاظت از منافع اجازه ميدهد تا خدمات اساسي ضروري از قبيل صدور ويزا انجام شود. در خصوص انتخاب سوييس به عنوان حافظ منافع ايران و عربستان سعودي، گفتوگويي با عليرضا ميريوسفي، رييس گروه مطالعات خاورميانه دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
دليل انتخاب سوييس به عنوان دفتر حافظ منافع عربستان سعودي در ايران از سوي دولت سعودي چيست؟
به هر حال منافع اتباع كشورهاي بزرگ در خاك يكديگر تعطيل بردار نيست و در شرايط كنوني كه عربستان با دامن زدن به يك بحران ساختگي، ديپلماتهايش را از ايران خارج كرده است، بالطبع لازم است كه حداقل كارهاي لازم توسط سفارت يك كشور ثالث اداره شود. كشورها حتي در شرايط بحراني در روابطشان سعي ميكنند حداقل ارتباطات ضروري را حفظ كنند. در اين مواقع، كشوري با موافقت طرفين به عنوان حافظ منافع يك كشور انتخاب ميشود و اين موضوع بايد با توافق هر دو كشور باشد و كشوري نميتواند به صورت يكجانبه كشور ثالثي را به عنوان حافظ منافع اعلام كند. در اين مورد خاص، بنا به اعلام وزارت امور خارجه كشورمان، ابتدا ايران پيشنهاد اوليه را به سوييس براي تصدي حفاظت منافع ايران در عربستان داده بود كه طبيعتا منوط به رايزني سوييس با عربستان و پذيرش اين كشور بود كه اين اتفاق روز يكشنبه افتاده است.
سوييس نيز به عنوان حافظ منافع ايران در عربستان سعودي انتخاب شده است. فكر ميكنيد انتخاب اين كشور به عنوان حافظ منافع ايران، انتخاب درستي بوده است؟
در گذشته سعي ميشده است كشورهاي منطقهاي حفاظت از منافع ايران را عهدهدار شوند. به عنوان مثال، سفارت پاكستان در واشنگتن سالهاست عهدهدار وظيفه حفاظت منافع ايران در واشنگتن را داشته است، ولي در مقابل سوييس حافظ منافع امريكا در تهران بوده است يا عمان حافظ منافع ايران در كانادا و انگليس بوده است و در مقابل ايتاليا و سوئد حافظ منافع اتاوا و لندن در تهران بودهاند. در اين مثالها، هيچ ديپلماتي از دو كشور به ديگري اعزام نميشود و عموما كارمندان دفتر حفاظت منافع به عنوان كارمندان محلي در بخشي از ساختمان يا زيرنظر سفارت كشور حافظ منافع به فعاليت و عمدتا به مسائل اداري و بعضا كنسولي مشغول هستند. در مدل ديگري مثل دفتر حفاظت منافع ايران و مصر، فعاليتها با اعزام ديپلماتها صورت ميگيرد و شباهت زيادي به روابط در حد سفارتخانه دارد ولي سطح روابط در حد دفتر حفاظت منافع تعريف ميشود. در موارد قبلي، ايران سعي كرده است يكي از كشورهاي منطقه را به عنوان حافظ منافع انتخاب كند، ولي در شرايط فعلي سوييس به عنوان يك كشور بيطرف در مسائل منطقهاي انتخاب مناسبتري است.
آيا انتخاب حافظ منافع اين پيام را ميدهد كه بهبود روابط در كوتاهمدت امكانپذير نيست؟
اين موضوع نميتواند تمايل طرفين را انعكاس دهد، ولي ميتواند طرز تلقي كشورها نسبت به آينده روابط را نمايان سازد. بيترديد جمهوري اسلامي ايران تمايلي به قطع طولاني مدت روابط خود با عربستان ندارد و حتي پس از رخ دادن فاجعه منا و كشته شدن تعداد زيادي از حجاج ايراني به دليل اهمال دولت عربستان سعودي، تهران روابط خود را با رياض قطع نكرد. ايران در سالهاي گذشته و به ويژه در دو سال اخير، تلاش بسياري براي بهبود و گسترش روابط با عربستان انجام داده و اين رياض بوده است كه به تلاشهاي تهران پاسخ منفي داده است. با اين حال، اين سعوديها بودند كه روابطشان را با ايران قطع كردند و به دليل مشكلات داخلي و منطقهايشان تصميم آنها در قطع روابط با ايران هم از مدتها پيش گرفته شده بود و به دنبال بهانهاي براي فرافكني مشكلاتشان و اجراي اين سناريو بودند كه تعرض به سفارتخانه اين كشور اين بهانه را به آنها داد. از سوي ديگر، ارتقاي مجدد سطح روابط و بازگشت به دوران سابق نيازمند يك عزم و اراده سياسي در ميان هر دو طرف است. ايران اين عزم را دارد ولي درباره عزم طرف مقابل، چنين اراده و عزمي مشاهده نميشود. با اين وجود، ايران و عربستان دو كشور همسايه و بزرگ منطقه خاورميانه هستند كه خواه يا ناخواه نيازمند وجود ارتباطاتي با يكديگرند و اين موجب ميشود تا روابطي هرچند حداقلي ميان آنها وجود داشته باشد كه دفاتر حفاظت از منافع ميتواند چنين نقشي را ايفا كنند.
قرار است در ماه آتي، رييسجمهور سوييس به تهران سفر كند. آنها در مذاكرات هستهاي هم نقش مثبتي را ايفا كردند. آيا آنها قادر به ميانجيگري ميان تهران و رياض و كاهش تنشها هستند؟
پيشنهادهاي متعددي پس از قطع يكجانبه روابط ديپلماتيك رياض با تهران از سوي برخي از كشورها از جمله آلمان و اندونزي و ساير كشورها مطرح شده است. مطرحترين اين ميانجيگريها را ميتوان اقدام نواز شريف، نخستوزير پاكستان دانست كه هم به رياض و هم به تهران سفر كرد. اگر چه ايران نسبت به اين اقدامات به صورت باز برخورد كرده است، ولي عربستان واكنش مناسبي نشان نداده است. آقاي دكتر ظريف چند روز پيش در افتتاحيه كنفرانس امنيتي مونيخ هم گفتند كه ثبات و امنيت در منطقه بدون حضور، مشاركت و همكاري تمامي اعضاي منطقه و از جمله عربستان امكانپذير نيست. با اين حال، تفاوت رياض با تهران اين است كه دولت سعودي به دنبال حذف ايران از ترتيبات منطقهاي است و نقش و جايگاهي را براي ايران قائل نيست. ايران برخلاف عربستان فكر ميكند امنيت و ثباتي كه با حذف كشورهاي منطقه همراه باشد، پايدار نيست. از سوي ديگر، اين تنش و قطع روابط ساختگي و نمايشي است و عربستان ميكوشد با تنشآفريني و دامن زدن به اختلافات، چالشهاي دروني و منطقهاي خود را بپوشاند و در واقع، فرافكني ميكند. در مجموع، تا زماني كه عربستان به اين سياستها ادامه ميدهد، فكر ميكنم تلاشها براي ميانجيگري هم نتيجه نخواهد داشت و احتمال موفقيت اين تلاشها كم است.
به نظر ميرسد سطح اصطكاكات تهران و رياض بسيار بيشتر از اصطكاكات تهران و واشنگتن باشد. در اين شرايط، سوييس ميتوانند از افزايش تنشها جلوگيري كنند؟
من اميدوار هستم كه اين قطع روابط و همچنين سياستهاي كنوني عربستان تداوم نيابد. در عمل اين سياستها قابل دوام هم نيست. ادامه يافتن اين سياست، در وهله نخست به عربستان و سپس به تمامي كشورهاي منطقه و از جمله ايران ضرر ميرساند. من اميدوار هستم كه دولتمردان جديد سعودي در سياستهايشان تجديدنظر كنند و به دنبال روابط سازندهتري باشند زيرا سياستهاي عربستان در پنج سال گذشته و به خصوص در يك سال گذشته، بسيار غيرسازنده بوده است. با اين حال، بايد دانست كه كشورهاي حافظ منافع، لزوما فعاليتهاي ميانجيگرانه ندارند و بيشتر در گيرودار امور اداري و خدمات كنسولي هستند. با اين وجود، بودن آنها بهتر از نبودن آنهاست و ميتوانند در جلوگيري از افزايش تنشها تاثيرات محدودي داشته باشند.