درخواست سينماگران در مراسم نخستين سالگرد درگذشت فيلمساز جهاني
ميخواهيم بدانيم
چرا كيارستمي جان داد
الهام نداف
«كيارستمي به من گفت؛ من مانند قماربازيام كه دايم در حال باختنم و بايد صندليام را عوض كنم.» اين آخرين جملات كيارستمي به وزير بهداشت بود. او يك سال پيش دست رد به درخواست قاضيزادههاشمي زد و ايران را به مقصد فرانسه ترك كرد. «به او گفتم فرانسه نرويد. من هر دكتري را بخواهيد ميآورم. مشخصات دكترشان را به من دادند و گفتم ۲۴ ساعته ايشان را به ايران ميآورم اما فرداشب آن روز؛ از اخبار شنيدم كه كيارستمي ايران را ترك كرده است.» پيگيري پرونده پزشكي عباس كيارستمي، يك سال بعد از فوت اين فيلمساز جهاني، به يك حركت مدني تبديل شده است. به همين خاطر مديران وزارت بهداشت بر خود لازم ديدند مقابل هنرمندان و سينماگران گزارشي از آخرين پيگيريهاي پرونده پزشكي اين فيلمساز ارايه كنند. مسعود كيميايي، بهمن فرمانآرا، همايون ارشادي، رضا كيانيان، ليلي گلستان، بهمن كيارستمي، مهناز شيخالاسلامي و... حاضران اين مراسم بودند؛ مراسمي كه با صحبتهاي رضا كيانيان آغاز شد. او هم مانند ديگر سينماگران تلاش كرد خطاهاي روند درماني كيارستمي آشكار شود: «دوستان پزشك زيادي را نيز ميشناسم كه گروهي ديوصفت و گروهي مانند فرشته پاك هستند و براي گروهي پول بيشتر مهم است. آقاي كيارستمي فوت كردند و خيليها ميگفتند خب مقصر بايد اعلام شود اما بعدش چي؟ در حالي كه پيگيري پرونده كيارستمي يك حركت مدني است نه يك خواست شخصي.» كيانيان خالق «مشق شب» را همچنان زنده ميداند: «كيارستمي بيشتر از اينكه مرده باشد؛ زنده است.»
در روزهاي نبود كيارستمي، وزير بهداشت هم نسبت به روند درمان اين فيلمساز شكايت داشت. با اين همه هنوز چيزي روشن نيست و تنها مساله قصور پزشكي مطرح شده است. كيانيان در ادامه صحبتهاي خود جان كلام و خواسته قلبي دوستداران كيارستمي را بيان كرد: «با روشن شدن قصور پزشكي، دكتر مير به حكم اعتراض كرد، اما اينكه در طول يك سال چيزي درباره پرونده عباس كيارستمي نگفتهاند وضعيت را بدتر كرده است. ما همه دوست داريم بدانيم چه اتفاقي افتاده است؟»
پس از طرح اين پرسش نوبت به داريوش مهرجويي رسيد. او در مراسم حضور نداشت اما با يادداشتي مطالبات خود را در مورد فوت دوست و همكار خود پيگيري كرد. مهرجويي از نخستين فيلمسازان معترض به پرونده پزشكي كيارستمي بود كه سال گذشته و در مراسم يادبود كيارستمي در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با شديدترين لحن، جامعه پزشكي را هدف قرار داد. حالا بعد از گذشت يك سال، داغ مهرجويي همچنان تازه است: «در اين روزهاي داغ تيرماه و سالروز عباس كيارستمي عزيز بار ديگر درگذشت يار و همراه ديرينهام را به خانواده و دوستان و هواداران اين مرد بزرگ سينما و هنر ايران تسليت ميگويم. هرچند هنوز بعد از گذشت يك سال نتوانستهام مرگ مظلومانه و غافلگيرانه او را باور كنم. در حال حاضر فقط در انتظار نتيجه پرونده پزشكي عباس عزيز هستم و از وزير محترم بهداشت پاسخي دقيق و روشن ميخواهم. چرا، چگونه و چه كساني باعث غفلت شدند؟ و آيا از چنين سهلانگاري بزرگي در حق يكي از سرمايههاي ملي كشورمان ميشود چشم پوشيد؟ سه بار او را شكافتند و بيهوش كردند و سه ماه زجر كشيد... هرگز آخرين حرفهايش را فراموش نميكنم: بدن مرا حسابي شخم زدند. نامش گرامي روحش جاويد يادش گرامي.» در بخشي از اين مراسم حسن قاضيزادههاشمي، وزير بهداشت پشت تريبون قرار گرفت و كيارستمي را از سرمايههاي اجتماعي و هنري ايران دانست. او به بيمحبتيهاي زيادي كه در حق اين كارگردان جهاني شده اعتراف كرد و پرسش از پرونده پزشكي او را پرسش ميليونها ايراني دانست: «علي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي زماني به من زنگ زد كه كيارستمي دچار شوك عفوني شده بود. او به من گفت كيارستمي تا صبح زنده نميماند اما با پيگيري پرونده پزشكي وضعيت آقاي كيارستمي ثابت شد. من معتقدم تيم پزشكي زحمت كشيده است ولي ميگويم اگر اشتباهي شده و فردي خطايي كرده بايد آن را بگوييم و جامعه پزشكي را فداي يك فرد نكنيم. امروز اين جلسه فقط براي كيارستمي نيست بلكه براي توجه به حقوق مدني افراد و حقوق همه جامعه ايران است و همه ما دنبال شفافيت هستيم.»
