نگاهي به نمايش «در خواب ديگران» اثر نادر برهاني مرند
در خواب ما
پيام رضايي/ «در خواب ديگران» آشكارا اثري اجتماعي است. «در خواب ديگران» حكايت نداشتن حافظه تاريخي است. حكايت از دست رفتن خاطرههاست بيآنكه مرور شوند. نويسنده سعي كرده است تا تروماي نهفته در تاريخ را زنده كند و خاطرات را به مبدأ دردناكشان بازگرداند. نادر برهاني مرند در تازهترين اثرش چه در شيوه روايت و چه در طرح موضوع جسورتر از هميشه ظاهر شده است. داستان، نمايش روايت موازي يك واقعه مشترك بدون هيچ قضاوتي در سه دوره تاريخي است. كودتاي 28 مرداد، بهمن 57 و حوادث سال 88. در هر سه واقعه بيآنكه به سياست در معناي مرسوم پرداخته شود تنها بازتاب وقايع سياسي و اجتماعي در يك خانواده ديده ميشود. نگراني و دلهره از به خانه نرسيدن عضوي از خانواده. اما داستان «در خواب ديگران» به روايت سه زمان اكتفا نميكند و با استفاده از تمهيدات شنيداري و ديداري زمان نمايش را دستكاري كرده و از خطي بودن خارج ميكند. در هر دوره تاريخي افراد خانواده صداهايي را از دورههاي زماني ديگر ميشنوند و اينگونه اين سه روايت به هم پيوند خورده و جهان روايي «در خواب ديگران» را ميسازند. زمان بر همه ميگذرد و تنها پدربزرگ است كه به دليل آلزايمر به طور مطلق در گذشته زندگي ميكند. او همان لحظه تروماتيكي را تجسم ميبخشد كه به گفته بنيامين هر لحظه ميتوان به آن بازگشت تا اكنون را دريافت. برهانيمرند در نگارش نمايشنامه تنها به توصيف وضعيت اكتفا كرده و تلاش كرده تا حد ممكن در نقش يك تاريخنگار صادق اثر خود را بنويسد. اما چنين رفت و برگشتهاي زماني در كنار متن و كارگرداني برهاني مرند به مدد گروه بازيگران بسيار تواناي اين نمايش ميسر شده است. حميدرضا آذرنگ، پانتهآ بهرام، فريدون محرابي و علي سرابي بهشدت به آنچه در نمايش ميگذرد آگاهند و گذار دورههاي تاريخي را در همهچيز خود به نمايش ميگذارند. علي سرابي در يكي از صحنههاي نمايش در حالي كه شخصيتش متعلق به امروز است از پيش چشمهاي شخصيتهاي در گذشته ميگذرد. سرابي در اين صحنه با طنين صداي مرموز و تفاوت آشكار لحنش موفق ميشود تضادي را ايجاد كند كه در عين حال همچون وهم جلوه ميكند.
«در خواب ديگران» ميتواند در شيوه روايتش مرعوبكننده نيز باشد. ماهيت نمايشي تئاتر همواره چالشي جدي در روايتهاي غيرخطي برميانگيزد. طبعا عبور موفق از اين چالشهاي روايي علاوه بر لذت مرسوم با بهرهگيري ازابزار تكنولوژيك امروزين ميتواند حس بهتزدگي مخاطب را نيز ارضا كند. تجسم اين روايتهاي زماني تو در تو در حالي كه همچنان باورپذير باشد يكي از لذتهاي شگفتانگيز تئاتر معاصر است.
«در خواب ديگران» به سنت معمول آثار برهانيمرند تلاش دارد تا سر حد ممكن ايراني باشد. از طراحي صحنه گرفته تا موسيقي در همين راستا گزينش شدهاند. با اين همه باراني كه در پايان بر حوض فيروزهاي ميبارد و قاب معمول و مرسوم عكسهاي خانوادگي، پاياني محافظهكارانه را رقم زده است. جسارت نمايش در واپسين دقايق به نوستالوژي ميبازد و چند قدم عقب ميرود. اما در غليان آثاري كه در آسمان و زمين به دنبال حرفهاي تازه ميگردند و در نهايت هم جز واگويههاي شبه روشنفكرانه در انزوا نيستند، «در خواب ديگران» شايسته تقديري صدچندان است زيرا به آنچه از آنزاده شده نگاهي متعهدانه دارد؛ به آنچه در خوابهاي ما ميگذرد.