زنده ماندن موزهها در گرو ارتباطات بينالمللي آنها است
محمدحسن طالبيان
معاون ميراث فرهنگي كشور
در دنياي امروز ديپلماسي فرهنگي مقوله بسيار مهمي است. در كشور ما هم يكي از راههاي مهم شناخت عظمت ايران و بيان اينكه ايران در كجاي قله جهاني قرار دارد، معرفي فرهنگ و تمدن ايران به افكار عمومي جهان است. با توجه به مسائلي كه در سطح بينالمللي وجود دارد و تبليغاتي كه عليه ايران انجام ميشود و تلاش برخي سياستمداران دنيا هم اين است كه از ورود مردم جهان به ايران جلوگيري كنند، يكي از راههاي مهم شناخت عزت و عظمت ايران، برگزاري نمايشگاههايي مثل «ايران؛ تمدني كهن ميان آب و صحرا» است يا نمايشگاههايي است كه بين موزههاي ايران و ساير كشورها برگزار ميشود. با برگزاري چنين نمايشگاههايي است كه ميشود به مردم ديگر كشورها گفت كه ايران چگونه در شكلگيري تمدن جهاني نقش داشته و چطور بايد با كشوري كه فرهنگي است، رفتار كرد. از سويي فعاليتهاي بين موزهاي و برگزاري اين نمايشگاهها ميتواند استحكام بخش روابط فرهنگي بين دو كشور و برقراري صلح شود و در جايي حتي باعث ايجاد روابط پايدار اقتصادي شود، چرا كه در بسياري موارد روابط اقتصادي بعد از يك فعاليت فرهنگي شكل ميگيرد و كشورها براي ايجاد مناسبات اقتصادي، سعي در برقراري روابط فرهنگي با ديگر نقاط دنيا دارند. در حال حاضر چين در رابطه با راه ابريشم و كشورهايي كه در اين مسير قرار دارند سرمايهگذاري فرهنگي بزرگي كرده است، فارغ از اينكه كدام كشور در اين راه از لحاظ فرهنگي نقش بيشتري داشته، برقراري ارتباط دوباره بين اين كشورها اهميت ويژهاي براي چين دارد.
نكته ديگري كه در ارتباط با نمايشگاههاي بينالمللي موزهاي وجود دارد اين است كه اگر در سطح بينالمللي رفتار موزههاي دنيا را مطالعه كنيم ميبينيم كه موزههايي كه با ديگر كشورها تعامل و تبادل ندارند، پويا و زنده نيستند. يكي از مواردي كه در تمام كارگاههاي مرتبط با موزه كه در سطح بينالمللي برگزار ميشود مورد تاكيد است اين است كه بررسي شود يك موزه چقدر آثار خود را در دنيا معرفي كرده، چقدر نمايشگاه در سطح بينالمللي برگزار كرده و چقدر با ديگر موزههاي جهان تعامل داشته است. اين فاكتور از نظر استانداردهاي موزهاي در سطح بينالمللي بسيار با اهميت است. چراكه در غير اين صورت موزهها فقط انبار نگهداري اشيا هستند تا يك موزه به معناي واقعي آن. از طرفي اين نمايشگاهها يك سويه نخواهد بود، همانقدر كه ما تمايل به ارسال آثار به كشورهاي ديگر داريم، مايل هستيم كه نمايشگاههايي از موزههاي كشورهاي ديگر در ايران برگزار شود. در ماههاي اخير هم در حال مذاكره با موزه لوور هستيم تا نمايشگاهي از آثار اين موزه در ايران برگزار كنند. ارمنستان هم براي برگزاري نمايشگاهي از آثار موزهاي اين كشور در ايران اعلام آمادگي كرده است. در چند سال گذشته هم با مكزيك مذاكراتي صورت گرفت اما به دليل كمبود بودجه ميراث فرهنگي در آن مقطع زماني اين نمايشگاه برگزار نشد. تمام كشورهاي صاحب تمدن و موزههاي معتبر و مهم مايلند كه در كشورهاي ديگر آثارشان را معرفي كنند.
علاوه بر تمام محاسني كه براي برگزاري چنين نمايشگاههايي مطرح ميشود، تعاملاتي هم در نتيجه برگزاري نمايشگاههاي بينالمللي آثار تاريخي به وجود ميآيد. از جمله اينكه بسياري از بنيادهاي فرهنگي آلمان همزمان با برگزاري اين نمايشگاه براي همكاري در حوزههاي مختلف فرهنگي ايران، از جمله تقويت تكنولوژيك بانكهاي اطلاعاتي موزه ايران باستان يا پروژههاي مرتبط با گردشگري و همچنين موزه تاريخي يزد اعلام آمادگي كردهاند. حتي در مورد پرونده ثبت جهاني جنگلهاي هيركاني هم يك بنياد فرهنگي آلماني براي همكاري اعلام كردهاند.
موضوع نمايشگاهي كه در بن آلمان برگزار ميشود مرتبط با دو پروندهاي است كه ايران اخيرا در فهرست آثار جهاني يونسكو ثبت كرده است. پروندههاي بيابان لوت و قنات را سال گذشته بعد از سالها توانستيم به ثبت جهاني برسانيم كه مرتبط با صحرا (لوت) و آب (قنات) هستند. زماني كه موضوع برگزاري اين نمايشگاه از جانب آلمان مطرح شد، ما در حال تكميل پرونده قناتها و لوت براي ارايه به يونسكو بوديم. به همين دليل پيشنهاد داديم كه در اين نمايشگاه شرايط بياباني و موضوعاتي در ارتباط با آب در ايران مطرح شود و در نهايت عنوان نمايشگاه را اين طور انتخاب كرديم: «ايران؛ تمدني كهن ميان آب و صحرا» به همين دليل هم در كنار اين نمايشگاه معرفي ميراثهاي جهاني ايران را هم خواهيم داشت.