• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3514 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۹ ارديبهشت

«لشكر شكست‌خورده‌ كلمات» در نمايشگاه كتاب تهران

آيدا عميدي اگر چه شاعري است به ظاهر كم‌كار اما بسيار مي‌نويسد. هر آنچه از ابتدا در زندگي‌اش بوده و تاثير گذاشته، در شعرهاي او پيداست، از كودكي تا جنگ و عشق و دريا و فضاي جنوب كه از آن برخاسته و هرچه در زندگي و دنياي پيرامون مي‌گذرد، همه با تصاويري زيبا و عميق در شعرش نمود مي‌يابند: «لنگر بكش/ اينكه بر موج‌هايش نشسته‌اي خون من است/ براي صبحانه/ براي ترك اين خانه/ براي نبودنت چه‌قدر زمان لازم است؟»
عميدي متولد سال 1360 است و كارشناس ارشد شيمي‌فيزيك. نخستين مجموعه ‌شعرش «زيبايي‌ام‌را پشت در مي‌گذارم» در سال 1384 از سوي انتشارات آهنگ ديگر به چاپ رسيد و جايزه اول شعر جوان را از آن خود كرد و كتاب ديگرش «لشكر شكست‌خورده كلمات» در بهار 1394 از سوي نشر مرواريد منتشر شد. شعرهايش به زبان‌هاي ديگر از جمله عربي، سوئدي، ايتاليايي و انگليسي ترجمه شده و با استقبال خوبي از سوي خوانندگان اين زبان‌ها روبه‌رو شده‌اند؛ علاوه بر اين، اين شاعر در جشنواره‌هاي بين‌المللي شعر هم از جمله در كردستان عراق و سوئد شركت كرده است.
زبان عميدي و تصويرهايش بسيار با هم متناسب است، نه پيچيدگي و تعقيدي در زبان وجود دارد، نه در تصاوير و اين نشان از درك بالاي شاعر دارد، هم از زبان شعري هم از مولفه‌هاي ديگر شعر همچون ايماژ و آهنگ كه با سلاست و رواني در شعرش با هم منسجم و دروني شده‌اند و بايد به اين موارد افزود هوش شعري شاعر را كه اينها را با ظرافت مهار كرده مبادا در دام رمانتيسيسم و سادگي‌هاي بي‌مايه بيفتد:  «كلمات زخمي‌ام كرده‌اند/ در اين اتاق كوچك اما توان سرودن ندارم/ مرا به دريايم در جنوب برگردان/ به زخمي بي‌پايان/ كه تمام تنم را پيموده است/ و اكنون مي‌خواهد/ براي هميشه تركم كند.»
در «لشكر شكست‌خورده كلمات» عناصر مربوط به جنوب بسيار بيشتر از كتاب پيشين عميدي به چشم مي‌خورند، به طوري كه واژه‌هاي مرتبط با اقليم جنوب، مانند دريا، ساحل، موج، نخل، ... با بسامد بالايي در كتاب تكرار شده‌اند. بسامد بالاي اين واژه‌ها نه به خلق تصاوير تكراري، كه به بيان‌هايي متفاوت ختم شده است. به عنوان مثال به چند نمونه از تصاوير درگير با واژه دريا در اين كتاب نگاه كنيد: «لنگرت را از قلبم بيرون بكش/ بگذار درياي من به چيزي آويزان نباشد» يا «درياهايم همه در باد گم شده‌اند» يا «جزيره‌اي پررفت و آمد/ كه تنها سكنه‌اش به دريا زده است» يا «تنم را دريا هر روز به ساحلي مي‌برد» يا «كسي از اعماق تاريك دريا مرا صدا مي‌زند»
جنوب در اين كتاب نه تنها با عناصر جغرافيايي، بلكه با عناصري چون مينار، خلخال، و از همه مهم‌تر جنگ نيز نمود پيدا مي‌كند. در اين كتاب با شعرهايي مواجه مي‌شويم كه به طور مشخص به جنگ يا آثار بازمانده از آن مي‌پردازند:
«جنگ هرگز تمام نمي‌شود/ و جاي خالي پاي چپ/ مثل ميل قدم زدن در شب/ چيزي روزمره است»
در نهايت «لشكر شكست‌خورده كلمات»، چه در چينش شعرها و چه در آنچه به آن مي‌پردازد، داراي انسجام است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها