ويژگيهاي مديريتي و مقبوليت و محبوبيت مديران مدارس
سعيد شهسوارزاده
فعال صنفي و رسانهاي
- برشهايي از يك يادداشت در صداي معلم: «در زمان وزارت آقاي دكتر مرتضي حاجي با مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش تصميم بر آن داشتند كه مديران مدارس از بين سه نفر منتخب معلمان مدرسه انتصاب شود. حتي اين رويه رو به گسترش در سطح مديريت منطقه و مديريت سازمان در استان به صورت آزمايشي در استان مازندران اجرا شد. اين مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش با روي كار آمدن دولت احمدينژاد به محاق رفت. دولت تدبير و اميد در ابتداي شروع بهكار خود 750 چالش آموزش و پرورش كه در پنج دسته تقسيمبندي كرده، آموزش مديران و تمركز زدايي از اجزاي آن است. با وجود گذشت 3سال از وزارت دكتر فاني اين مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش احيا يا اجرايي نشده است، در جامعه فرهنگيان فرهيخته اين بحث مطرح است كه مديران مدارس بايد منتخب معلمان باشند يا آموزش ديده ؟»
«طبق نظر مرتضي حاجي، مديرمدرسه بايد شخصيت كاريزماتيك داشته باشد و به گونهاي، منتخب معلمان باشد. از اقدامات مهم و مثبت در زمان وزارت مرتضي حاجي طرح «انتخاب شدن مديران مدارس توسط معلمان» بود كه البته بنا بر گزارشهايي كه ميرسيد مورد اقبال و رضايت معلمان قرار گرفته بود.
به نظر حاجي، مدير مدرسه بايد از جايگاه «رهبري» برخوردار باشد و ارباب جمعي مدرسه شامل معلمان و كليه كاركنان سازمان مدرسه او را به عنوان واجد چنين ويژگي بشناسند و تا حدي از يك كاريزمايي در بين همكاران خودش برخوردار باشد و صاحب مقبوليت در بين كاركنان باشد. معلمان را نميتوان در تصميمگيري مدرسه ناديده گرفت و نقش معلمان را در تعيين چنين فردي براي هدايت مدرسه به سوي اهداف فراموش كرد بنابراين هم در ضوابط و هم در شرايط مدير مدرسه، شوراي عالي آموزش و پرورش يك سري اصلاحاتي انجام داد كه شامل سابقه خدمت، ميزان تحصيلات و ويژگيهاي ديگر بود و در شوراي عالي آموزش و پرورش تجديدنظر شد و مورد تصويب قرار گرفت. نكته بعدي، احراز اين مقبوليت در بين معلمان است كه شامل فرآيند اجرايي كار است اينكه اين مقبوليت مورد ارزيابي قرار گيرد، قرار شد كه معلمان 3 نفر را انتخاب كنند و به اداره معرفي كنند. از سوي ديگر براي اينكه فرد معيارها و تواناييهايي بايد از نظر رييس اداره داشته باشد از بين اين 3 نفر، مدير منطقه يك نفر را انتخاب ميكرد؛ به عبارت ديگر، ادامه اين طرح اين بود كه وقتي ما به سطح كافي به تجارب قابل قبول رسيديم و موفقيت طرح را در مدرسه ارزيابي كرديم در سطوح ديگر تصميمگيريهاي آموزش و پرورش از جمله مديريت منطقه و مديريت سازمان در استان اين طرح را توسعه بدهيم.
حتي به صورت آزمايشي در يكي از استانها اين را به راي گذاشتيم. اين طرح را در استان مازندران انجام داديم و اتفاقا مدير خوب و موفقي هم بود.
باز هم تاكيد ميكنم كه حسن مهم اين كار اين است كه معلم احساس ميكند در تصميمگيري سازمان خود كه بسيار هم سازمان حساسي است نقش دارد و تاثيرگذار است و بنابراين با علاقه و اشتياق بيشتري به كارش ميپردازد.
ضمن آنكه تلطيف روابط بين مديران و مجريان برنامههاي آموزشي امر بسيار لازم و مهمي است. اين طور نباشد كه مدير مدرسه اين طرف ميز و معلمان در آن سوي ميز باشند و احساس «تقابل» كنند».
«با توجه به ضرورت مدارس كيفي جامع و مديريت كيفيت جامع، معلمان به عنوان نزديكترين رابط با مدير، بهترين افرادي هستند كه ميتوانند اين ويژگيهاي نوزدگانه را در فرد يا افرادي تشخيص دهند، به نظر ميرسد بايد:
1. مفاهيم مدارس كيفي جامع و مديريت كيفيت جامع، مديريت فرآيندها و... نهتنها به معلمان و كادرهاي آموزشي و اداري آموزش و پرورش بلكه براي دانشآموزان و اولياي محترم آنان نيز آموزش داده شود تا نتايج ذيل تحقق يابد.
- مديريت فرآيندها با راندمان بالاتر و موثرتر تحقق يابد.
- معرفي نامزدهاي پست مديريت به مراجع بالاتر، براساس آگاهي از شرايط و ويژگيهاي مدير مدرسه كيفي جامع باشد نه بر پايههاي غيرعلمي و...
- نقش اوليا در مديريت فرآيندها موثرتر شود.
- در سايه گسترش اين مفاهيم در بدنه آموزش و پرورش، شرايط ايجاد آموزش و پرورش غيرمتمركز (حضور مديران مياني توانا و مطلع) فراهم شود؛ به عبارت ديگر ساختار آموزش و پرورش غيرمتمركز شكل بگيرد.
2- نهتنها بايد جهت تلطيف فضاي آموزشي در انتخاب مديران از معلمان كمك گرفت بلكه با آموزش مستمر مديران و معلمان بايد امكان مديريت فرآيندها را فراهم كرد.
3- از آنجا كه پيشنياز عدم تمركز تقويت، آموزش و تربيت مديران مياني است، اين روش همانگونه كه در زمان آقاي دكتر حاجي در استان مازندران اجراي آزمايشي موفقي داشته است در انتخاب مديران بالاتر نيز تعميم و گسترش يابد.
4- براي اصلاح دايمي سيستم، توجه به كنترل و بازخورد از اهميت ويژهاي برخوردار است كه بايد در ساختار آموزش و پرورش مكانيسمهاي بازخورد به صورت علمي و موثر پيريزي شود.
منظور از بازخورد، رابطهاي است كه بين برون داد، درون داد و فرآيند، با عمليات سيستم برقرار ميشود تا بر اساس مقتضيات محيطي و نيازها به كار، سيستم اصلاح شده و آن را در تعادل نگهدارد.
5- از اصحاب رسانه، به عنوان ركن چهارم دموكراسي و نهادهاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسوولان درخواست ميكنم به عنوان بهترين بازخورددهنده در رابطه با وظايف اجتماعي خود، نقشآفريني كرده، در اين رابطه نظرات كارشناسي خود را اعلام كنند.»