مته به خشخاش گذاشتنها بيمعني است
ابوالحسن داوودي
سالها گذشته است اما ما هنوز درگير نهادهاي موازي هستيم. نهادهايي كه در بسياري از موارد زورگويانهتر از نهادهاي اجرايي در سينما عمل ميكنند. ابتدا بايد فكري براي اختيارات نهادهاي قانوني شود. اگر نهادهايي مانند وزارت فرهنگ وارشاد داراي مشروعيت هستند، قانون جايگاهشان را مشخص كرده و همه موظف به رعايت تصميمات اتخاذ شده ازسوي آنها هستند، اين شرايط موازي و مته به خشخاش گذاشتنها بيمعني است. در كشور مسائل مهمي مغفول مانده است كه وظيفه رسيدگي به آنها برعهده نمايندگان محترم مجلس است كه اين افراد بايد وقتشان را به سروسامان دادن به اين مشكلات اختصاص دهند و رسيدگي به وضعيت فيلمها را به نهاد مربوطه واگذار كنند. اين شرايط يكجور درگيري سياسي است كه عوارض بد اين گونه رفتارها به سينما ميرسد. من اميد دارم يك روز سينما از اين برخوردهاي سياسي رها شده و زندگي محدود خودش را در حدود قانوني كه براي آن تعريف شده، بكند. به نظر من اين فيلم شايد يك دهم تصاويري كه صداوسيما پخش ميكند؛ خشونت داشته باشد. به اضافه اينكه در تمام دنيا با محدوديت سني مشكل خشونت فيلم قابل حل است. اين حرفها و حديثها نشانه اين نكته است كه مخالفتها حدودي فراتر از سينما دارد. من فكر ميكنم بعضي مخالفتها با اصل موضوع نيست. در واقع مخالفت با شرايط و جريان پشت فيلم و مديريت دولتي است. به دليل آشكار نشدن و عدم شفافيت مسائل آسيبش درنهايت به فيلمها ميرسد.