يادي از شخصيت بيبديل انقلاب
حسن رسولي
آيتالله واعظ طبسي بامداد روز جمعه دار فاني را وداع گفت و نظام جمهوري اسلامي يكي از سرمايههاي مهم و اثرگذار خود را از دست داد. بنده به واسطه اينكه اهل خراسان هستم و به مدت چهار سال (از سال 1380 تا 1384) در دولت دوم اصلاحات به عنوان استاندار اداره امور اين استان را عهدهدار بودم نسبت به او شناخت ويژهاي پيدا كردم. اين ضايعه را به بيت ايشان، مردم خراسان و رهبر معظم انقلاب تسليت ميگويم چرا كه ايشان يكي از شخصيتهاي بيبديل نظام جمهوري اسلامي و يكي از نخستين روحانيون مبارز در استان خراسان و مشهد مقدس بودند. مرحوم آيتالله طبسي در كنار چهرههايي همچون حضرت آيتالله خامنهاي و شهيد هاشمينژاد محوريت مبارزه با رژيم شاه را در مشهد مقدس عهدهدار بودند و در سالهاي 39 و 40 هم توسط رژيم پهلوي بازداشت شدند و در سالهاي 56 و 57 در كنار علمايي همچون آيتالله سيد عبدالله شيرازي و آيتالله ابوالحسن شيرازي رهبري مردم مشهد را در مبارزات عليه شاه هدايت ميكرد. مرحوم طبسي از منظر زندگي شخصي، انساني وارسته و ساده زيست بود و با وجود اينكه ايشان و همسرشان از خانوادههاي مرفه خراسان بودند اما همواره و پس از پيروزي انقلاب از يك زندگي متوسط و غير تشريفاتي برخوردار بودند. از منظر پايبندي به اصول و مباني انقلاب و خط و مشي امام در اداره امور هم بسيار متعهد بود و همواره با صراحت در اين مورد اعلام موضع ميكرد. در دورهاي كه بنده اداره امور استان خراسان را بر عهده داشتم از نزديك شاهد بودم كه ايشان نسبت به ساير جريانات سياسي در كشور نگاهي پدرانه، حمايتي و جذبي داشتند و همين امر سبب شد تا با ايشان مانوس شوم. در طول مدت عمر ايشان نامهربانيهاي زيادي در حق ايشان روا داشته شد و با وجود اينكه نسبت به اين نامهربانيها معترض بودند اما هرگز به ابراز اين مسائل نپرداخت و با خويشتنداري و صبر همه مسائل را تحمل كرد. نگاه ايشان به توسعه استان همواره نگاهي درازمدت و توسعهمدارانه بود و درباره مسووليت خطيري كه در توليت آستان قدس رضوي عهدهدار بودند فوقالعاده حساس و داراي دغدغه بودند. فعاليتهايي كه تحت مديريت ايشان در ابعاد مختلف در آستان قدس رضوي صورت گرفته است بسيار وسيع بود. زماني كه بنده به عنوان استاندار در خراسان خدمت ميكردم شاهد بودم كه فضاها و امكاناتي كه براي زايرين امام رضا(ع) توسط توليت آستان قدس رضوي ايجاد شد بيش از چندين برابر توليت قبلي بود. طي چهار سالي كه بنده مسووليت استانداري را عهدهدار بودم، به صورت مرتب هفتهاي يك روز با ايشان جلسه دو نفره داشتم. نوع رابطه من به عنوان استاندار با ايشان بسيار سازنده بود و قرارمان بر اين بود تا طرفين ضمن حفظ مواضع در مسير اختيارات حركت كنند و روابط با دولت طوري تنظيم شود كه هيچ گونه تعارض و دوگانگي در سطح افكار عمومي شكل نگيرد و از سوي ديگر از طريق تريبونهاي رسمي با يكديگر صحبت نكنيم و همه مسائل را در جلسات هفتگي مطرح و حل و فصل كنيم. همه اينها نشان از درايت و منطق درست ايشان داشت و همين منطق سبب شد تا رابطه خوب و سازنده ميان استانداري و توليت حرم بدون كوچكترين تنشي شكل بگيرد. حال كه ايشان دار فاني را وداع گفتهاند اگر بخواهم يكي از ويژگيهاي ايشان را كه در ذهنم براي هميشه ماندگار شده بگويم بر يك موضوع بيشترين تاكيد را خواهم داشت، اينكه ايشان بدون توجه به جريانات سياسي همواره نسبت به شخصيتهاي اثرگذار نظام و مسوولان نگاهي مهربانانه و با احترام داشتند. به ياد دارم در شهريور سال 84 زماني كه دوره رياستجمهوري رييسجمهور اصلاحات به پايان رسيده بود تعدادي از فعالان اقتصادي و دانشگاهي مشهد به شكرانه خدمات 8 ساله سيد محمد خاتمي از ايشان دعوت كردند تا به مشهد بيايند و سخنراني داشته باشند. وقتي آيتالله طبسي از اين موضوع باخبر شدند با وجود مخالفتهاي بنده اصرار كردند كه رييس دولت اصلاحات سخنراني خود را در صحن جامع رضوي ايراد كنند. آيتالله واعظ طبسي شخصا در شب 13 رجب در مراسم سخنراني رييس دولت اصلاحات حضور پيدا كردند و متواضعانه پاي صحبت او نشستند. مرحوم آيتالله طبسي را به درستي ميتوان يكي از شخصيتهاي كليدي در سطح ملي دانست و حضور ايشان در مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان، مهر تاييدي بر اين موضوع است و روابط دوستانه و ديرين ايشان با رهبر انقلاب هم مثال زدني بود. با توجه به همه اين خصوصيات، ويژگيهاي خدماتي كه ايشان انجام دادهاند بيشك مردم خراسان سرمايه بزرگي را از دست دادند و اميدوارم فردي كه از سوي مقام معظم رهبري به جانشيني ايشان منصوب ميشود، از سعه صدر، بلند نظري، دورانديشي و همچنين نگاه فراگير حكومتي برخوردار باشد تا بتواند اين ضايعه بزرگ و اين خلأ اساسي را جبران كند.