يك برگ افرا
لا به لاي عاشقانهها
ديبا داودي
اغلب چيزها، مدت زماني كوتاه ميدرخشند. مثل خيلي از آدمها. مثل بعضي سياستمدارها. مثل طيفهاي مختلف موسيقي و نقاشي. شما يك زمان شيفته آنها هستيد و چندوقت بعد، اصلا خاطرتان نميآيد طرفدار آن شخص، ژانر يا... بودهايد. اگرچه اين شرايط، عموما در سنين نوجواني و جواني يا در قشري خاص از جامعه تجربه ميشود اما كمابيش حقيقتي است انكارنشدني.
نشريه گاردين در مقالهاي كوشيده است علل كمرنگتر شدن علاقه جمعيت كتابخوان حرفهاي به مطالعه نسخههاي الكترونيك كتاب را بررسي كند و در سطور گزارش يادآور ميشود كه «كيندل»، «آمازون»، «پاب ريدر» و... همگي دوران درخششي داشتهاند كه ديگر گذشته است. پائولا كاكازا، يكي از معروفترين منتقدين حوزه كتاب و ادبيات در اين زمينه نوشته است: «بله. شما ميتوانيد نسخه غيركاغذي كتاب را در كيندل تهيه كنيد. بگوييد درختي به خاطر شما قطع نشده است و آن را بخوانيد اما لذت
نخواهيد برد.
كتابخوان حرفهاي دوست دارد گوشه كاغذ را تا بزند. برگي، گلي... زيبا از روي زمين بردارد و لاي كتاب بگذارد. براي معشوق علامتي بگذارد يا هرچه. كيندل تنها و تنها متني الكترونيك در اختيارتان ميگذارد كه روح دارد و ندارد. يك جوري است.» كاكازا معتقد است 10 سال پيش، زماني كه كيندل و موارد مشابه، براي نخستينبار شروع به فعاليت كردند به خاطر ذات نويني كه داشتند، درخشيدند و بيلحظهاي شك تا هميشه مخاطبان خاص خود را خواهند داشت اما طيف مخاطبان كتابخوان (اساسا بزرگسال) به كتابِ كاغذي لميده كنار تخت خواب تا هميشه وفادار خواهند بود.
جالب است بدانيم روند فروش كتاب الكترونيك در غالب نسخههايي نظير كيندل طي يك دههاي كه از شروع همه گير شدن آنها گذشته است طي ماههاي اخير نزديك به ١١ درصد كاهش داشته است اين در حالي است كه در كشوري نظير انگلستان فروش كتاب كاغذي در مقايسه با كتاب الكترونيك، بيش از هشت درصد افزايش داشته است. از طرفي ديگر در سالهاي ابتدايي فعاليت نسخههاي الكترونيك، كوشيدند براي ايجاد بازار رقابت، قيمت تمام شده كتاب را حتي كمتر از نصف نسخه كاغذي اعلام كنند اما امروزه، اين كار ديگر مقرون به صرفه نيست و قيمت پشت جلد بسياري از كتابهاي الكترونيك (خصوصا آموزشي و تحصيلي) با نسخه كاغذي برابر است و همين خود دليلي قانعكننده براي خريد كتاب كاغذي خواهد بود. جيمز دانت، مدير نشر واتراستونز ميگويد: «مهم نيست در دستگاه هوشمندمان چندصد كتاب داريم، مهم اين است كه يكي از آن كتابها روي ميز يا زير كاناپه نيست و اصلا حس زيباييشناسي فرهيخته واري به خانه و زندگي ما نميدهد.»
او در مورد تجربه شخصي انتشار همزمان يك كتاب با فرمت الكترونيك و همچنين كاغذي ميگويد: «ما در مدتي كوتاه، ٨٠٠٠٠ نسخه كاغذي از آخرين اثر سارا پري فروختيم. اين در حالي است كه فروش نسخه الكترونيك اصلا قابل عرض هم نيست. مساله اصلي اين است كه ناشر بايد قدرت داشته باشد. بداند كدام كتاب را الكترونيك و كدام يك را چاپ كاغذي به مخاطب عرضه كند. اينگونه است كه ديگر كتاب كاغذي و الكترونيك رقيب يكديگر تلقي نميشوند. هر يك دنياي خودشان را خواهند داشت. چه حتي يكي با دنيايي بزرگتر و ديگري با
افقي محدودتر.»