ارزشهاي مساوي ملي و ديني
محمدعلي ابطحي
سالگرد جنگ تحميلي است. خيليها با گذشت زمان از جنگ و دفاع ايران در مقابل رژيم صدام بي اطلاع هستند. نارضايتي از بعضي رفتارها در داخل و گسترش وسايل ارتباط جمعي و دلخوريها زمينهاي درست كرده است كه جمعي دفاع مقدس را هم در كانتكس مشكلات فعلي ببينند و آن ايام و ايثار رزمآوران آن دوران را هم با نگاه ترديد ببينند.
اصرار زيادي رسانههاي داخلي بر اينكه فقط مباني ارزشي ديني هم عامل دفاع بود و دور شدن خيلي از مباني ديني هم بر اين آفت افزوده است. اساسا از بعد انقلاب تاكنون رنگ و روغن ارزش ديني زدن به همهچيز، آفت بزرگي براي بسياري از ارزشهاي ديني و غيرديني شده است. سالهاي اول انقلاب، موجي كه در جامعه وجود داشت، شايد توجيه كننده بود. همه جا شعارهاي ديني فقط ارزشي تلقي ميشد. در حالي كه در جامعه ارزشهاي ديگري هم وجود داشت كه براي جامعه ارزش بود و منافاتي هم با ارزشهاي ديني نداشت.
در رقابتهاي سياسي و قدرت و در مسابقه حذف رقبا اين حربه از همه طرف به كار گرفته ميشد. عدهاي به نفي كلي ارزشهاي ديني برخاستند. جامعه متدين از آنها جدا شدند. از سوي ديگر عدهاي به ساير ارزشهاي جامعه حمله كردند. طبعا در سايه اين هجمهها تلاش ميشد تا ساير ارزشهاي جامعه كمرنگ شود و جامعه زير فشار تبليغاتي ارزشهاي صرفا ديني قرار گيرد. در حالي كه مثلا ايران دوستي ارزش بزرگي بود كه ميتوانست براي اهداف رشد و توسعه ايران و دفاع در مقابل مهاجمين كمك بزرگي باشد. ملي بودن ارزش بزرگي بود.
مذهبي بودن هم البته ارزش بزرگي بود. حالا كه حرف تو حرف است يادم آمد آن زماني كه فشار زيادي به ملي- مذهبيها وارد شده بود، فكر كنم دكتر ابراهيم يزدي بود كه با لحن طنزش هميشه ميگفت مشكل ما اين خط فاصله است.
چون همه ميگويند انسان ملي كه به مليتش اهميت بدهد كه خوب است. طبعا در جامعه ما مذهبي بودن هم كه خوب است. ولي در بيانيهها چنان ملي - مذهبيها بد تلقي ميشدند كه نگو. پس حتما مشكل همان (-) خط فاصله بين ملي و مذهبي است كه ما بد شدهايم. برگرديم به سخن اصلي اين نوشته.
هر جامعهاي ارزشهاي متفاوتي دارد كه اينها همه شان براي جامعه مهم هستند. دلسوزان واقعي به همه اين ارزشها اهميت ميدهند. در دفاع مقدس هم انگيزههاي ديني عدهاي را به جبهه ميكشاند و هم ارزشهاي ملي و دفاع از ميهن. خيليها بودند يكي از اين ارزشها را باور داشتند و خيليها هم به هردوي اينها باور داشتند. يك بار من در ديدار با وزير خارجه امارات كه ميگفت مگر ما يا عراقيها غيرمسلمانيم كه شما در دوران جنگ شعار دفاع از اسلام ميداديد، گفتم، علاوه بر اسلام، بسياري از نيروهاي ايراني كه در جبههها با عراقيها ميجنگيدند به خاطر ايران ميجنگيدند.
اين تاريخ بزرگ و اين سرزمين پهناور و اين مردم غيور ايراني براي حفاظت از سرزمينشان حاضر به دادن جان شدند. فرقي هم نميكرد اگر از مرزهاي شمالي كه آن روزها در اختيار اتحاد جماهير شوروي غيرمسلمان اين كشور مورد حمله قرار ميگرفت يا اينكه از مرزهاي جنوبي كه عراق مسلمان در آن قرار داشت به ايران حمله ميشد، ايرانيها با يك ميزان از غيرت ملي از ايران دفاع ميكردند. بعد خاطرهاي را گفتم كه ما در راديو در ايام جنگ بوديم، يك ترانه ملي حماسي از قبل انقلاب داشتيم.
بنا به سنت آن روزها ما ترانهها و سرودهاي قبل انقلاب را پخش نميكرديم. اما در ايام جنگ اجازه گرفتيم كه آن ترانه را كه براي مردم ايران و از نگاه ملي خيلي جاذبه داشت و بسيج كننده نيروهاي ايران دوست بود را پخش كنيم تا نيروهاي بيشتري به جبههها هجوم بياورند. كسي كه اين ارزشها را در مقابل هم قرار دهد در حقيقت نيروهاي داخلي را فشل و چند دسته ميكند.
به همين دليل هم امروز ما نه تنهااحترام ديني به رزمندگان جبهههاي نبرد ايران و عراق داريم، بلكه دفاع ايراني هم از جنگ ايران و عراق ميكنيم و احترام ايراني براي رزمندگان قايليم. همچنان كه در شرايط فعلي كه در تمام كشورهاي منطقه ناامني وجود دارد از كساني كه جبهه و خط دفاع از امنيت ايران را به هزاران كيلومتر دورتر بردهاند دفاع ايراني ميكنيم و براي آنها احترام ايراني قايليم. آنهايي كه اين قدرت بزرگ ملي را ناديده ميگيرند در حقيقت به خود و به ميهن خود بي احترامي ميكنند.
ايراني هم ايراني است و هم مسلمان و هم به سابقه پر افتخار خودش و هم به دين خودش
احترام ميگذارد.
در سالگرد آغاز حمله بيرحمانه رژيم بعث عراق اگرچه سوالاتي در جزييات آن هست ولي در كل بايد به خاطر دفاع از ايران در برابر همه كساني كه در آن جنگ شهيد شدند يا جانباز شدند يا در اسارت ايام خوش جواني را گذراندند كلاه از سربرداريم و به آنها احترام كنيم.