براي ثبت در تاريخ مجازي
صبح ديروز كه عكس در فضاي مجازي منتشر شد نفسها را در سينه حبس كرد. زيرنويس عكس اين بود: «بالا عكس باباهاست كه توي جنگ شهيد شدن. پايين عكس پسرهايي كه يه عمر بدون بابا زندگي كردن و حالا به ياد باباهاشون عكس انداختن. يه حسي داره اين عكس كه ته وجود آدمو خالي ميكنه و دلت هري ميريزه پايين»
راست ميگفت دل هري ميريخت پايين. جوان بودن افراد عكس بالا وقتي به جوانان زير عكس نگاه ميكردي، خودنمايي ميكرد. اما ساعتي نگذشت كه نوشتهيي دست به دست در فضاي مجازي چرخيد كه اين افراد فرزندان نفرات بالايي نيستند. اما شباهت آنان حيرتانگيز بود. در يكي از كامنتهاي فيس بوكي توضيحي در اين باره نوشته شد: «اين عكس توسط بچههاي مجتمع فرهنگي شهيد اژهيي گرفته شده و هيچكدام هم فرزندان اين شهداي عزيز نيستند و فقط براي اداي احترام و زنده كردن ياد اين شهدا اينكار را انجام دادهاند.»
در كامنتي ديگر كاربري نوشته بود: «اينها پسرهاي شهدا نيستند، بچههاي سمپادي اصفهانند.»
اما عكس بالايي عكس چه كساني است؟ چند نفرشان شهيد شدهاند؟ دو نفر از رزمندگان حاضر در اين سند تاريخي، به شهادت رسيدهاند: نفر پنجم از راست، شهيد «حاج حسين خرازي» فرمانده دلاور «لشكر 14 امام حسين (ع) و نفر سوم از چپ، شهيد «قربانعلي عرب» معاون عملياتي لشكر.
حالا ديگر فرقي نميكند اين افراد پاييني فرزند شهيد هستند يا نه. سنگيني افراد بالايي كار خودش را كرد. اين عكس يادآوري بود و ماموريتش را خوب انجام داد.