صداي پاي دوم خرداد ميآيد
جعفر گلابي
روزنامهنگار
هر توقفگاه كه پيش ميآيد بيش از گذشته ثابت ميشود كه اصلاحات جرياني ريشهدار و پر بار و بر است. آنجا كه نظر به انواع محدوديتها و فشارها و برخوردها بيفكنيم و بدانيم كه تاريخ قطعا بر آن گواه خواهد داد باور عمومي افزونتر ميشود كه اين جريان از عمق علمي و تجربههاي انبوه بشري و تعهد انساني و اخلاق كمنظيري برخوردار است و نيازهاي عميق و گستردهاي از جامعه را پاسخ ميدهد. بر همين اساس نتايج و دستاوردهاي بزرگي داشته و خواهد داشت و چون پيش رود آينده كشور را با تفاوتي بزرگ قرين با صلح و سازندگي و سلم و صفا و پيشرفت خواهد ساخت. در انتخاباتي كه پيشروست بازهم رفتهرفته روح اصلاح جويي جامعه رو به بيدار شدن است و با وجود همه كمبودها و نواقص در حال خودنمايي است. جالب اينكه مخالفان با تحليلهاي غلط و محاسبات اشتباه با تمسك به اهرمهاي دم دستي ناخواسته مردم را حساستر ميكنند و بر بيداريشان ميافزايند. حتي اگر انبوه تبليغات آنان پيرامون مشكلات اقتصادي درست باشد و به اغلاط و بيصداقتي و بزرگنمايي ممزوج نباشد مردم ما توان تحليل مسائل را دارند و به خوبي تشخيص ميدهند كه بخش عظيمي از مشكلات كنوني داراي كدام سرچشمه است و ناشي از اعمال و جهتگيريها و تصميمها و قدرت پنهان كدام جناح سياسي است؟ مردم خوب ميدانند كه حتي در اقتصاد كشور تصدي دولت تا چه ميزان است و موانعش تا چه حد فراوان و بعضا عامدانه و از داخل تهيه ميشود؟ لذا به سادگي ميتوانند در نوع راي دادن خود به نتيجه برسند و اگر مخالفان بيشتر غوغا كنند اينان نيز بيشتر و صريحتر و قاطعتر خواستههاي خود را پيگيري ميكنند. مشكلات اقتصادي هست، بيكاري و گراني و قرطاسبازي و فساد ساختاري هم وجود دارد ولي در انتخابات باز هم مردم خود را بهدرستي بين دوراهي افراطگرايي و تندي و خصومت و عبوسي در داخل و خارج و آرامش و عقلانيت و اعتدال و تعامل و گفتوگو و برادري مخير مييابند. آنان كه براي مشكلات ديرين راهحلهاي يك شبه پيشنهاد ميكنند و خود را رستم ضربه فني كردن غولهاي فقر و بيكاري و شكاف طبقاتي معرفي ميفرمايند جز كور كردن گره مشكلات و گرفتن وقت جامعه كار ديگري از دستشان بر نميآيد. اگر عربستان برايمان شاخ و شانه ميكشد، هستند كساني كه آتش زدن سفارت آن كشور را راهحل ميدانند يا در مقابل آن سكوت ميكنند! اگر در جامعه فقر غوغا ميكند به بزرگ كردن كميته امداد و صدقه دادن روي ميآورند و اگر سرمايهگذار امنيت ميخواهد بيتعارف او را مذمت ميكنند و زيادهخواه ميدانند و گاهي هلش ميدهند كه برود و ديگر باز نگردد! نمونه روشن چنين مديريت پر مدعايي در جريان تحريمها نمود پيدا كرد؛ تحريمهايي كه مردم آن را با گوشت و پوست و استخوان خود حس كردند. راهحل آنان براي مقابله با تحريمها بابك زنجاني بود!
معامله روي كشتي در وسط اقيانوسها و زير سايه دزدان دريايي بود! به جاي بودجه دادن به نيروي انتظامي نفت دادن به آنها بود !ميدان داري چين در اقتصاد كشور بود! استقبال از انزواي بينالمللي بود!
حالا هم ديگري آمده است و با كمال صراحت همان مقدمهها و پيش زمينهها را وسط ميكشد و قدري رنگ و لعاب ميدهد و همانگونه شعار ما ميتوانيم سر ميدهد! چگونه ميشود در دنيا ماجراجويي كرد و سخنان تند و بيپايه و بهانهساز گفت و انتظار ورود سرمايهها را داشت؟ چگونه ميشود در داخل دانشجويان را ستارهدار كرد، روزنامهها را زير فشار قرار داد، با ناهنجاريها آمرانه و نه كارشناسانه برخورد كرد و هركس را به تفاوت سليقهاي از انقلاب و اسلام راند و گفتوگو را به سخره گرفت و با همه اين احوال از انسجام و وحدت دروني دم زد؟ اصلاحات طرفدار واقعبيني، خردگرايي، پاكدستي واقعي، آرامش، اعتماد جدي به مردم، استفاده از تجربههاي بشري، تعامل با دنيا، مبارزه با خرافهگرايي و تحجر و تنگ نظري، استقلال از همه قدرتهاي جهاني، صدا و سيماي عاقل، اقتصاد شفاف، حمايت از محرومين از طريق تامين اجتماعي، مبارزه بدون تفاوت با همه مفاسد اقتصادي، روزنامهها و شبكههاي اجتماعي آزاد و اخلاقگرا و قدرداني از شخصيتهاي سرمايهاي كشور و مدد جستن از آنها براي رفع مشكلات و نه محدوديت براي آنهاست. وقتي موضوع اين باشد و صورت مساله در انتخابات، انتخاب بين اين مسائل باشد پاسخ هر شهروند و روستايي دلسوز روشن و قاطع است. براي همين هم صداي پاي دوم خرداد ميآيد.