«منش اصلاحطلبي و سياستورزي»
قربانعلي قائمي
عضو حزب اعتماد ملي
همانگونه كه جهان هستي در حال تغيير و صيرورت (از صورتي به صورت ديگر شدن) هست، انسان و جامعه انساني نيز نياز به بازسازي خود و جامعه دارد چرا كه هيچ موجودي در حال سكون و ايستايي نميتواند حيات داشته باشد. به اين معنا اصلاحطلبي تلاشي است در جهت به روز كردن جامعه انساني مطابق با نيازها و ظرفيتهاي موجود زيرا در غير اين صورت جامعه درجا خواهد زد و با توجه به حركت طبيعي و سرشتي بشر رو به جلو و تكامل، از گردونه سپهر سياسي و اجتماعي به بيرون رانده خواهد شد. از سوي ديگر جامعه ايران، خواهي نخواهي در بخشي از جهان واقع شده است كه در سالهاي متمادي و طولاني كانون تحولات و به تبع آن درگيريها و منازعهها و آشوبهاي سياسي و اقتصادي بوده و هست، چنانچه بيتوجه به اين تحولات پيراموني و جهاني باشيم تركش كردار و گفتار ما به سوي خودمان، كمانه خواهد كرد. از اين رو چه در عرصه دروني و چه در عرصه بيروني نيازمند بازسازي و حركت رو به جلو خواهيم بود. در اين وضعيت گفتمان اصلاح و اصلاحطلبي بستري در فضاي سياسي خواهد يافت، اما «سياستورزي» اسباب و لوازم خاص خود را دارد كه در اين ميدان و بستر امري است گريزناپذير. اصلاحطلبي در ايران نيز از اين قاعده مستثني نبوده و نيست. اصلاحطلبي در روي كاغذ، فضاي مجازي و كنار گود، چهرهاي وارسته و محبوب از فرد ارايه ميدهد اما اين انديشه هنگامي از روي كاغذ و از رويا به عرصه عمل و كنش سياسي تبديل ميشود ناگزير پيامدهايي دارد كه بايد با اخلاق و منش اصلاحطلبي كه همان حركت رو به جلو همراه با شكيبايي، جرات و جسارت است بر بستري از سياستورزي پياده شود و اينها در خلأ شكل نميگيرد. هم اينك كه در آستانه چهارمين سال از فعاليت دولت تدبير و اميد قرار گرفتهايم با وجود همه نامراديها و مشكلات، نگاه انديشمندانه ما به راهي كه در اين دوران سخت و دشوار پيمودهايم و شكستها و موفقيتهاي ما در اين راه ميتواند تجربهاي گرانسنگ و چراغ راهي براي ادامه مسير باشد. آسيبشناسي راهي كه در اين سه سال پيمودهايم و ما را از نقطهاي كه بوديم به نقطهاي كه هماكنون رسيدهايم جاي تعمق و انديشه بسيار دارد. يكي از مهمترين پشتوانههاي زوالناپذير اصلاحطلبان ايران ايجاد گفتماني بود كه راه را با كمترين خسارت و هزينه براي رشد و پيشرفت باز كند و اين گفتمان با استقبال گسترده مردم روبهرو شد و ...
اين حمايت را به اصليترين سرمايه اصلاحطلبان ايران تبديل كرده است و حفظ اين پشتوانه زوالناپذير را به اولويت اصلي و استراتژي بنيادين اصلاحطلبان از هر حزب و گرايشي بدل ساخته است. انتخابات مجلس و تلاش خالصانه اصلاحطلبان براي برداشتن موانع جدي و آسيبزا بر سر راه حركت دولت تدبير و اميد به سوي صلح و سعادت ملت ايران و اجراي برجام بعدي در عرصه دروني كشور اگرچه در فراهم كردن حالت سلبي موفق بود ولي نتوانست شرايط ايجابي براي حركت رو به جلو مجلس فراهم آورد.
در اين مبحث كوتاه نميتوان به همه علتهاي بروز اين شرايط پرداخت اما نتيجهاي كه حاصل شد و روند شكلگيري مجلس نبايد اصلاحطلبان را به خود مشغول ساخته و باعث دلسردي جامعه و در نتيجه ايزوله شدن گفتمان اصلاحطلبي باشد. يكي از اسباب سياستورزي اصلاحطلبان توجه به اين نكته است كه «حمايت از رياستجمهوري و دولت محترم دربرابر هجمههاي مخالفان بيانصاف» تنها در راي دادن و بسيج ملت در پاي صندوقهاي راي نيست بلكه در اين شرايط به ويژه «اتحاد و انتقاد» قطع يقين در بهبود شرايط براي برون رفت دولت از حالت تدافعي و اجراي سياستهاي اصلاحي آن در مدار پيشرفت و رشد ياري رسانده و به پشتوانه عظيم مردمي براي انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي پيش رو كمك خواهد كرد.