كيارستمي، قماربازي كه زندگي خود را باخت
دكتر پايدار يكي از پزشكان كيارستمي نيز از سيزدهم فروردين ماه سال 95 گفت. همان شبي كه كيارستمي بعد از عمل جراحي وضعيت خوبي نداشت و همان عمل هم سرآغاز تمام اتفاقات ناگوار بود: «وزير بهداشت سيزده فروردين شب به من زنگ زد و گفت عباس كيارستمي جراحي شده است و وضعيت خوبي ندارد. من بر سر بالين ايشان رفتم. فشار خون پايين بود و حتي كليه هم كار نميكرد. در نهايت كميتهاي با حضور بهترين اساتيد و دكترهاي حاذق تشكيل شد و روند درمان زيرنظر اين كميته قرار گرفت و ۳۳ جلسه در طول درمان تشكيل شد. وضعيت به جايي رسيد كه آقاي كيارستمي از بيمارستان مرخص شد و به منزل رفت.» بعد از مرخص شدن هم وزير بهداشت، دكتر مير و تيم پزشكي به وضعيت كيارستمي در خانه رسيدگي ميكردند. به گفته دكتر پايدار حال او در منزل خوب بود تا زماني كه بر اثر تب شديد به بيمارستان منتقل شد: «در اين زمان ما متوجه يك عفونت شديم. عفونت ايشان بدون عمل جراحي در بيمارستان آراد تخليه شد و بار ديگر ايشان به منزل منتقل شد.» همين شد كه كيارستمي تصميم گرفت براي ادامه درمان به فرانسه برود. تصميمي كه با مخالفت تيم پزشكي همراه شد اما عفونت بعد از عمل جراحي، اعتماد او و خانوادهاش را به ادامه درمان در ايران تحتالشعاع قرار داده بود. در بخش ديگري از اين مراسم، دكتر ايرج حريرچي، قائممقام وزير و معاون كل وزارت بهداشت، با يادآوري آنچه سبب مراجعه كيارستمي به پزشك شده است، اين موضوع را يكبار ديگر مقابل دوستداران او مرور كرد. او در صحبتهاي خود به اين مساله اشاره كرد كه كيارستمي بايد پيش از عمل جراحي مورد حمايت پزشكي قرار ميگرفت. اتفاقي كه نيفتاد و بدن او تحمل جراحي پليپ روده را نداشت: «بعد از عمل جراحي، ايشان در ۱۷ اسفند تا ۲۰ اسفند افت فشار خون و هموگلوبين داشته است. براي جلوگيري از خونريزي داخلي عمل دوم هم ميشود و من نميتوانم بيش از اين نظر بدهم. » اين ترديد حريرچي در بيان حقيقت، واكنش وزير بهداشت را در پي داشت: «شما پزشك و جراح حاذقي هستيد پس نظر تخصصي خود را اعلام كنيد!» همين واكنش سبب شد قائم مقام وزير صحبتهاي خود را با صراحت بيشتري ادامه دهد. او تاكيد كرد عمل دوم با تاخير انجام شده است و اين از جمله مسائل اثبات شده در پرونده قصور پزشكي است: «بعد التهاب كيسه صفرا بدون سنگ به وجود ميآيد كه ناشي از طولاني شدن مدت بستري بود. پس عمل جراحي كيسه صفرا انجام ميشود كه بعد از اين عمل تيم پزشكي بسيار حاذق بالاي سر عباس كيارستمي حاضر شد و وضع ايشان هم بهتر شد تا اينكه ايشان به فرانسه رفت.»غيبت رييس سازمان نظام پزشكي و پزشكي قانوني؛ در اين جلسه سبب شد اين مراسم بدون نتيجه باقي بماند. با اين همه وزير بهداشت قول برگزاري جلسه ديگري را براي روشنتر شدن موضوع داد. در پايان نيز كتاب «مرگ و ديگر هيچ» از نوشتههاي عباس كيارستمي در نخستين سالمرگ او رونمايي شد.