در كارهاي كلانتري بازيگوشي كودكانهاش را ميبينم
فرشيد مثقالي
تصويرگر
پرويز كلانتري متعلق به نخستين نسل تصويرسازان براي كتب درسي در آغاز عصر مدرنيسم در ايران است. او متعلق به نسلي است كه دنياي تصويرسازي و امكانات بصري جديدي را كشف و آزمايش كردند و آنچه الان هست، ادامه فعاليتهاي آنهاست. تصويرسازيهايش ساده با بيان حسي صميمي و نوعي حسهاي كودكانه است كه ناشي از ساختار رواني صميمي، مهربان و نازنين اوست. در واقع اگر بخواهم او را در يك كلمه بيان كنم، لغتي بهتر از كلمه نازنين پيدا نميكنم. ميتوانم بگويم كه او به نوعي هميشه در آن دنياي تصويرسازي باقي ماند. حتي در نقاشيهاي كاهگلياش، او پسزمينههاي تصويرسازيهايش را جدا كرده و به كار اصلي تبديل كرد. او با اينكه در رفتار و عادات و كلام و فرهنگ معاشرت و لباس پوشيدن، معاصر و الان بود، ولي هنگامي كه به حيطه كار ميرسيد، مثل اينكه فقط از خاطرات كودكي خودكه نه در اين عصر بلكه در عصري متفاوت و خيالانگيزي كه فراموش شده بود، استفاده ميكرد. خاطراتي كه در بازيهاي دوره كودكياش در كوچهپسكوچههاي آن زمان اتفاق ميافتادند، در زمان گذشته دور، زماني كه ديگر نيست و فقط حس نوستالژي آن زمان بسيار زنده و نيرومند است. من در همه انواع كارهايش و حتي نوشتههايش، بازيگوشي كودكانهاش را ميبينم. پاكي و سادگي، شفافيت و مهربان بودن، حتي در طرز حرف زدنش هم اين ذات كودكانه ولي در موقعيت بزرگسالانه ديده ميشد. يكي از موجودات نازنيني بود كه ديدنش در هر شرايطي، شيرين و دلپذير بود و انرژي مثبت و خوشحالكنندهاي كه ناشي از صميميت و شفافيتش بود به طرف منتقل ميكرد. روحش شاد و قرين رحمت الهي باد.