• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3792 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۷ ارديبهشت

معرفي رمان «جذابيت عشق»

ساره بهروزي

 

رمان تاريخي در واقع رماني است كه گذشته و شرايط آن را بازگو مي‌كند. شخصيت‌ها در رمان تاريخي هم شخصيت اصلي هستند و هم فرعي، يعني گاهي شخصيت‌ها وجود داشتند و گاهي براساس يك دوره خاص از جامعه ساخته و پرداخته شده‌اند. اما گاهي در رمان تاريخي تنها به يك حادثه توجه مي‌شود. يك حادثه و ويژگي و تاثيرش بر آدم‌ها و زندگي‌شان بازگو مي‌شود.  رمان جذابيت عشق روايتي از سال‌هاي بعد از انقلاب و درباره روشنفكري و روشنفكران معاصر ايراني است. البته به سرنوشت و فراز ونشيب‌هاي زندگي هركدام هم مي‌پردازد. داستان در ابتدا با يك راوي آغاز مي‌شود كه در حال فكر كردن است. روايت از زبان ساده‌اي نقل مي‌شود. تكنيك‌هاي پيچيده زباني در رمان وجود ندارد و همين موضوع هم سبب خوش‌خواني خواننده است و هم خيلي زود به مفهوم‌هاي دروني داستان مي‌توان پي‌برد. داستان اصلي و روايت‌هاي بسيار ديگري كه در درون داستان اصلي گنجانده شده‌اند داراي هدف مشخصي هستند كه بر جذابيت و كشش داستان افزوده است.  راوي آغازگر سردبير و روزنامه‌نگار است. او به داستاني كه خوانده است، فكر مي‌كند. در بيرون از دنياي دروني‌اش زمان معاصر و فضاي شهر تهران و چگونگي تعامل انساني‌اش به خوبي تصويرسازي مي‌شوند. آدمي كه با قتل چند نفر روبه‌رو شده است. آيا براي چاپ در نشريه مناسب است يا خير؟ افكارش سخت درگير ترديد چاپ اين داستان است.  «مرد با بقاياي احساساتي كه هنوز در او باقي بود، داشت به سه موجود زنده‌اي كه لحظاتي پيش صاحب سه كالبد بي‌جان بودند، فكر مي‌كرد. اگرچه فكرش هيچ نظم وترتيبي نداشت و آنقدر از جريان طبيعي فعاليت مغز فاصله داشت كه به زحمت مي‌شد عمل غير ارادي ذهن پريشان او را فكر كردن دانست. مي‌كوشيد تا آنها را شناسايي كند.» داستان 32فصل دارد. هر يك از فصل‌ها علاوه بر اينكه روايت اصلي را حفظ مي‌كنند گاهي براي خواننده شخصيت‌هاي گوناگون و چگونگي انديشه‌شان را نيز روايت مي‌كند.  براي نمونه در فصل دوازدهم طي يك گفت‌وگو بين راوي و فرهمند و مفتون و ديگران خواننده درگير روابط خانوادگي هر كدام از شخصيت‌ها مي‌شود. اين گفت‌وگو كه به طور عمد در روايت گنجانده شده بيشتر بازتاب نظريه‌ها و تحليل روابط متزلزل برخي خانواده‌هاست. همچنين به خوبي نشان مي‌دهد كه قدرت و نفوذ يكطرفه چطور مي‌تواند زندگي يك آدم را به نابودي بكشاند.  «داشتم ديوانه مي‌شدم. تا حد جنون تحت ظلم وستم بودم. پهلبد اين را مي‌دانست، ولي كاري از دستش ساخته نبود. قدرت پدر زن من بي‌نهايت از نفوذ او بيشتر بود. به اين ترتيب من...» دكتر گفت: «اگر اشتباه نكنم آقاي فرهمند مي‌خواهد بگويد دو نفر ازدواج مي‌كنند و با گذشت زمان، مرد شروع به تكامل و دست كم تغيير مي‌كند و...» رمان جذابيت عشق يك درهم تنيدگي عاطفي پركشش است. سرنوشت فراق‌هاي بعد از عشق و همچنين عشق‌هاي بعد از فراق.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون