ادامه از صفحه اول
اقدام فائزه هاشمي و طرح دو سوال مهم
آنهم نه به اختيار و ميل خود، بلكه به اجبار حكم قضايي و جبر قانون زندان. اگر واقعا آنگونه كه اين چند روز خانم فائزه هاشمي و به تبع آن، شخص آيتالله هاشميرفسنجاني كه اقدام فرزندش را تقبيح نيز كرده است، بايد به خاطر يك ملاقات كوتاه، سرزنش و آماج حملات و توهينهاي ريز و درشت، آن هم به صورت زنجيرهاي و ادامهدار از تريبونهاي رسمي، مجلس شوراي اسلامي، رسانه ملي، سايتهاي خبري، روزنامهها قرار گيرند، بهتر نيست قبل از هر چيز، به اين سوال منطقي پاسخ داده شود كه چطور ممكن است يك خانم شيعه محجبه و فرزند يكي از شخصيتهاي برجسته نظام جمهوري اسلامي ايران، بالاجبار، حدود شش ماه با يك خانم عضو فرقه ضاله و ساخته استعمارگران براي ايجاد شبهه و اختلاف در دين اسلام، در يك بند، هم سفره و همنشين شده باشد؟!! آيا همه آن اوصاف زشتي كه اين روزها درباره اين فرقه و پيروان آن گفته شده، آن روزها مصداق نداشت؟! سوال بعدي كه اميدوارم منصفانه، غيرجناحي و سياسي به آن پاسخ داده شود، اينكه، بيني و بينالله اگر فائزه هاشمي دختر آيتالله هاشميرفسنجاني نبود و هدف تخريب شخصيت برجسته و مورد اعتماد امام(ره)، رهبري و مردم، به ويژه پس از انتخابات اخير نبود، باز هم همين موضعگيريها و توهينها عليه ايشان و پدرشان!! به خاطر اين ملاقات انجام ميشد؟ چگونه ميشود كه مدعيان اخلاق، مذهب تشيع و مكتب اسلام در مورد حرمتشكنيها و بداخلاقيهاي سياسي كه افراد جناح مقابل انجام ميدهند، از جمله انتشار تصاوير خانم مينو خالقي و اقدام غيراخلاقي با آبروي يك زن مسلمان، اظهارات ضد اخلاقي آقاي قاضيپور عليه نمايندگان زن مجلس، توهين به فرهنگ جبهه و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و توهين و بهكار بردن كلمات و فحشهاي ركيك و ضد اخلاقي به خانم فائزه هاشمي در حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و پخش گسترده آن در رسانههاي مجازي و غيرمجازي سكوت رضايتآميز دارند و اينبار فرياد «وا اسلاما» سر دادند؟مساله مهمتر اينكه اين دايههاي مهربانتر از مادر توجه ندارند كه با اشاعه اين مساله ساده، چه كمكي به اهداف جريان بهاييت براي رسانهاي شدن نام و مواضع آنان كردهاند!؟ يك ملاقات معمولي را كه رسما خبري از آن منتشر نشده بود، چنان به تيتر يك رسانههاي ديداري، گفتاري، نوشتاري و شنيداري در داخل و خارج تبديل كردند كه بسياري از كساني كه حتي نام اين فرقه را نيز نشنيده بودند يا اطلاعاتي درباره انديشههاي منحرف آنان نداشتند، كنجكاو و نسبت به شناخت بيشتر آنان تهييج و حساس شدند!؟
كرواسي، شاهراه توسعه روابط ايران با بالكان
ما از سالهاي بسيار دور با كشورهاي اين حوزه، روابط بسيار خوب اقتصادي داشتهايم و در كنار آن تلاش شده است تا همكاريهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي و... را گسترش دهيم. در تمامي مقاطع تاريخي نيز روابط تجاري و همكاريهاي اقتصادي ميان ايران و كشورهاي اين منطقه نيز برقرار بوده و قطع نشده است هرچند دوران تحريمها، روابط ايران با اين كشورها نيز به تبع روابط ما با كشورهاي ديگر كاهش يافت. با اين وجود، سفر خانم كيتاروويچ به ايران تلاشي در جهت احياي مناسبات اقتصادي و تجاري و گسترش همكاريها در زمينههاي مختلف و متعدد محسوب ميشود و حضور بيش از 50 شركت اقتصادي معتبر كروات نيز شاهد اين مدعاست. در دوران پسابرجام نيز ايران علاقه بسياري براي گسترش همكاريها و افزايش مناسبات با مناطق و كشورهاي مختلف دنيا دارد و به همين دليل از گسترش همكاريها و توسعه مناسبات با كرواسي استقبال ميكند. من اعتقاد دارم كه سفر رييسجمهور كرواسي به تهران و ديدارهاي او با مقامات عالي كشورمان ميتواند نقش بسيار موثري در توسعه روابط و مناسبات ايران با كشورهاي مختلف دنيا باشد كماآنكه سفر خانم كيتاروويچ به تهران ميتواند بر اثر سفر نخستوزير مجارستان به تهران و رايزنيهاي او با مقامات عاليرتبه ايران باشد. با اين حال، سفر رييسجمهور كرواسي به تهران در دوره جديد سياست خارجي ايران در زمان پسابرجام را بايد فال نيك گرفت زيرا كرواسي را ميتوان شاهراه توسعه روابط با بالكان قلمداد كرد.