جهان تسليم تمدن ايران شده است
محمدرضا كارگر
رييس اداره كل موزههاي كشور
در دولت يازدهم توجه ويژهاي به ديپلماسي فرهنگي شده است. زماني كه آقاي نجفي به عنوان رياست سازمان ميراث فرهنگي منصوب شدند، تاكيد داشتند كه بايد به ديپلماسي فرهنگي توجه كنيم، به دليل اينكه ايران كشوري است كه صاحب 10 هزار سال تمدن است و اين يك برند بسيار مهم براي ايران است. اين تاريخ و فرهنگ بايد در ديپلماسي ما خودش را نشان دهد. بايد كارايي داشته باشد و دنيا ايران را مترادف با 10 هزار سال تاريخ بداند. اقداماتي را در گذشته آغاز كرده بوديم اما مدتي وقفه افتاد و مجددا در دولت يازدهم اقدامات ما ادامه پيدا كرد.
در سال 2001 قدمهاي ابتدايي در راستاي معرفي فرهنگ و تمدن ايران در قالب نمايشگاههاي بينالمللي برداشته شد و نمايشگاه «7 هزار سال هنر ايران» نخستين نمايشگاه بينالمللي بود كه بعد از انقلاب در چند كشور اروپايي برگزار شد. آغاز اين نمايشگاه در شهر وين بود و بعد به شكل يك تور اروپايي در 9 كشور ديگر هم برگزار شد. موج فرهنگي مثبتي در نتيجه اين نمايشگاه در دنيا ايجاد شد و بسياري از مردم دنيا كه ايران را نميشناختند و فقط نگاه سياسي به ايران داشتند و تصويرشان از ايران تحت تاثير رسانههاي مختلف بود، بعد از اين نمايشگاه به طور كلي ذهنيتشان نسبت به ايران تغيير كرد. در همان دوره و همزمان با نمايشگاه «7 هزار سال هنر ايران» نمايشگاه ديگري با عنوان «شكوه ايران» هم برگزار شد، همچنين نمايشگاه «امپراتوري فراموش شده هخامنشي» كه در روسيه و امريكا و ژاپن و بسياري كشورهاي ديگر برگزار شد.
در زمان برگزاري اين نمايشگاهها رسانههاي بينالمللي بخشي از خبرهاي فرهنگي خود را به اين نمايشگاه اختصاص ميدادند. Observer ويژهنامه يكشنبههاي روزنامه گاردين همزمان با برگزاري اين نمايشگاه در تيتر صفحه اول خود نوشت: «ايران، عراق نيست كه بشود با جنگ مسائل آن را حل كرد، بلكه ايران كشوري تاريخساز است و ما بايد با ايران گفتوگوي دايم داشته باشيم.» Financial Times در همان روزها نوشت: «5 قرن است كه ما در اثر اغواي مستشرقين غربي، يونان را مهد تمدن ميدانستيم و ايران را سرزميني ميدانستيم كه برهم زننده تمدنها بوده و به تمدنهاي ديگر حمله ميكرد و جايي از فرهنگ براي آن در نظر نميگرفتيم. اما اين نمايشگاه ثابت كرد كه ايران مهد تمدن است.» اينها اتفاقاتي است كه در قالب اين نوع فعاليتها و ديپلماسي فرهنگي، ميافتد. همچنين معاون وزير خارجه آلمان در آيين افتتاحيه نمايشگاه هفت هزار سال هنر ايران سخنراني داشتند و گفتند: «زماني كه ما آلمانيها به زحمت ميتوانيم 100 سال تاريخ مستمر بنويسيم و جامعهاي به اين راحتي تمدن 7 هزار ساله خود را ارايه ميكند، ما به جز اينكه در مقابل اين تمدن و اين جامعه سر تعظيم فرود بياوريم كار ديگري نميتوانيم انجام دهيم.» وزير خارجه وقت ما آقاي دكتر خرازي به من گفتند: «اگر ما دو كار فرهنگي مهم در دنيا انجام داده باشيم، يكي از اين كارها برگزاري اين نمايشگاه است.» در مدت چهار ماهي كه نمايشگاه آلمان برگزار شد، اشپيگل به تمام مشتركين خود پيشنهاد ميداد كه از اين نمايشگاه به عنوان مهمترين اتفاق فرهنگي آلمان بازديد كنند.
برگزاري چنين نمايشگاههايي ميتواند نگاه جهان را به ايران تغيير دهد و دريچه جديدي را به سوي فرهنگ، هنر و تمدن غني ايران باز كند و قطعا در مراودات ما با كشورهاي ديگر تاثيرگذار است. در بحث گردشگري و مبادلات اقتصادي و گسترش فعاليتهاي فرهنگي ما تاثيرگذاري قابل توجهي دارد. ما بايد از اين فرصتها در جهت گسترش ديپلماسي فرهنگي استفاده كنيم. اين فرصتها در دورهاي اوج گرفت اما در دولت گذشته كمرنگ شد و مجددا در طول چهار سال گذشته به آن توجه شد و نمايشگاههاي متعددي هم در طول اين سالها برگزار شد.
موزه بن پيشنهاد كرد كه نمايشگاهي از آثار ايران برگزار كند و پس از مطالعاتي كه صورت گرفت، قرار بر اين شد كه نمايشگاهي از آثار موجود از دوره پيش از تاريخ تا دوره هخامنشي در اين شهر برگزار شود. ايران سرزميني است كه هم خشكي دارد و هم منابع آب و تمدني كه در اين منطقه از جهان شكل گرفته متاثر از اين دو امكان طبيعي است. اقليم ايران با ويژگيهايي كه دارد توانسته تنوع فرهنگي ايجاد كند و همين مولفه باعث ايجاد تمدني بيهمتا در اين سرزمين شده است.
اين نمايشگاه بعد از انجام مطالعات و اخذ مجوزهاي لازم از وزارت امور خارجه و هيات دولت و برگزاري جلسات بحث و بررسي در كميسيونهاي مختلف هيات دولت و استعلامهاي لازم از وزارتخانههاي مختلف و همچنين معاونت حقوقي رياستجمهوري اسناد مربوط را مطالعه كردند و در نهايت در اسفندماه گذشته با برگزاري اين نمايشگاه موافقت شد. گارانتيهاي مختلفي از جانب دولت آلمان به ما داده شد. مصونيت قضايي اخذ شده است و دولت آلمان هم آن را تاييد كرد. علاوه بر بيمهاي كه براي چنين نمايشگاههايي در نظر گرفته ميشود، تك تك اشيا قيمتگذاري و بيمه ميشوند و علاوه بر تمام اينها ما يك مصونيت قضايي ديگر هم از دولت آلمان دريافت كردهايم كه هيچ راي دادگاهي در هيچ نقطهاي از دنيا نميتواند خللي در بازگشت آثار به ايران ايجاد كند. گارانتي ديگري كه دولت آلمان به ما داده است اين است كه هر نوع اختلافي پيش بيايد دادگاه ايران است كه راي نهايي را صادر خواهد كرد. تمام اين موارد براي رفع نگرانيهايي بود كه همواره در مورد برگزاري نمايشگاه آثار تاريخي در خارج از كشور وجود داشت. تمامي هزينهها اعم از بستهبندي و مرمت اشيايي كه براي نمايشگاه در نظر گرفته شدهاند و چاپ كاتالوگ بر عهده دولت آلمان بود و علاوه بر اينها مبلغي هم به دولت ايران پرداخت خواهد شد كه اجازه برگزاري اين نمايشگاه را صادر كرده است. اما اين درآمد مالي در مقابل فوايد فرهنگي اين نمايشگاه بسيار ناچيز است. اين رويداد بسيار حساس است، چرا كه بسياري از كشورهايي كه با اصلاح چهره ايران در ذهن مردم جهان موافق نيستند لابيهاي بسياري كردند كه مانع برگزاري اين نمايشگاه شوند و ايران را آن طور كه ميخواهند و مطلوب خودشان است به جهان معرفي كنند.
برگزاري اين نمايشگاه يك تصميم سليقهاي يا يك فعاليت موزهاي صرف نيست. برگزاري چنين نمايشگاههايي يك ضرورت و نوعي استراتژي است. امروز ما براي اينكه در دنيا به عنوان كشوري با تمدني غني و تمدن ساز بايد در جريانات فرهنگي دنيا نقش داشته باشيم. براي اينكه تلاشهايي كه براي حذف ما از صحنه فرهنگي دنيا ميشود خنثي كنيم، وظيفه داريم كه حركتي انجام دهيم.
بايد به كساني كه با اما و اگر و چرا با اين مقوله برخورد ميكنند، بگوييم كه اين بحثها امروز جايي براي طرح ندارند. بسياري از نگرانيها بيمورد است و بيشتر ناشي از يك برخورد احساسي است. اما مقولهاي كه ما در دنيا با آن روبهرو هستيم، يك مقوله كاملا جدي است. اگر كسي فكر كند كه با ممانعت و مخالفت با برگزاري چنين نمايشگاههايي از ميراث فرهنگي دفاع ميكند، در اشتباه است. دفاع از ميراث فرهنگي بايد در افكار عمومي دنيا شكل بگيرد، وقتي دنيا ميبيند كه ايران چطور ميراث فرهنگي خود را ميشناسد و براي آن اهميت قايل است و به خوبي آن را معرفي ميكند، شأن ميراث فرهنگي ما در دنيا حفظ ميشود. همكاريهاي گسترده جهاني براي حفاظت از اين ميراث شكل ميگيرد. توجه يونسكو بيشتر از قبل جلب ميشود. بنيادهاي فرهنگي و مراكز علمي و دانشگاهي بيشتر علاقهمند ميشوند كه راجع به ايران مطالعه كنند و رشتههاي ايرانيشناسي را تقويت كنند. وزير فرهنگ و آموزش عالي اتريش در سخنرانياش در افتتاحيه نمايشگاه «هفت هزار سال هنر ايران» كه در وين برگزار شد، اعلام كرد وزير اقتصاد اين كشور اعلام كرده است كه ميخواهد رشته شرقشناسي دانشگاه وين را تعطيل كند به دليل اينكه صرفه اقتصادي براي اين كشور ندارد، اما با برگزاري اين نمايشگاه تصميم گرفتيم كه رشته شرقشناسي به كار خود در دانشگاه ادامه دهد و علاوه بر آن بنياد ايرانشناسي را در وين تاسيس خواهيم كرد. ما در اين نمايشگاه متوجه شديم كه غرب بدون تعامل با شرق و ايران نميتواند توسعه فرهنگي داشته باشد. سال بعد ما براي افتتاح بنياد ايرانشناسي وين به اتريش دعوت شديم. اينها بهترين شيوه دفاع از ميراث فرهنگي ما است.
هر جامعهاي با يك برند خود را در افكار عمومي جهاني معرفي ميكند و براي ايران فرهنگ و هنر و تمدن ما در طول هزاران سال گذشته و همچنين هنر معاصر ما ميتواند برند مناسبي براي معرفي ايران در عرصه جهاني باشد. اشيايي كه معرف تمدن كهن ايران هستند هم زبان گوياي فرهنگ و تمدن ما هستند. دنيا وقتي با اين آثار روبهرو ميشود نكاتي را كه در گفتمانها و مذاكرات شفاهي مطرح ميشود، بهتر باور ميكند.