جنگطلبي با اصرار به اهانت
عفيفه عابدي/ در حالي كه در سالهاي اخير
افراط گرايي به معضلي براي صلح و امنيت جهاني تبديل شده و هر اقدامي در تحريك اين افراطگرايي مورد نقد و بررسي محافل تحليلي قرار ميگيرد، اقدام موهن شارلي ابدو عليه پيامبر اسلام(ص) نيز بايد از اين منظر مورد انتقاد قرار گيرد. اگر چه اهانت باطل اين نشريه همچون اقدامات موهني كه قرنها جسته و گريخته انجام شده، در چشمه زلال حقيقت نابود و فراموش شدني است، موضوع مغفول اقدام اخير اين نشريه فرانسوي، كه به شكل سادهيي ناخودآگاه يا خودآگاه از سوي سياستگذاران غربي مورد چشم پوشي قرار ميگيرد اين است كه اقدام موهن اخير به بهانه مقاومت در برابر تروريسم و دفاع از آزادي بيان، روي ديگري از افراطگرايي و تحريك جهان به ورطه راديكاليسمي است كه آزمون خود را قبلا پس داده است. تساهل جهاني تنها با مراعات اصول اخلاقي ملتها، مذاهب و فرهنگها به دست ميآيد. اين نكتهيي است كه در پايان قرن بيستم به باز شدن فصل جديدي در روابط بينالملل با عنوان گفتوگوي تمدنها منجر شد. اما ظاهرا اين نكته بديهي را بارديگر بايد به حاميان اقدام اخير نشريه شارلي ابدو در توهين دوباره به پيامبر اسلام(ص) متذكر شد. مساله تحريككننده و خشمبرانگيز كاملا روشن است؛ شارلي ابدو در حالي دوباره به خود جسارت اين اقدام توهينآميز و تحريككننده عليه اسلام و مسلمانان را داده است كه بلافاصله پس از حملات تروريستي به دفتر اين مجله مردم كشورهاي اسلامي به حمايت از آنها برخاستند. هفتم ژانويه وقتي خبر حمله تروريستي به اين نشريه به سرخط خبرهاي جهان تبديل شد، مسلمانان در خط مقدم محكوم ساختن اين عمليات تروريستي بودند. اما در حالي كه اين نشريه با توجه بيشتر جهاني روبهرو بود، بار ديگر به بهانه مقاومت در برابر تروريسم اقدام به تكرار كار موهن خود درباره پيامبر اسلام (ص) كرد. در حالي كه اينبار تيراژ «شارلي اِبدو» نه تنها60 هزار نسخه يا يك ميليون نسخه بلكه اين نشريه در سه ميليون نسخه روانه مجله فروشيها و روزنامه فروشيهاي فرانسه شد و علاوه بر اين، اقدام موهن شارلي ابدو اينبار در روزنامههاي اروپايي از جمله ليبراسيون، لوموند و فرانكفورتر آلگماينه و نشريات امريكايي چون واشنگتن پست، يو. اس.اي تودي، لسآنجلس تايمز، وال استريت ژورنال، ديلي بيست و سي بي اس نيز بازنشر شد. به طور طبيعي براي اين سوءاستفاده از حمايت و همدردي بين المللي مسلمانان، تعبير ديگري جز بسيج غربي عليه اسلام نميتوان داشت و در نتيجه جريحهدار شدن احساسات مسلمانان كاملا طبيعي است. ايران، تركيه و قطر با واكنش رسمي اين اقدام را محكوم كردهاند و به نظر ميرسد موج محكوميت جهاني اين اقدام موهن ادامه داشته باشد. پاپ فرانسيس، رهبر كاتوليكهاي جهان نيز در تور آسيايي خود از اقدام به توهين ديني به بهانه آزادي بيان ابراز نارضايتي كرده است. اما در حالي كه مقامات غربي به دفاع از اين اقدام موهن ميپردازند، به نظر ميرسد بازبيني اصول ليبرال دموكراسي براي آنها واجبتر است. از يك سو آزادي بيان به معناي آزادي توهين و نقض اصول اخلاقي نيست؛ از سوي ديگر اقدام به رنجاندن يك و نيم ميليارد نفر از جمعيت جهان، اقدامي جنگطلبانه است. مطابق قوانين پذيرفته شده جهاني نيز اين اقدامات مغاير اصول اوليه حقوق بشري شمرده شده است. به موجب بيانيه حقوق بشر كه مورد تاييد و استناد جهاني قرار ميگيرد، آزادي بيان تنها يكي از حقهاست و در كنار آنها حقوق ديگري چون آزادي عقيده و احترام به عقيده ديگران نيز از اصول حقوق بشر است و منظور از همه آزاديها در اين بيانيه آزادي مثبتي است كه محدودكننده آزادي ديگران و نقض حقوق آنها نباشد. قرائت موسع از آزادي كه به عنوان آزادي منفي از آن ياد ميشود نه تنها موجب نقض گسترده حقوق بشر ميشود، بلكه در نهايت صلح و امنيت جوامع را بر هم ميزند.